بهترین روشِ کاهشِ رفتارهای «نادرست» این است که برای رفتارهای «درست» تقویت مثبت فراوانی ایجاد کنید.
 

مقدمه

تناقضی در تنبیه کودکان وجود دارد؛ تنبیه عملِ خشونت‌آمیزِ یک بزرگسال است که کودک را هدف قرار می‌دهد، این در حالی است که خشونت همان واکنش ناخوشایندی است که نمی‌خواهیم در کودکان مشاهده کنیم. تنبیه کودکان احساس تنفر را در آنها شعله‌ور می‌کند و اغلب به دلیل اینکه رفتارهای نامطلوب آنها را افزایش می‌دهد منجر به ازدیاد خشونت و سوءاستفاده‌های جدیِ جسمی و روانی از کودکان می‌شود.

اگر نباید کودکان را تنبیه کرد آیا باید تربیت آنها را نیز فراموش کنیم؟ بیایید سؤال را به شیوه‌ی دیگری از خودمان بپرسیم: چطور می‌توانیم کارِ درست را به کودکان آموزش بدهیم تا کودکانی باملاحظه باشند و علاوه بر نیازهای خودشان نیازهای سایرین را نیز درک کنند؟
 
بهترین روشِ کاهشِ رفتارهای «نادرست» این است که برای رفتارهای «درست» تقویت مثبت فراوانی ایجاد کنید. تقویت مثبت شامل تمام پیامدهای خوشایندی است که در پی رفتار می‌آیند و تکرار آن رفتار را تقویت می‌کنند. به جای تنبیه رفتارهای نادرست کودک، سعی کنید مچ او را در زمان‌هایی که کارهای خوب می‌کند بگیرید.
 
از کارهای خوبش تقدیر کنید، این توجه مثبت را به دفعات و به صورت همیشگی انجام دهید. در عین حال مطمئن شوید که کودک در پی کار نادرستی که انجام می‌دهد پاداشی نمی‌گیرد؛ برای مثال از انجام تکالیف یا وظایفش در منزل معاف نمی‌شود یا از دیگران توجه دریافت نمی‌کند.
 
پدرومادرِ خوب از روش‌های غیرخشن و متناسب با سن کودک برای تربیت او استفاده می‌کنند. والدین علاوه بر اینکه باید الگوی مثبتی برای کودکان‌شان باشند باید در صورت مشاهده‌ی رفتار نادرست با ایجاد انگیزه برای انجامِ کارِ درست، بازداشتن کودک از کار نادرست و تعیین حد و مرزی محکم و منطقی به او پاسخ دهند.
 

آیا تربیت بدون تنبیه کودکان ممکن است

برای رفتار نامهربانانه‌ یا خرابکاری‌های کودک همیشه دلایل معصومانه‌ای وجود دارد. گاهی دلیل بازیگوشی و سرخوشی است، و گاهی بروز رفتار خشن یا عصبانی از سر ناراحتی یا سردرگمی است. هرچه رفتار کودک آزاردهنده‌تر باشد نشانه‌ی رنجِ بیشتر و نیاز شدیدتر او به عشق و درک شدن است. به عبارت دیگر چیزی به عنوان رفتار بد در کودکان وجود ندارد؛ در عوض مسئله کودکی است که بهترین کاری را که می‌توانسته انجام داده است و ما او را درک نمی‌کنیم.
 
پدر و مادر‌ها اغلب تعجب می‌کنند وقتی می‌فهمند به اکثر کارهایی که آنها به عنوان روش‌های تربیتی می‌شناسند مانند کتک‌ زدن، گوشه‌ نشانی و در نظر گرفتن پیامدهایی برای رفتار بد اعتقادی ندارم؛ زیرا این کارها مانع می‌شوند که کودکان به افرادی مسئولیت‌پذیر و خود اصلاح‌گر تبدیل شوند. والدین سؤال می‌کنند: «چگونه می‌توانیم به فرزندمان رفتار درست را بیاموزیم؟»
 
پاسخ این است که زندگی کودک به هر شکلی که باشد او همان را یاد می گیرد. مؤثرترین راه برای آموزش کودکان این است که رفتارتان با آنها همانی باشد که می‌خواهید کودکان در مقابل دیگران از خود نشان بدهند: رفتاری از سرِ رحم و درک. زمانی که کودکان را کتک می‌زنید یا بر سرشان فریاد می‌کشید آنها می‌آموزند که رفتاری همراه با خشونت داشته باشند.
 
حتی گوشه نشانی کودک به نوعی رهاسازیِ نمادین اوست. این کار، درست در زمانی که کودک بیش از همیشه به ما نیاز دارد تا فرصتی برای یادگیری نحوه‌ی مدیریت احساساتش در اختیارش بگذاریم به او این پیام را می‌دهد که با فوران احساسات ترسناکی که تجربه می‌کند تنها رها شده‌ است.
 
البته من طرفدار سرسخت کنار کشیدن کودک از موقعیت دردسرساز و شنیدن حرف‌ها و احساسات او هستم (نقطه‌ی مقابل گوشه‌نشانی) بعد از شنیدن حرف‌های کودک باید به او کمک کنید تا مرحله به مرحله‌‌ی احساساتی را که موجب انجام کار نادرست شده است پردازش کند.

این کار به معنیِ انکار مسئولیتی که برای هدایت کودکان به‌وسیله‌ی تعیین حدومرزها بر عهده داریم نیست. دویدن به خیابان، زدن بچه‌ها، ادرار روی فرش، کندن گل‌های باغچه‌ی همسایه، آسیب زدن به حیوانات همگی همچنان کارهای ممنوعه هستند؛ اما این‌ها همان حدومرزهای تربیتی هستند و نه تنبیه کودکان.
 
اگر دارید از خودتان می‌پرسید چطور کودکم می‌تواند بدون اینکه او را «تنبیه» کنم یاد بگیرد که دوباره کار اشتباه را تکرار نکند؟ پس فرض شما بر این است که برای «تربیت» کودک به تنبیه نیاز است. این فرض همان‌طور که گفتیم درست نیست و برای تربیت فرزندان روش‌های مفیدتری وجود دارد که به آنها اشاره خواهیم کرد.
 

اثرات تنبیه روی رفتار کودکان

همان‌طور که پیش‌تر اشاره کردیم تحقیقات نشان می‌دهند تنبیه کودکان به افزایش رفتارهای نادرست در آنها منجر می‌شود. تنبیه کودکان آنها را عصبانی می‌کند و در لاک دفاعی فرو می‌برد. تنبیه ترشح هورمون‌ آدرنالین و سایر هورمون‌های مرتبط با واکنش‌های جنگ، گریز یا فلج شدگی را در بدن کودکان آغاز می‌کند و انگیزه‌‌ی استدلال منطقی و همیاری را سرد می‌کند.
 
کودک در مواجهه با تنبیه به سرعت رفتارِ «بد» منجر به تنبیه را فراموش می‌کند، آنها حتی وقتی دارند احساسات تلخ پس از تنبیه را طی هفته‌های آینده پردازش می‌کنند چیزی از دلیل اصلی تنبیه‌شان به یاد نمی‌آورند. اگر قرارباشد کودکان از تنبیه درسی بیاموزند آن درس دروغ‌گویی و پرهیز از به دام افتادن دوباره خواهد بود.
 
با تنبیه کودکان بین خودتان و آنها فاصله می‌اندازید و از تأثیر و نفوذتان روی آنها می‌کاهید. تنبیه کودکان حتی ضریب هوشی (IQ) آنها را پایین می‌آورد، زیرا تا زمانی که به طور تمام و کمال احساس امنیت و مصون بودن از خطر نداشته باشند ذهن‌شان برای یادگیری آزاد نخواهد بود. به زبان ساده تنبیه هرگز روشی مؤثر برای بار آوردن انسانی مسئولیت‌پذیر، باملاحظه و شاد نیست. تنبیه کودکان به طور کلی درس‌های نادرستی به آنها یاد می‌دهد.
 

جایگزینی برای تنبیه کودکان

اگر به جای تنبیه کودکان بتوانیم در عین حفظ مهربانی و رابطه‌مان با آنها برایشان حدومرز تعیین کنیم، کودکان‌مان آنچه را انجام می‌دهند درونی می‌کنند و در مقابلِ راهنمایی‌های ما مقاومت نشان نمی‌دهند تا بتوانند رابطه‌ای را که با ما دارند حفظ کنند.
 
علاوه بر این کودکان تحت چنین تربیتی تأثیر رفتارشان را روی دیگران می‌بینند بنابراین به انسان‌هایی باملاحظه و مسئول تبدیل می‌شوند. به دلیل اینکه این کودکان پدرومادری داشته‌اند که قادر به اداره‌ و تنظیم احساسات خود (خودگردانی احساسات) بوده‌اند از آنها الگو می‌گیرند و می‌آموزند که چطور می‌توانند احساسات خودشان و به دنبال آن رفتارشان را مدیریت کنند. این کودکان چون مورد پذیرش تمام و کمال پدر و مادر قرار دارند با احساسات قویِ درونی‌شان در ارتباط‌ هستند و برای کشف آنها با انگیزه‌اند.

منبع: سایت چطور