در مرحله درمانی باید تکالیفی بر اساس توان خانواده به ایشان داده شود. 
 

مرحله سوم: مرحله میانی (درمان)

بعد از انجام تکالیف مرحله آغاز و تشخیص مشکلات خانواده، در مرحله میانی یا درمان، مشاور و درمانگر خانواده، سیستم خانواده را برای ایجاد تغییرات مثبت تحت فشار قرار می دهد. در این مرحله، مهم ترین وظایف مشاور و درمانگر خانواده عبارتند از:
 
الف. هدف گزینی و طرح ریزی درمانی
ب. عقد قرارداد
ج. تشویق و انگیزش دهی
د. از بین بردن مقاومت
 

الف. هدف گزینی و طرح ریزی درمانی

 هدفگزینی و تعیین هدف یکی از ضروریات اثربخشی هر فعالیتی است. در فرآیند مشاوره خانواده بعد از تشخیص مشکلات خانواده، مشاور و درمانگر خانواده باید ابتدا به هدف گزینی بپردازد، چون بدون تعیین هدف، طرح ریزی و ارزیابی درمانی امکان پذیر نخواهد بود.
 
منبع تعیین اهداف اغلب مشکل یا مشکلات خانواده، نیازهای خانواده و نیز وضعیت مطلوبی است که خانواده تمایل دارد به آن دست یابد و بین آنها و مشاور در این زمینه توافق حاصل شده است. ویلیامز و همکاران (۲۰۰۹، ترجمه زهراکار و لوان پور نوری، ۱۳۹۲) تمایز قایل شدن بین اهداف درمانی و اهداف تعیین شده توسط مراجع در مصاحبه آغازین را مهم می دانند. اهداف مراجع بیان می کند که نتایج پایانی باید چگونه باشد، حال آنکه اهداف درمانی بیان می کند، برای اینکه اهداف مراجع تحقق یابند، چه چیزهایی باید تغییر کننده مثلا هدف زن و شوهر کاهش تعارض و افزایش صمیمیت بیان می گردد و اهداف درمانی برای این اهداف بیان شده ممکن است گستن چرخه تعاملی زن و شوهر، کاهش مصرف مواد، و افزایش تعداد فعالیت های لذت بخشی باشد که موجب بیشتر شدن همراهی و مشارکت زن و شوهر می گردد.
 
اهداف تعیین شده باید واضح، روشن، واقع بینانه، قابل تجسم و قابل اندازه گیری باشند. اهداف بسیار کلی، ذهنی، و مبهم به تغییر مطلوب و مثبت منجر نخواهد شد، لذا مشاوران خانواده باید در این زمینه حساسیت لازم را به خرج دهند و اهداف واضح و قابل اندازه گیری را به کمک خانواده تعیین نمایند. بررسی و ارزیابی میزان حصول اهداف تعیین شده، از طریق اجرای شیوه های مختلف نظیر آزمون و پرسشنامه، مقیاس درجه بندی، مشاهده، اظهارات شفاهی و نیز بررسی میزان دعواها، شکایات و ... انجام می گیرد.
 
بعد از هدف گزینی و تعیین اهداف واضح و قابل ارزیابی، مشاور و درمانگر خانواده باید طرح و راهبرد خود را برای رسیدن به اهداف تعیین شده، تدوین و مشخص سازد. معمولا طرح درمانی متناسب با نوع مشکل خانواده، شدت مشکل خانواده، ویژگی های خانواده و نیز جهت گیری نظری و تجربه عملی مشاور تدوین می شود. مهم این است که این طرح با مشارکت اعضای خانواده و با توجه به ویژگی های خاص خانواده تدوین شود به صورتی که قابلیت اجرا داشته باشد.
 

ب. عقد قرارداد

 بعد از هدف گزینی و طرح ریزی درمانی، اعضای خانواده باید نسبت به اجرای طرح درمانی متعهد گردند. یکی از راه های متعهد کردن اعضای خانواده، عقد قرارداد است که البته، علاوه بر ایجاد تعهد، موجب روشن سازی وظایف و برنامه ریزی مطلوب تر نیز می گردد.
 
قرارداد، یک توافق حاصل شده از طریق مذاکره بین مشاور و خانواده در مورد انجام کارها با یکدیگر است. قرارداد معمولا دارای دو مؤلفه است: (۱) مؤلفه درمانی که به اهداف مشاور و رویکرد مشاوره مربوط می گردد. قرارداد درمانی، یک توافق حاصل شده از طریق مذاکره است در مورد آنچه مشاور و خانواده می خواهند به آن دست یابند و آنچه آنها باید برای دستیابی به اهداف انجام دهند. (۲) مؤلفه کاری که به شرایط و برنامه عملی مربوط می گردد.
 
قرارداد کاری، برای دفاع از مشاور و خانواده از طریق مشخص کردن برنامه مشاوره منظور می گردد. این نوع قرارداد شامل مشخص کردن تعداد جلسات، فراوانی جلسات، طول هر جلسه، زمان تشکیل جلسات و هزینه جلسات خواهد بود (باین و همکاران، ۱۹۹۹).
 
قرارداد ممکن است شفاهی یا کتبی باشد. بارکر (۱۹۹۸) معتقد است که قرارداد به خانواده کمک می کند که مشاوره و درمان را یک فرآیند روشن و مشخص ببینند. او معتقد است که عقد قرارداد موجب می گردد که مدت زمان لازم برای ایجاد تغییرات مطلوب و مورد نظر مشخص شود، لذا، امکان برنامه ریزی برای تغییرات را موجب می گردد. همچنین، عقد قرارداد موجب می گردد که نقش مشاور یا درمانگر و اعضای خانواده و نیز تکالیفی که خانواده باید در طی فرآیند تغییر انجام دهد، مشخص گردد.
 
در عقد قرارداد، موارد زیر باید رعایت گردد:
 
1. رفتارهای مورد قرارداد باید ارزشمند باشند، بدین معنی که نتیجه باید ذاتا رضایت بخش باشند و رفتارها به حد کافی مهم باشند تا اعضای خانواده انگیزه کافی برای پیگیری مواد قرارداد را داشته باشند.
 
۲. رفتارهای مورد قرارداد باید دست یافتنی باشند، این معیار موجب خودداری از تعیین اهداف بسیار بزرگ می شود، مسئولیت اعضای خانواده را افزایش می دهد و موجب ارتقای دقت و توانایی کنترل اعضای خانواده می شود.
 
۳. رفتار یا رفتارهای مورد نظر باید قابل اندازه گیری باشند، توانایی اندازه گیری نتایج، ابهام را برطرف می سازد و در صورت حصول منافع، تشویق و انگیزه ایجاد می کند (برگ و همکاران، ۲۰۰۶؛ ترجمه زهراکار و همکاران، ۱۳۸۸).
 

ج. اندازه گیری تغییر

بعد از طرح ریزی درمان و شروع به اجرای آن، مشاور و درمانگر باید از طریق فنون مختلف، نظیر پرسیدن سؤال از خود مراجع، اجرای مقیاس درجه بندی، بررسی اظهارات و بازخورد اطرافیان مراجع، بررسی نتایج مشاهده خود درمانگر، و یا استفاده از برخی از ابزارهای سنجش و آزمون، نظیر پرسشنامه مختصر نشانگان (BSI)، پرسشنامه نتیجه (45-OQS) ، مقیاس درجه بندی نتیجه (ORS) ، و مقیاس درجه بندی جلسه (SRS)' به اندازه گیری پیشرفت و تغییر مراجع اقدام ورزد.
 
ادامه دارد...
 
منبع: کتاب مشاوره خانواده. کیانوش زهراکار و فروغ جعفری . صص 132-135، انتشارات ارسباران،  دوم. 1394.