ملیت :  ایرانی   -  قرن : 5 منبع : دایره المعارف اساطیر و آیین های باستانی جهان

در اساطیر و افسانه‌های هند، ارجونا (Arjuna)، نام پسر ایندرا (Indra) و یکی از قهرمانان حماسی هندو می‌باشد. در مهابهاراته (Mahabharata)، ارجونا، بزرگ‌ترین جنگجوی خاندان پانداوه (Pandava)، ورود قهرمانان دو لشکر و کسانی را که وظایف جنگی خود را انجام داده‌اند، به بهشت خوشامد می‌گوید. ارجونا پیش از آغاز جنگ بزرگ، برای فدیه دادن به خدایان، به هیمالیا می‌رود و با شیوا (Shiva)، که به هیئت کوه‌نشینی راه را بر او می‌بندد، به نبرد می‌پردازد. وقتی ارجونا می‌فهمد که جنگجوی کوهستان همان شیوا است، سلاح‌ را رها می‌کند و به نیایش او می‌پردازد. شیوا هم او را می‌بخشد و سلاحی بُرّا و جادویی به او ارمغان می‌دهد. آنگاه ارجونا به یاری خدایان و با سلاح آنان به نبرد با کورواها (Kauravas) برمی‌خیزد. وقتی ارجونا در میدان نبرد دچار ناتوانی می‌شود، می‌گوید: «هنگامی که خویشاوندان خود را که مایل به جنگ هستند در اینجا می‌بینم، دهانم خشک می‌شود و لرزه بر اندامم می‌افتد.» ولی کریشنا (Krishna) او را تسلی می‌دهد و وظیفه‌اش را به او باز می‌گوید و می‌افزاید: «وظیفه‌ی کشاتریا (Kshatriya) جنگ و جهاد است و هیچ وظیفه‌ای بهتر و پسندیده‌تر از جنگ و ستیز برای یک کشاتریا نیست و نمی‌تواند باشد و احکام شرعی و نظام طبقاتی بدو تکلیف کرده‌اند که بجنگد و ناموس ایزدی را که در معرض اضمحلال است، نجات دهد.» ارجونا، متعلق به طبقه‌ی کشاتریا است و چون وظیفه‌ی مقدس کشاتریا، دفاع از احکام خلل‌ناپذیری است که به وسیله‌ی وحی الهی نازل می‌شود و نظام عالم را استوار می‌سازد، این است که کریشنا به او می‌گوید: «اگر کشته شوی به بهشت خواهی رفت و اگر فتح کنی، از نعمت‌های زمین بهره‌مند خواهی شد.» بزرگ‌ترین گناه کشاتریا این است که قوانین و وظایف شرعی خود را زیرپای بنهد و از انجام دادن آن سرپیچی کند. ممکن است این گمان پیش آید که کشتن خویشاوندان و بستگان و ریختن خون دیگران جزء معاصی کبیره است، ولی تمام کوشش گیتا، مصروف این شده که آدمی بایستی این عمل را بدون دل‌بستگی و انتظار هیچ‌گونه ثمری انجام دهد. ارجونا نباید در انتظار ثمرات این کارزار دست به چنین اقدامی بزند و آن را از برای سود شخصی یا منافع خصوصی خود انجام دهد یا خودپسندی و نخوت و کبری به او دست دهد، بلکه فقط به اقتضای وظاف طبقاتی‌اش، که مطابق با طبیعت و فطرت اوست، می‌بایستی دست به چنین جهادی بزند، و اگر لازم شد، در راه آن هلاک شود. اگر تمامی افعال و افکار او وقف خداوند شود و او بتواند خویشتن را از گزند اعمال برهاند، آنگاه وی نه فقط مرتکب کوچک‌ترین گناهی نمی‌شود، بلکه راه آزادی، رستگاری و سعادت را برای خود هموار و آسان می‌سازد و توشه‌ی آخرت را فراهم می‌کند.