برای رهایی از حرص باید بگوییم که در مسایل دنیوی به بالاتر از خود نگاه نکنید و چشم تان را از سرمایه آنها بپوشانید.
 

مقدمه 

انسان یک موجودی است که ساختار فوق العاده ای دارد و می‌تواند تمام مراحل ممکن را کسب کند. از لحاظ اخلاقی، علمی و معنوی می‌تواند به جایگاه مهم و ارزشمند دست پیدا کند. اما این انسان دارای خصوصیات منفی هم هست که خداوند در قرآن کریم به آنها اشاره کرده و این نوشتار می‌خواهد به صورت اختصار به چند موارد از آنها اشاره کند. 
 

نقاط ضعف انسان در قرآن 

1. زیاده خواهی
یکی از خصوصیت‌های مذموم انسانها این است که به داشته های خود راضی نیستند و همیشه می‌خواهند، بیشتر از دیگران داشته باشند. انسان هر چه بیشتر به خواسته‏ های نفسانی‏اش برسد، تشنه‎تر می‏ شود؛ در روایات این مسأله را به آب شور دریا تشبیه کرده‏ اند که هر چه بیشتر بخوری، تشنه‎تر می‎شوید. دنبال مادیات رفتن فی‌نفسه کار بدی نیست، اما اگر این کار هدف انسان قرار گیرد و سبب شود تا آدمی به خاطر دنیا، آخرت خود را نابود کند، کار ناپسندی به حساب می‌آید. امام علی (علیه‌السلام) فرمودند ؛زیاده طلبى موجب تباهی خردھا می شود. [1] 
 
2. زیان کار بودن
انسان ها در حال گذر هستند از کودکی به پیری می‌رسند و عمر آنها در حال گردش است و کسی نمی‌تواند مانع از گردش آن شود. استفاده درست و صحیح از زمان وظیفه انسانها است که در این امر کوتاهی می‌شود و این خود دلیل روشنی برای زیانکار بودن انسان‌هاست. فخر رازى مى‌گوید: انسان در دنیا مانند یخ فروشى است که هر لحظه سرمایه‌اش آب مى‌شود و باید هرچه زودتر آن را بفروشد و گرنه خسارت کرده است. [2] 

نکته؛ دنیا یک بازاری است که باید در این بازار بهترین انتخاب ها را داشته باشید تا به سرمایه و انتخاب شما خسارت وارد نشود. إِنَّ الْإِنْسانَ لَفی‏ خُسْرٍ؛ همانا انسان‌ها  در زیانند. [3] 
 
3. بی تاب و بی طاقت بودن
بی تابی عبارت است از رها کردن کنترل خود در مصیبت و بلا، داد و فریاد کشیدن، آه و ناله کردن، جامه دریدن و بر خود زدن.[4] این دنیا محل ابتلا و امتحان است. گاهی بر پشت زین نشسته اید و گاهی هم زین به پشت دارید. انسانها هم بخاطر بی تابی و کم تحملی که در وجود خود دارند، همیشه در حال گلایه از زمانه و زندگی هستند. از طرفی نه طاقت تحمل کردن مشکل و سختی ها را دارند و نه وقتی به او نعمتی داده می شود آن را در جهت درست بکار می گیرند و استفاده می کند. 

نکته؛ جزع و بی تابی هیچ مشکلی را حل نمی کند، تنها اثرش این است که روح و جسم انسان را در هم می کوبد، به همین دلیل از شکیبایی پرزحمت تر می باشد. شما وقتی تصادف کردید و ماشین گران قیمت شما از بین رفت، اگر گریه و بی تابی کنید تنها به خودتان آسیب می‌رسانید و هیچگاه باعث نخواهد شد که ماشین شما سالم گردد. جزع و بی تابی باعث آسیب به شخص می‌شود. إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً به یقین، انسان هَلوع (آزمند و کم طاقت) آفریده شده است[5] 
 
4. حریص بودن
حرصِ بیش ‌از حد،یکی از آفات اخلاقی است که باعث دور شدن انسان از خداوند می‌شود. حرص به اینکه مال اندوزی کنیم و عمر خودمان را صرف این کنیم تا سرمایه بیشتری بدست آوریم و برای رسیدن به آن دست به هر کاری بزنیم. حرص زیاد داشتن باعث خواهد شد تا یاد خداوند از ذهن فرد خارج شود و تمام افکارش درگیر مادیات و امور دنیوی خواهد شد. إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً»؛ به یقین انسان حریص و کم ‏طاقت آفریده شده است. [6] 

راهکار؛ برای رهایی از حرص باید بگوییم که در مسایل دنیوی به بالاتر از خود نگاه نکنید و چشم تان را از سرمایه آنها بپوشانید. و سعی کنید به پایین تر از خود نگاه کنید. اگر چشم شما به ساختمان های زیبا و زندگی های مجلل کسی افتاد و شما یک زندگی معمولی دارید، به افرادی نگاه کنید که حتی یک منزل شخصی هم ندارند، اگر چشم شما به ماشین مدل بالایی افتاد و ماشین شما مدل پائین است، شما به کسانی نگاه کنید که اصلا وسیلۀ نقلیه ای در اختیار ندارند.این رفتار باعث آرامش شما خواهد شد، اما حرص باعث بر هم زدن آرامش می‌شود. 
 
5. انسانها زود ناامید می‌شوند 
انسان هرگز از تقاضاى نیکى (و نعمت) خسته نمى‌شود و هر گاه شرّ و بدى به او رسد، بسیار مأیوس و نومید مى‌‏گردد. [7]  انسان ها گاهی با از دست دادن سرمایه خود، به درجه ای از ناامیدی می رسند که امیدی برای ادامه زندگی نخواهند داشت. و گاهی هم با انجام دادن یک گناه به حدی می‌رسند که هیچ امیدی به بخشش خداوند ندارند. ناامید باعث می‌شود تا لطف و رحمت خداوند را نبینیم و درک نکنیم. باور داشته باشیم آن خدایی که این عالم را آفریده و ما را ساکن این مره خاکی کرده، همه نیازهای ما را می‌داند و دانای مطلق است. دوم اینکه خداوند دارای قدرت مطلق است و اگر بخواهد چیزی تفضّل کند، چیزی از او کم نمی‌شود. پس نگران نباشید و امید خودتان را از دست ندهید. 

ادامه دارد...

پی نوشت :
[1]غرر الحکم : ٥٩٠١
[2] محمدبن‌عمر فخررازی، تفسیر کبیر، مترجم علی‌اصغر حلبی، تهران: انتشارات اساطیر، صفحه 213
[3] قرآن کریم، سوره مبارکه عصر، آیه 2
[4] نراقی، احمد بن محمد مهدی، معراج السعاده، قم: موسسه انتشارات هجرت، صفحه 113
[5] قرآن کریم، سوره مبارکه معارج، آیه 19
[6] همان، سوره مبارکه معارج، آیه 19
[7] همان، سوره مبارکه فصلت، آیه 49