جرج واشنگتن
(1732ــ 1799) WASHINGTON نخستین رئیس جمهور آمریکا
جرج واشنگتن، اولین رئیس جمهور ممالک متحده آمریکا، بزرگترین شهروند، پدر کشورش بود. وی در 1732 در مزرعه ای زیبا بر کرانه رود پوتاماک در کولونی بریتانیائی ایالت ویرجینیا بدنیا آمد، بیش از 50 سال پیشتر پدربزرگش باین کولونی آمد و درین ناحیه مسکن گزید. از آن پس واشنگتن ها موفق شدند، و پدر جورج یک تنباکوکار ثروتمند و مالک دو کشت زار تنباکو گشت. این کشت زارها شبیه مزارع دیگر در کولونی های جنوبی آمریکای شمالی بود که بوسیله بردگان کشت و زرع و برداشت محصول میشد.
در آنروزگاران معدودی مدرسه خوب در کولونی ها بود، و جرج جوان اولین درس ها را از یک نفر خادم کلیسا فرا گرفت. چون یازده ساله شد، پدرش درگذشت. جرج و مادر در مزرعه کوچکتری بر ساحل رود را پاهانوک میزیستند. جرج را بمدرسه فرستاد در مدرسه مطالب گوناگونی فرا گرفت و هر کتابی را که بدستش میرسید میخواند. جرج ورزش را دوست میداشت و می توانست تندتر و بیشتر از سایر هم مدرسه هایش بدود. وی به اسب سواری، شکار همراه با سگ را در جنگل ها علاقه مند بود و در تیراندازی به چابکی سرخپوستان میرسید. جرج میخواست بدریا برود، ولی مادر و برادرش او را ازین کار باز داشتند. بجای آن وی بکار ارزیابی املاک و نقشه برداری پرداخت و چون درین کار علاقه فراوان نشان داد با سمت مهندسی ارزیاب استخدام شد. علاوه بر این وی شمشیربازی را فرا گرفت و مقداری از وقتش را بمطالعه کتاب های جنگی میگذرانید. چون بیست ساله شد، حکمران ویرجینیا او را برای رسانیدن نامه ای به فرانسوی ها که در 600 مایلی مولدش جائی که وحشی بود فرستاد. جرج
این مأموریت را درین احوال سواره بر اسب، پیاده و با قایق با موفقیت انجام داد. دو سال بعد برادرش مرد و جرج عهده دار نگهداری مزرعه مونت ورمونت نیز گشت.
درین احوال انگلستان و فرانسه دشمنان هم بجان یکدیگر افتادند و چون ایندو کشور در اروپا بجنگ پرداختند، کولونیست ها در شمال آمریکا نقشه ای برای حمله به کولونی های انگلیسی کشیدند، سرخپوستان نیز بجنبش درآمدند و به خانه های تک و تنهائی که مهاجران اروپائی در مزارع برپا کرده بودند حمله ور شدند. یک سپاه کوچک در ویرجینیا تشکیل گردید که جرج واشنگتن فرماندهی قسمتی از آنرا بعهده گرفت و بزودی ترقی یافت و بدرجه سرگردی رسید.
وی با جنرال برادوک و نیروی سرخ کت های او که از میان جنگل به دژدوکوسن فرانسوی حمله کرد. جنرال انگلیسی و سربازانش چیزی از جنگ وحشتناک سرخپوستان نمیدانستند، و در محلی که جرج واشنگتن سنگر گرفته بود جنرال براددوک و بیشتر مردانش کشته شدند. واشنگتن بی آنکه آسیبی به بیند پنهان شد. جنرال دیگر از انگلستان فرستاده شد و درین وقت دژ فرانسه تسلیم شد.
واشنگتن اینک بقدر کافی جنگیده بود، ازینرو در مونت ورتون ماندگار گردید و با بیوه ای زیبا که چهار فرزند داشت ازدواج کرد. جرج مدت درازی در صلح و آرامش بسر نبرد زیرا نبرد سختی میان انگلستان و مهاجران ساکن در کولونی ها درگرفت. انگلستان مالیات های تازه سنگینی برای بهای جنگی که با فرانسه کرده و آنها از شمال آمریکا بیرون کرده بود بر مردم کولونی های تحت فرمان خود بست. نونشین ها (کولونیست ها) در جواب گفتند که برای پیروزی نظامی انگلستان کمک کرده اند ازینرو دیگر مالیات تازه ای نخواهند پرداخت. انگلستان بر محمولات چای که به کولونی میآمد مالیات سنگینی بست. در بوستون دسته ای از مردم خشمگین آمریکائی جعبه های چای را بدریا ریختند. حکومت انگلستان مردم بوستون را با بستن بندر و فرستادن سرباز بشهر مجازات کرد. آمریکائی ها دیگر بیکار ننشسته به دادن تشکیلات نظامی پرداختن و با سپاه خود انگلستان را در بونکرهیل نزدیک بوستون شکست دادند. نخستین جنگ آمریکائی ها با بریتانیا، جنگ استقلال بود.
درین احوال ایالت های 13 گانه تصمیم به مبارزه و اعلان استقلال گرفت، چون اخبار جنگ بآنها رسید، آنان از جرج واشنگتن درخواست کردند که فرماندهی نیروهای آمریکائی را در دست گیرد. جرج پذیرفت ولی مشکلات فراوانی در پیش راه داشت برای اینکه بیشتر افراد ارتش جنگ ندیده بودند علاوه بر این اساساً ارتش آنان سازمانی نداشت معدودی افسر با تجربه بود اما از طرف دولت حقوق و پولی بآنها داده نمیشد. واشنگتن بسرعت به سازمان دادن این ارتش پرداخت بزودی انگلستان از بوستون بیرون رانده شد و در چهارم جولای 1776 استقلال ایالت متحده تا حدی فراهم گشت اما هنوز پایان کار نبود زیرا نیروهای انگلیسی بحملات و جنگ های سخت با آمریکائی ها پرداختند. در سپاهیان مهاجم آلمانی نیز وجود داشتند.
برخی ازین آلمانی ها در تورنتون بر کرانه رود دلی ویر بودند. واشنگتن از رود یخ بسته ای شب هنگام گذشت و آنها را مغلوب کرد. فرمانده انگلیسی نیروهای بسیار برای حمله به آمریکائی ها فرستاد، اما واشنگتن آنها را پراکنده و عده ای را دستگیر کرد و ازین زمان آوازه دلاوری و کاردانی جرج واشنگتن بر سر زبانها افتاد و از فرانسوی ها در برانداختن انگلیسی ها نیز یاری خواست.
واشنگتن را نمی توان از جنگ آوران زبده تاریخ برشمرد اما قدرت فراوانی در جمع آوری سپاه شکست خورده داشت و تقویت روحی سربازان زبردست خود توانائی به خرج میداد همه سرنوشت خود را بدو می سپردند. صفات اخلاقی و استعدادهای برجسته واشنگتن سبب جلب محبت لافایت ژنرال و اشرافی بزرگ فرانسه نسبت بوی گردید و همین مرد فرانسوی با کوشش بسیار توانست فرانسه را به پشتیبانی آمریکائی ها برانگیزد و احترام لافایت نسبت به واشنگتن مایه شهرت او بعنوان قهرمان آزادی و پیشوای برجسته نهضت جمهوری در سراسر اروپا گشت.
محبوبیت واشنگتن در آمریکا بقدری بالا گرفت که باو پیشنهاد گردید حکومتی سلطنتی در آمریکا تأسیس کند و خود شاه شود اما این پیشوای انقلاب این پیشنهاد را صریحاً نپذیرفت و در روز چهارم دسامبر سال 1783 در شهر نیویورک با افسران وفادار خود خداحافظی کرد و با تأثر از آنها جدا شد.
چون مجمع شور در قانون اساسی در سیزدهم مه 1787 در فیلادلفیا تشکیل گردید و جرج واشنگتن که رئیس هیأت نمایندگی ویرجینیا بود بریاست آن مجمع برگزیده شد و با نیروی اراده خود توانست نمایندگان ایالات را بامضای قانون اساسی ممالک متحده آمریکا وادار سازد.
پس از پیروزی یورک توون در 1781، جنگ پایان یافت. و جرج واشنگتن را بعنوان اولین رئیس جمهور ممالک متحده آمریکا برگزیدند.
واشنگتن تامس جفرسون را بسمت وزیر کشور و الکساندر همیلتن را بسمت وزیر دارائی برگزیده ایندو از رهبران دو جبهه سیاسی افراطی بودند. جفرسون عقیده داشت که اولین اقدام اساسی دولت جدید باید حفظ حقوق دموکراتیک مردم باشد همیلتن خواهان حکومت و ملتی قوی بود.
واشنگتن بعد از اینکه دو دوره در مقام ریاست جمهوری خدمت کرد در دوره سوم از پذیرفتن این مقام خودداری کرد و پس از یک سخنرانی، خداحافظی و مردم را بحفظ وحدت ملی و دوری جستن از پیمانهای سیاسی با دولت های اروپائی تشویق نموده، از کار کناره گرفت و به مونت ورنون بازگشته بکشاورزی مشغول شد.
در مرگ جرج واشگتن مراسم پر شکوهی برگزار گردید و آمریکائیان در اندوه از دست دادن این مرد بزرگ سخت اندوه گین گشتند و هنری لی ویرا پیشوای جنگ و صلح و پیشوای قلب ملتش خواند.
در دوره ریاست جمهوری واشنگتن صلح و آرامش برای جمهوری نوخاسته ممالک متحده آمریکا برقرار بود.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}