ملیت : آمریکا   -  قرن : 21
جک دورسی، برنامه‌نویس و کارآفرین آمریکایی، مؤسس و مدیرعامل شبکه‌ی اجتماعی توییتر و پلتفرم مالی اسکوئر است که در سال ۲۰۱۲، جایزه‌ی بهترین نوآور دنیای تکنولوژی را دریافت کرد.

جک دورسی در تاریخ ۱۹ نوامبر ۱۹۷۶، در سنت لوئیس ایالت میسوری آمریکا متولد شد. مادرش مارسیا اسمیت دورسی، خانه‌دار بود و پدرش تیم دورسی، که اجدادی ایتالیایی داشت، به‌عنوان یک مهندس لوازم پزشکی در شرکتی کار می‌کرد که انواع طیف‌سنج‌ها را توسعه می‌داد. عموی جک، یک کشیش کاتولیک در سینسیناتی بود و به همین واسطه، جک هم مذهب کاتولیک را برگزید و دوران تحصیلات خود را هم در مدارس مذهبی گذراند تا دوران دبیرستان که به مدرسه‌ی اسقفی دوبور بیشاپ رفت.

جک در سن ۱۴ سالگی عاشق نقشه‌ی شهرها و مسیریابی بودو در کنار آن، او یک کامپیوتر ابتدایی IBM هم داشت که حسابی با آن سرگرم می‌شد. ازآنجاکه شغل پدرش تعمیر لوازم بود و شرکت، او را برای مأموریت به شهرهای مختلف می‌فرستاد، خانواده‌ی آن‌ها بارها نقل‌ مکان کردند. این جابجایی‌ها موردعلاقه‌ی جک بود: پیش از هر کاری نقشه‌ی آن محل را می‌خرید و کار خود را برای علامت‌گذاری مکان‌های خاص مثل بانک‌ها، آتش‌نشانی‌ها و ایستگاه‌ها شروع می‌کرد. شخصاً دوست داشت همه‌ی مناطق شهر را بگردد و به اکتشاف محله‌ها، کوچه‌ها و نقاطی بپردازد که می‌توانست به هر جهت برای مردم مهم باشد.

ولی جک در دوران نوجوانی با مشکل دیگری مواجه بود. او لکنت زبان داشت و به همین دلیل دوستان و آشنایان او را پسری خجالتی و کم‌رو می‌دانستند. جک که از درمان‌های دارویی ناامید شده بود، تصمیم گرفت خودش برای این مشکل راهی پیدا کند و البته سخت‌ترین و مؤثرترین راه را انتخاب کرد: سخنرانی در جمع. او حتی در کلاس‌های صحبت درمانی شرکت کرد و چندین بار وارد مسابقات فن بیان شد. بالاخره سخت‌کوشی او نتیجه داد و علاوه بر اینکه توانست راحت و سلیس صحبت کند، اعتمادبه‌نفس بیشتری هم پیدا کرد.

جک در دوران دبیرستان دانش‌آموزی معمولی بود. خودش را با علایقش سرگرم می‌کرد، تنیس بازی می‌کرد و نقاشی و تاریخ هنر را دوست داشت. البته عضو باشگاه کامپیوتر مدرسه هم بود و اگر چه کار با کامپیوتر او را جذب می‌کرد و استعداد خود را در این زمینه به‌خوبی نشان داده بود، ولی موضوعی نبود که دائماً فکر او را به خود مشغول کند. اما پس از مدتی این فکر به ذهنش رسید که نقشه‌ی خیابان‌ها و جاده‌ها را به‌صورت دیجیتال درآورد؛ به‌طوری‌که حرکت خودروها در آن مشخص باشد. در همین زمان او اولین برنامه‌های کامپیوتری‌اش را برای مراکز خدمات تاکسیرانی و آتش‌نشانی نوشت. او بعدها اظهار کرد که شاید ایده اولیه‌ی توییتر از همین زمان نشأت گرفته است؛ زمانی که او به صحبت رانندگان تاکسی گوش می‌داد که تعریف می‌کردند به چه نقاطی رفته‌اند و چه‌کارهایی کرده‌اند. نرم‌افزارهای اولیه او برای اعزام و خدمات خودروها، هنوز توسط بسیاری از شرکت‌های تاکسیرانی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

جک دورسی در تابستان سال ۱۹۹۱ در شرکت انتشاراتی میرا (Mira Digital Publishing) مشغول به کارآموزی شد و تنها در عرض چند هفته، در تیم برنامه‌نویسانی کار می‌کرد که جوان‌ترین آن‌ها ۳۰ ساله بود.

جک پس از پایان دبیرستان وارد دانشگاه علم و صنعت میسوری شد؛ اما پس از دو سال، تحصیل در این دانشگاه را رها کرد و به دانشگاه نیویورک رفت. نیویورک شهر رؤیایی دوران کودکی جک بود و حالا می‌توانست ایده‌های بزرگی را که در سر داشت، اجرا کند.

جک از مدت‌ها قبل ایده‌ای در سر داشت که برنامه‌ای پیشرفته برای نقشه‌ی شهرها بنویسد. او می‌خواست این برنامه، حرکت تمام کاربران را پوشش دهد و آن‌ها بتوانند با استفاده از این نرم‌افزار، از مکان یکدیگر باخبر شوند و بتوانند به هم گزارش دهند که در آن لحظه، چه اتفاقی در حال روی دادن است. این ایده بعدها به سؤال اصلی روزمره‌ی کاربران توییتر تبدیل شد: «What’s happening»

ورود به دنیای حرفه‌ای با شیطنت‌های خاص او همراه بود. او وب‌سایت یک شرکت خدماتی ارسال پیک، تاکسی و خدمات اضطراری از طریق وب به نام Dispatch Management Services را هک کرد و بعداً به مدیر شرکت ایمیل زد و راه‌حل‌هایی برای بالا بردن امنیت وب‌سایت به آن‌ها پیشنهاد کرد. گرِگ کید مدیر شرکت تصمیم گرفت بابت این کار از او شکایت نکند و در عوض او را در شرکت خود استخدام کرد.

جک دورسی در شرکت DMS تجربیات خوبی در زمینه‌ی برنامه‌های نرم‌افزاری جدید نقل و انتقالات به دست آورد و خودش هم چندین سال در این شرکت به توسعه‌ی این برنامه‌ها پرداخت. هدف این بود که با برنامه‌ی جدید بتوانند حرکت لحظه‌ای خودروهای پست را ردیابی کنند. پس‌ازاین پلتفرم، او پروژه‌های دیگری مثل شبکه‌ی دستگاه‌های پزشکی و بازار خدمات را با موفقیت به پایان برد؛ اما هنگامی‌که مسئولیت برنامه‌ی جدید گرگ کید به نام dNet.com را به عهده گرفت، حباب دات کام آغاز شد و در نتیجه پروژه‌ی او شکست خورد و جک بیکار شد.

باوجود کسب تجربیات متعدد در پروژه‌های مختلف، جک در شرکت DMS نتوانست هیچ‌کدام از ایده‌های خود را عملی کند. پس‌ازاین ماجرا او به مدت ۵ سال شغل ثابتی نداشت و به‌عنوان یک آزادکار فعالیت می‌کرد. در سال ۲۰۰۰، شرکت AOL بخش پیام‌رسان فوری خود را راه‌اندازی کرده بود و ایده‌ی جدیدی مبنی بر پیام‌های کوتاه فوری در وب به ذهن جک رسید. او نمونه‌ی ساده‌ای از این طرح ساخت که اجازه می‌داد پیام‌های خود را با دوستانش به‌روزرسانی کند؛ ولی به نظر نمی‌آمد کسی از این ایده شگفت‌زده شده باشد. به همین دلیل او دوباره مجبور شد این پروژه را کنار بگذارد.

کمی بعد او در شرکت اودیو (Odeo) که به نظر می‌آمد به پیام‌های متنی علاقه‌مند است، مشغول به کار شد. مدیر اودیو، ایوان ویلیامز بود که پیش‌ازاین در گوگل کار می‌کرد و پس از فروش سرویس‌های Pyra Labs و Blogger گوگل را ترک کرده بود. در سال ۲۰۰۶، ایوان ویلیامز از کارمندانش خواست تا به‌منظور بهبود وضع مالی شرکت، ایده‌های تولید و فروش خود را ارائه کنند. جک دورسی با مشورت و همراهی بیز استون، به این نتیجه رسیدند که هماهنگی ایده‌ی پیام‌های استاتوسی با پیام‌های متنی، می‌تواند موفقیت‌آمیز باشد. طرحی که آن‌ها با ویلیامز در میان گذاشتند، برنامه‌ای بود که به کمک آن می‌توانستند پیام‌های متنی ۱۴۰ کاراکتری را بین لیستی از مخاطبین به اشتراک بگذارند.

تأسیس توییتر
جک دورسی و بیز استون در مدت دو هفته طرح خود را به مرحله‌ی عمل رساندند. معروف است که جک دورسی، هنگامی‌که دفتر ایده‌های خود را نگاه می‌کرد، از اینکه نتوانسته است هیچ‌کدام را با موفقیت به‌جایی برساند ناراحت بود و با مطالعه‌ی خاطرات همین دفتر هم به ایده‌ی نهایی توییتر رسید. این برنامه ابتدا Status نام داشت و بعد به Obvious تغییر نام داد.

پس ازمدتی استون، ویلیامز و نوا گلس (سرمایه‌گذار) شرکت Obvious را تأسیس کردند و جک دورسی را به‌عنوان مدیرعامل این شرکت معرفی کردند. پس‌ازاینکه ویلیامز نتوانست در تأمین هزینه‌های Obvious موفق باشد، جک دورسی و استون دامنه‌ی توییتر را به مبلغ ۷ هزار دلار خریداری کردند.

به‌این‌ترتیب شرکت توییتر در مارس سال ۲۰۰۶، با مدیریت جک دورسی ۳۰ ساله کار خود را شروع کرد. اولین توئیت را هم خود او با این مضمون نوشت: «دارم توییترم را آماده می‌کنم.»

توییتر از ابتدای کار خود در آمریکا، با واکنش چشمگیری مواجه نشد. بسیاری از مردم فکر می‌کردند توییتر صرفاً یک پیام‌رسان گروهی است.

جک دورسی پیش از اولین عرضه‌ی سهام توییتر، ۲ بار برای جمع‌آوری سرمایه تلاش کرد و توانست نظر مثبت سرمایه‌گذاری به نام فرد ویلسون را جلب کند. ویلسون نه‌تنها چکی به مبلغ ۵۰۰ هزار دلار به دورسی داد، بلکه تدابیر و راهکارهای بسیار مفیدی به مؤسسان جوان توییتر آموخت.

محبوبیت توییتر در سال ۲۰۰۷ و با فستیوال فیلم «جنوب از جنوب غربی» شروع شد که در آن، کارکنان این شرکت در چندین صفحه‌ نمایش بزرگ، پیام‌های هم‌زمان کاربران را در مورد این جشنواره به تصویر کشیدند. پس‌ازاین رویداد، تعداد توییت‌های روزانه از ۲۰ هزار به ۶۰ هزار افزایش یافت. درست یک سال بعد، یعنی ماه می سال ۲۰۰۸، پیام‌های توییتر به نرخی میلیاردی رسیده بود. شرکت توییتر شروع به گسترش خدمات خود کرد و سرمایه‌ی آن در بازار مالی به ۱.۵ میلیارد دلار رسید.

فرصتی که توییتر برای تبادل پیام‌های کوتاه بین میلیون‌ها نفر از مردم ایجاد کرده بود، این پلتفرم را به اسلحه‌ای قوی در اعتراضات مردمی تبدیل کرد. برای مثال در مولداوی، گواتمالا و اوگاندا، مردم با کمک این سرویس تنها در طی چند روز تجمعات اعتراضی و تظاهرات سیاسی خود را ساماندهی کردند. به همین دلیل جک دورسی و دیگر مؤسسان توییتر، به‌عنوان گزینه‌هایی برای دریافت جایزه‌ی صلح نوبل پیشنهاد شدند.

بااین‌حال جک دورسی بجای روی آوردن به کسب درآمد از طریق توییتر، بهبود خدمات را اولویت اول توییتر دانست. او معتقد بود توییتر را برای این طراحی نکرده است که به ابزار سودآوری او تبدیل شود. در سال ۲۰۰۸، دورسی اعلام کرد که ترجیح می‌دهد به سایر علایق خود نظیر یوگا و طراحی مد بپردازد و ویلیامز که به فکر افزایش ثروت توییتر بود، هیئت‌مدیره را راضی کرد دورسی را از مقام مدیرعاملی کنار بگذارند. به‌این‌ترتیب ویلیامز نقش مدیرعامل را در دست گرفت و دورسی رئیس هیئت‌مدیره توییتر شد.

در سال ۲۰۱۰، ایوان ویلیامز کنترل توییتر را از دست داد و درنتیجه از مقام خود کناره‌گیری کرد. دیک کاستولو، یکی دیگر از مدیران توییتر جای ویلیامز را گرفت. کاستولو ، دورسی را به‌عنوان رئیس اجرایی بخش محصولات به این شرکت بازگرداند و دورسی ۴ مدیر این شرکت را که مسئولین اجرای استراتژی‌های ویلیامز و استون بودند، از این شرکت اخراج کرد.

با توسعه‌ی گوشی‌های هوشمند، ارسال پیام از طریق اینترنت نسبت به پیامک‌های مخابراتی ارزان‌تر و محبوب‌تر شد و استفاده از توییتر هم رونق بیشتری گرفت. طبق آمار، بازدید کاربران توییتر از این وب‌سایت در هرماه به ۲.۲ میلیارد می‌رسد.

درنهایت دیک کاستولو هم در ماه ژوئن ۲۰۱۵ از مقام خود کناره‌گیری کرد و جک دورسی ابتدا به‌عنوان مدیر موقت و سپس به‌عنوان مدیرعامل رسمی این شرکت به جایگاه سابق خود بازگشت. درحالی‌که بحث بر سر الگوریتم‌های جدیدی برای توییت کردن بالا گرفته بود، دورسی به همه‌ی شایعات پایان داد و گفت روند قبلی توییتر ادامه پیدا می‌کند.

در ماه می سال ۲۰۱۶، دورسی اعلام کرد که تصاویر و لینک‌ها در شمارِ ۱۴۰ کاراکتر توییت‌ها به شمار نمی‌آیند و به‌این‌ترتیب کاربران فضای بیشتری برای فعالیت‌های خود پیدا کردند. این حرکت تلاشی هم برای جذب بیشتر مخاطبین بود؛ چراکه در ژانویه ۲۰۱۶ تعداد توییت‌های روزانه نسبت به ۵۰۰ میلیون در سال ۲۰۱۳ و ۶۶۱ میلیون در سال ۲۰۱۴، به ۳۰۰ میلیون کاهش پیداکرد.

در ماه فوریه ۲۰۱۷، دورسی و امید کردستانی (مدیر اجرایی توییتر)، ۵۳۰ هزار دلار به اتحادیه‌ی آزادی‌های مدنی آمریکا کمک مالی کردند.

جک دورسی در ماه می سال ۲۰۰۹، پلتفرمی کوچک برای پرداخت قبض‌ها و کارت‌های اعتباری به کمک گوشی همراه توسعه داد: ابزاری کوچک و مربع شکل که از طریق جک هدفون به آیفون، آیپد و آیپاد و سیستم‌های آندرویدی متصل می‌شد و در حقیقت یک مینی کارت‌خوان بود. هدف دورسی از ارائه‌ی اسکوئر، گسترش فرهنگ پرداخت‌های الکتریکی و تسهیل تبادلات مالی بود. مصرف‌کنندگان کارت اعتباری خود را درون این دستگاه کوچک قرار می‌دادند، مبلغ و گیرنده‌ی وجه را انتخاب می‌کردند و سپس نام خود را برای تأیید پرداخت وارد می‌کردند.

تعداد کارمندان شرکت اسکوئر از ۱۰ نفر در دسامبر سال ۲۰۰۹، به بیش از ۱۰۰ نفر در ژوئن ۲۰۱۱ افزایش پیدا کرد. دفتر شرکت اسکوئر در مارکت استریت سانفرانسیسکو واقع‌ شده است. در سپتامبر سال ۲۰۱۲، مجله‌ی بیزنس اینسایدر شرکت اسکوئر را ۳.۲ میلیارد دلار ارزش‌گذاری کرد. در سال ۲۰۱۴، دورسی شرکت اسکوئر را برای عرضه در بورس نیویورک ثبت‌ نام کرد.

دورسی به‌منظور کمک به کارمندان و بالا بردن سهم آن‌ها در این شرکت، ۱۰ درصد از سهام خود از شرکت اسکوئر را به صندوق اسکوئر بازگرداند.

جک دورسی عضو حزب دموکرات آمریکا است. او در سال ۲۰۱۱، به‌عنوان یکی از داورهای رقابت‌های BigApps که با حمایت مایکل بلومبرگ، شهردار نیویورک برگزار می‌شد، برگزیده شد. او همچنین در سال ۲۰۱۳ به‌عنوان یکی از اعضای جدید هیئت‌مدیره‌ی کمپانی والت دیزنی انتخاب شد. او یکی از اعضای هیئت‌مدیره‌ی موسسه Berggruen که در حمایت و توسعه‌ی ایده‌های جدید اجتماعی می‌کوشد نیز هست.

جک دورسی در سال ۲۰۰۸ و در سن ۳۵ سالگی، از طرف مجله‌ی تکنولوژی MIT به‌عنوان یکی از برترین نوآوران زیر ۳۵ سال دنیا شناخته شد و در سال ۲۰۱۲، وال‌استریت ژورنال به او جایزه‌ی بهترین نوآور دنیای فناوری را اهدا کرد.

چرا بسیاری از رسانه‌ها جک دورسی را یک بازنده می‌خوانند؟
بسیاری از رسانه‌های معروف جهان، از فورچن گرفته تا بلومبرگ، جک دورسی را شوخی سیلیکون‌ولی می‌دانند. می‌توانیم برخی از تیترهای انتقادآمیز این رسانه‌ها را مرور کنیم:
«جک دورسی نمی‌تواند توییتر را نجات دهد. حالا نوبت فرد دیگری است.» فورچن
«جک دورسی سرانجام کنترل توییتر را از دست خواهد داد.» بلومبرگ
«جک دورسی بازگشت و توییتر را ویران کرد.» Breitbart
«اسکوئر و لغزشی دیگر در راه IPO؛ این یک شکست است.» اینترنشنال بیزنس

شرکت اسکوئر با شراکت اپل خود را در شرایط بهتری قرار داد؛ ولی بسیاری از منتقدان معتقدند مشکل اسکوئر از آنجا است که این طرح از اساس ایده‌ی شکست‌خورده‌ای است. درحالی‌که تنها ۲۰ درصد مصرف‌کنندگان آمریکایی اپل از  Apple Pay استفاده می‌کنند (که این نرخ در مورد مصرف‌کنندگان اندروید حتی پایین‌تر هم است)، ابتکار دورسی بیشتر فانتزی به نظر می‌رسد تا کاربردی. گرچه دورسی گفته بود که مردم به رابط کاربری مدرن‌تر، مفیدتر و ساده‌تری برای امور مالی خود نیاز دارند؛ ولی منتقدان او معتقدند او تلاش می‌کند محصولی تولید کند که استفاده‌ی واقعی ندارد.
توییتر؛ شرکتی که سودآور نیست

توییتر در سال ۲۰۱۴ به اوج محبوبیت خود رسیده بود؛ ولی پایه‌ی کاربری آن از اوایل سال ۲۰۱۵ به طرز چشمگیری کاهش یافت. بسیاری از سهامداران بی‌کفایتی مدیران این شرکت را دلیل اصلی این افت می‌دانند و دائماً آن‌ها را زیر سؤال می‌برند و معتقدند مدیران توییتر، تنها تلاش می‌کنند سهامداران و سرمایه‌گذاران را با وعده‌ها و پیش‌بینی‌های دروغ، فریب دهند. بعلاوه محدودیت ۱۴۰ کاراکتری، برای اکثر تبلیغ‌کنندگان و بازاریابان، کابوس بزرگی است: آن‌ها حس می‌کنند توییتر تنها جایگاه تعاملات کوتاه‌مدت است که به آن‌ها تضمینی برای فروش موفق نمی‌دهد. در جایگاهی مشابه، فیس‌بوک به‌عنوان یک شبکه‌ی اجتماعی، کارنامه‌ی بسیار مقبول‌تری در بازاریابی‌های دیجیتال داشته است.

نکات خواندنی از جک دورسی و توییتر
جک دورسی بسیاری از اوقات برای رفت‌وآمد به محل کار، از اتوبوس استفاده می‌کند. او اشتیاق خود را به این کار برای نیویورکر توصیف کرده است:
من در این رفت‌وآمدها، شاهد بودم که اینستاگرام چگونه اوج گرفت، اسنپ چت چطور محبوبیت پیدا کرد و دیدم که مردم چطور فیس‌بوک را به توییتر ترجیح می‌دهند. این بسیار جالب است. مثل این است که کسی دائماً در حال مطالعه باشد.
 جک دورسی در ساختمان توییتر دفتری ندارد و همه‌ی کارهای خود را از طریق آیپد انجام می‌دهد.
جک دورسی به آراستگی ظاهر خود اهمیت زیادی می‌دهد و بسیاری او را شیک‌پوش‌ترین مرد دنیای تکنولوژی می‌دانند.
جک دورسی علاقه‌ی زیادی به جهانگردی دارد. او مرتباً عکس‌های سفرهایش را با فالوئرهایش در توییتر به اشتراک می‌گذارد.
پرنده‌ای که به‌عنوان لوگوی توییتر انتخاب‌ شده است، لری نام دارد. نام این پرنده از یکی از بسکتبالیست‌های اسطوره‌ای بوستون گرفته‌ شده است.
 ریتوییت، ریپلای، هشتگ و حتی اپلیکیشن توییتر، هیچ‌کدام توسط این شرکت ساخته نشده‌اند. بلکه توسط کاربران و توسعه‌دهندگان در اکوسیستم این شرکت خلق‌ شده‌اند.
 اف‌بی‌آی فرهنگ لغتی دارد که مخصوص ترجمه‌ی اصطلاحات توییتری است.
 ۴۴ درصد از کاربران توییتر، هرگز توییت نمی‌کنند. آن‌ها فقط توییت سایرین را می‌خوانند و اخبار را پیگیری می‌کنند.
پاپ گفته است که مردم با دنبال کردن او در توییتر، مدت‌زمانی را که قرار است در برزخ بمانند، کاهش می‌دهند!
در آوریل ۲۰۱۳، یک هکر پس از نفوذ به اکانت اسوشیتد پرس، از طرف این رسانه توییت کرد که ۲ بمب در کاخ سفید منفجر شده است. این ماجرا باعث شد بازار سهام در عرض چند ثانیه سقوط کند.
در سال ۲۰۱۶، باراک اوباما بیشترین تعداد فالوئرها را در بین رهبران جهان داشت.
عکس سلفی مشهور الن دیجنرس در مراسم اسکار، با بیش از ۳.۳ میلیون ریتوییت یکی از رکوردهای توییتر را به نام خود ثبت کرد.

 سخنان مشهور
منتظر غیر منتظره‌ها باشید و هر وقت برایتان مقدور بود، خودتان هم غیر منتظره رفتار کنید!
هدف من ساده کردن پیچیدگی‌ها است. من فقط می‌خواهم چیزهایی بسازم که تعامل انسان‌ها را با یکدیگر ساده‌تر کنند.
محدودیت‌ها الهام‌بخش آدمی هستند؛ چه در ارتباطات، چه در کسب‌وکار و چه در شیوه‌ای که برای انجام کارهایمان در پیش می‌گیریم.
 بزرگ‌ترین درسی که در زندگی‌ام گرفتم این بود که باید شروع کنید؛ از همین‌جا، همین لحظه.
من عاشق هنر و طراحی هستم و عاشق تکنولوژی، وقتی‌که فصل مشترک خود را با این دو پیدا می‌کند.
به جزئیات کاملاً دقت کنید و اگر می‌خواهید عالی باشید، تعداد این جزئیات را کاهش دهید.
قناعت زودهنگام هرگز شما را به پدیده‌ی خارق‌العاده‌ای نمی‌رساند.

منبع:
www.zoomit.ir