یکی از عوامل تعارض میان انسان ها، تفاوت در تعریف ارزش هاست. 
 

یک سئوال

آیا ممکن است که انسان مهارتی را بیاموزد که مانع پیدایی تعارضات میان فردی شود؟ جواب این سئوال واضح است، این امر امکان پذیر نمی باشد چرا که انسان ها متفاوت آفریده شده اند. تفاوت انسان‌ها در خلقت اعم از استعداد هوشی، جسمی و مالی برای امتحان و چرخاندن اجتماع بر محور تعاون بوده و خداوند متعال نیز بندگانش را بر پایه استعدادشان مکلف نموده و این را در آیات قرآن کریم بیان نموده است و از طرفی خداوند انسان را بیش از قدرتش موظف و مکلف نمی‌سازد.

این تفاوت ها بر اساس نقصان نیست بلکه برای شکل گیری درست نظام اجتماعی زندگی انسان بوده است. از همین روی در قرآن کریم سفارش شده است که با دیده عقلانی به این تفاوت ها نگریسته شود، تا پی به فلسفه آن برده شود. در آیه سوم سوره ملک آمده است: «و در خلقت خداوند رحمان هیچ نقصانی نخواهی یافت، بارها به دیده عقل در صنع الهی بنگر هیچ سستی و خللی در آن نتوانی یافت»

از همین روی بیش از آنکه به فکر این نقطه آرمانی باشیم که مهارتی را بیاموزیم که تعارضات میان انسان ها را از بین ببرد، لازم است مهارت حل تعارض را بیاموزیم.
 

خاستگاه تعارضات میان انسان ها

مبانی نظری پاسخ به سئوال بالا را باید در این بخش مطالعه کنید. به 5 دلیل مهم تعارضات امری جدای ناپذیر از زندگی انسان هستند. این پنج دلیل عبارتند از:
 
1. تفاوت در دنیای پدیداری انسان ها
یکی از تفاوت های میان انسان ها، تفاوت هایی است که برآمده از جنسیت ایشان است. دنیایی که برای یک مرد پدیدار می شود با دنیایی که برای یک زن خودنمایی می کند، تفاوت دارد. این تفاوت نه فقط در میان جنسیت های زن و مرد هست که در مقاطع سنی گوناگون نیز وجود ندارد. درکی که یک نوجوان از دنیای پیرامون خود دارد با درک یک پیرمرد تفاوت هایی دارد، نوجوان اولویت هایی را برای خود برمی گزیند که آن ها اولویتی در زندگی یک فرد میانسال یا سالمند ندارد.

از همین روی برای داشتن یک زندگی مسالمت آمیز لازم است که گاه مسائل و موضوعات پیش آمده را از دیدگاه شخص مقابل ببینیم. از همین روی، یکی از راه های حل تعارض می تواند نگاه کردن به مسئله از دید طرف مقابل است.
 
2. تفاوت در طرح واره ها
عینک ها و لنزهایی که ما انسان ها به خاطر تجربیات دوران کودکی مان بر روی برداشت هایمان می گذاریم و آنها را تحت الشعاع قرار می دهیم باعث آن شده است که تفاوت هایی میان اندیشه ها، هیجانات و رفتارهای انسان اتفاق بیفتد و زمینه ساز تعارضات میان افراد شود.
 
طرحواره ها هدایت کننده ادراکات، تفسیرهای شناختی، الگوهای هیجانی و انتخاب های ما می شود.
 
3. تفاوت در نظام ارزشی
ارزش ها دو مورد را در انسان جهت می دهد: نخست نیازهای و در وهله بعد خواسته ها را جهت می دهد. ارزش های متفاوت یعنی نیازها و خواسته های متفاوت و همین نیز زمینه ساز تعارضات میان انسان ها می شود.
 
یکی از مواردی که بر روی نظام های ارزشی موثر است، تفاوت نسل هاست. هر نسلی بنابر اقتضای محیطی خود نیازها و خواسته های متفاوتی از نسل های پیشین و پسین خود دارد. از همین روی بسیاری از مشاوران ازدواج توصیه می کنند که نباید تفاوت زیادی میان زن و مردی باشد که خواهان ازدواج با یکدیگر هستند.
 
4. تفاوت در اولویت بندی نظام ارزش ها
انسان ها بر اساس نقش هایی که در زندگی برمی گزینند، اولویت های زندگی شان عوض خواهد شد و بر اساس آن نظام های ارزشی جدید را شکل می دهند. زمانی که اولویت های نظام ارزشی شما و دیگری هم جهت است، رابطه آرام است ولی هر گاه این نظام ارزشی در جهت مخالف یکدیگر واقع شود، در رابطه شما با دیگری شوکی ایجاد می شود که منجر به تعارض شما با دیگری خواهد شد.
 
در رابطه زن و مردی که به عنوان همسر در کنار هم زندگی می کنند نیز به همین گونه هست. کیفیت رابطه زن و شوهری، هیچگاه خطی نیست بلکه همیشه یک منحنی سینوسی است. دوره هایی از حال خوب در کنار دوره هایی از حال بد، دوره ای از رضایتمندی در کنار دوره ای از عدم رضایتمندی، و دوره ای از ثبات در کنار دوره ای از تنش.

تفاوت میان همسران خوشبخت و غیر خوشبخت در شیوه مدیریت حال بد و دوران عدم رضایتمندی است. زوجین خوشبخت به خوبی می دانند که چگونه از این دست اندازها به سلامت بیرون بیایند به گونه ای که کار رابطه آنها، به جدایی یا خیانت کشیده نشود.
 
5. تفاوت در تعریف ارزش ها
همانطور که ممکن است در اولویت بندی نظام ارزشی تفاوت هایی وجود داشته باشد، در تعریف ارزش ها نیز ممکن است میان دو انسان و یا بیشتر نیز تفاوت هایی وجود داشته باشد. به عنوان نمونه ممکن است خانمی حتی پس از ازدواج، شاغل بودن را برای یک زن جزو اولویت های ارزشی بداند در حالیکه همسری که با او به تازگی ازدواج کرده است، این باور را نداشته باشد.
این تعریف از ارزش ها در اثر سن، نقش ها، بحران ها در طول زندگی تغییر می کند.