ادب داشتن در مقابل خدا، رسول خدا و ائمه معصومین (علیه السلام) بالاترین نوع ادب است که حضرت عباس به بهترین شکل ممکن توانسته بودند آن را بجا بیاورند.
 

مقدمه 

صحبت کردن درباره کسی که الگوی وفاداری، نماد شجاعت و ایمان است، بسیار سخت است. می‌خواهیم درمورد فردی که در آغوش بهترین مردان و زن ارزشمندی تربیت یافته، فردی که آغوش مهربان آن، پناهگاه هر پناهنده و امید هر امیدوار به شمار می ­رفت صحبت کنیم. در این نوشتار می‌خواهیم به صورت اختصار درباره زندگانی آقا ابوالفضل العباس(علیه‌السلام) صحبت کنیم. 
 

خصوصیت های که حضرت عباس (ع) را متمایز کردند

زندگانی اسوه های آسمانی به سان دایرة المعارفی گرانبهاست که انسانهای بسیاری از پرتو تابناک آن، ره به روشنایی می یابند و جلوه هایی جاودان از ارزش های عرشی نصیب خود می سازند و با الگو برداری از زندگی آنها می‌توانند گام های بلندی به سمت موفقیت در زندگی دنیایی و اخروی بردارند. 
 
1. جایگاه و مقام حضرت عباس
تربیت عباس (علیه‌السلام) در دامان پدری معصوم و مادری نیکو خصال از وی عبد صالح، مومن و متعهد ساخت. در تمام طول زندگی خود، هیچگاه مخالفتی با امام زمان خود نداشتند و همیشه گوش به فرمان ولی زمان خود بودند. امام سجاد (علیه‌السلام) می ­فرماید: «برای عباس در پیشگاه خداوند بزرگ، مقامی است بس ارجمند که همه شهیدان در روز قیامت به آن مقام حسرت می ­برند.[1] 

توجه؛ علت تمایز حضرت عباس با دیگر شهیدان بخاطر این است که  معرفتی که ایشان در اطاعت از امام خویش داشت، بالاتر و کاملتر بود و بر اساس دیدگاه اسلام و مکتب اهل بیت (علیهم السلام)، آنچه که اعمال انسان ها را از دیگران متمایز می کند و به آن ارزشی متفاوت می دهد، بینش و بصیرت است. 
 
2. بینش دقیق حضرت عباس 
اگر بخواهیم با دقت به زندگی حضرت بپردازیم خواهیم دید که شخصیت حضرت عباس (علیه‌السلام)؛ مجموعه‌ای از تمام فضیلت‌ها را در تمام جهات گوناگون در شخصیت آن حضرت می‌بینیم. از نظر علم، عمل، اخلاق و ایمان آن حضرت شخصیت برجسته ای بودند و می‌دانیم که کنیه آن حضرت «ابوالفضل» است. یعنی اینکه شامل تمام فضیلت ها بوده است. یکی از این خصوصیات ها که وجه تمایزی از این شخصیت و دیگر افراد ساخته، بینش و بصیرت دقیق آن حضرت بوده است. امام صادق (علیه‌السلام) می­ فرماید: «عموی ما عباس (علیه‌السلام) ـ پسر علی (علیه‌السلام)ـ بینشی تیز و دقیق و ایمانی محکم و استوار داشت. در رکاب برادرش با دشمنان جهاد کرد و به خوبی از عهده آزمایش الهی برآمد و به مقام شهادت رسید».[2] 

نکته: خوب است که همه افراد از این روش حضرت پیروی کنند و امام زمان و نماینده امام را یاری کنند. 
 
3. ادب حضرت عباس
رعایت ادب نقش بسیار اساسی و مهمی را در زندگی معنوی انسان ایفا می‌کند. بگونه‌ای که ابتدایی‌ترین پله ترقی و عروج بسوی معنویات و حقایق دینی همین ادب می‌باشد. اگر کسی نتواند این ادب را رعایت کند، در مسیر الهی قرار نمی‌گیرد و زندگی را به تباهی می‌کشاند. ادب داشتن در مقابل خدا، رسول خدا و ائمه معصومین (علیهم السلام) بالاترین نوع ادب است که حضرت عباس به بهترین شکل ممکن توانسته بودند آن را بجا بیاورند. روایت شده که عباس، بدون ­اجازه در کنار امام حسین(علیه السلام) نمی ­نشست و اگر پس از اجازه می ­نشست، مانند عبد خاضع، دوزانو در برابر مولایش می نشست.[3]  کانَ کَالعَبدِ الذلیل بَینَ یدَیِ الوَلیِّ الجَلیلِ؛ عباس همچون برده­ای حلقه به گوش در برابر امام(ع) بود[4] 
 
4. شجاعت حضرت عباس
صفت شجاعت و دلیری نیروی است که انسان را در موفقیت بر امور خطیر یاری می‌رساند و به او کمک می‌کند تا با غلبۀ بر اضطراب و نگرانی های حاصل از رفتار دیگران و حوادث غیر مترقبه، راه موفقیت و سعادت را بپیماید. شجاعت، عاملی است که دشمن در شما احساس طمع نکند. حضرت عباس (علیه السلام) آنچنان شجاعتی داشتند که دشمنان از چهره او می‌ترسیدند و احساس خوف می‌کردند و حضرت هم هیچگاه در برابر دشمنان احساس ضعف نشان نمی‌دادند و همیشه در پی این بودند که دین خدا را زنده نگه بدارند. 

حضرت عباس(علیه السلام) فرمودند؛ «سوگند به خدا اگر دست راستم را قطع نمودید، باز به جنگ خود ادامه می­ دهم و تا آخرین نفس از دینم دفاع می­ کنم و نیز امامی را که به راستی به­ یقین رسیده، و نوه پیامبرِ پاک­ و امین است، یاری می­ نمایم».[5] 
 

چرا حضرت عباس را عباس نامیدن؟ 

مرحوم علامه حائری  می نویسد: «امیرمؤمنان علیه السلام او را ازاین رو عبّاس نامید که به شجاعت، شکوه، صولت و خشم او در پیکار با دشمنان آگاهی داشت. دشمنان در برابر او لرزه بر اندامشان می افتاد و صورت هایشان از ترس او رنگ درمی باخت. او قهرمانی بود که شجاعت را از پدرش به ارث برده بود و بینی گم راهان در برابر او به خاک مالیده می شد».[6] 

پی نوشت :
[1] بحارالانوار، جلد 44 ، صفحه 298.
[2] سید محسن الأمینی، اعیان ­الشیعه، تحقیق: حسن الأمینی، بیروت: دارالتعارف للمطبوعات، جلد 7، صفحه 430
[3] محمد محمدی اشتهاردی، پرچمدار نینوا، انتشارات مسجد مقدس جمکران، 1378، چاپ 2، صفحه 43
[4] امیرحسین علیقلی، هفتاد و دو درس زندگی از سیره عملی حضرت ابوالفضل ­العباس، انتشارات عابد، چ 2، ص44.
[5] پرچمدار نینوا، صفحه 173
[6] مرحوم علامه حائری، کتاب معالی السِبطین، صفحه 176