ملیت :  ایرانی   -  قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(1360 -1282 ش)، عالم امامى، حكیم، فیلسوف، مفسر، فقیه اصولى و شاعر. مشهور به علامه طباطبائى و معروف به قاضى طباطبائى. وى در تبریز به دنیا آمد. در پنج سالگى مادر و در نه سالگى پدرش را از دست داد. بعد از درگذشت پدرش به مكتب و پس از آن به مدرسه رفت و مدتى هم زیر نظر معلم خصوصى به تحصیل پرداخت و معلومات ابتدایى را كسب نمود. در 1297 ش به تحصیل علم دینى و عربى مشغول شد و مقدمات را فرا گرفت. آن‏گاه در فقه كتب «شرح لمعه» و «مكاسب»، در اصول كتاب «معالم» «قوانین»، «رسائل» و «كفایه»، در منطق كتب «كبرى»، «حاشیه» و «شرح شمسیه»، در فلسفه كتاب «شرح اشارات» و در كلام كتاب «كشف المراد» را مورد مطالعه قرار داد. وى در 1304 ش براى ادامه‏ى تحصیلات به نجف رفت و در مجلس درس آیت‏الله آقاى شیخ محمد حسین اصفهانى حاضر شد و یك دوره خارج اصول و خارج فقه را در نزد وى آموخت و مدتى نیز در مجلس بحث خارج فقه و خارج اصول آیت‏الله نائینى شركت كرد و همچنین مدتى در بحث خارج فقه آیت‏الله آقا سید ابوالحسن اصفهانى حاضر شد. كلیات علم رجال را نیز در محضر آیت‏الله حجت كوه‏كمرى آموخت و معارف الهیه و اخلاق و فقه الحدیث را در نزد حاج میراز على آقا قاضى طباطبائى تبریزى فراگرفت. او چندین سال نیز در زمینه‏ى فلسفه در نزد آقا سید حسین بادكوبه‏اى «منظومه‏ى سبزوارى»، «اسفار»، «مشاعر» ملاصدرا، دوره «شفا»ى بو على سینا، كتاب «اثو لوجیا»، «تمهید» ابن‏تركه و «اخلاق» ابن‏مسكویه را خواند. علامه طباطبائى یك دوره «حساب احتمالى»، یك دوره «هندسه مسطحه و فضایى» و «جبر استدلالى» را در محضر آقا سید ابوالقاسم خوانسارى گذراند. او در 1314 ش به زادگاهش بازگشت و مدت ده سال در آنجا ماند و در 1325 ش از تبریز به قم مهاجرت كرد و در آنجا به تدریس و تألیف و فعالیتهاى علمى پرداخت. برخى از شاگردان ایشان عبارت‏اند از:آیت‏الله شهید مرتضى مطهرى، آیت‏الله شهید بهشتى، امام موسى صدر، شهید دكتر مفتح، آیت‏الله شهید بهشتى، امام موسى صدر، شهید دكتر مفتح، آیت‏الله ابراهیم امینى، آیت‏الله مصباح، آیت‏الله حسن‏زاده آملى و آیت‏الله عبدالله جوادى آملى. پرفسور هانرى كربن، استاد شیعه‏شناس دانشگاه سربن نیز با ایشان مصاحبه‏هاى بسیار داشت كه این مصاحبات به زبانهاى فارسى، عربى، فرانسه و انگلیسى انتشار یافت و اولین دوره آن در فارسى تحت عنوان «مكتب تشیع» منشتر شد. علامه طباطبائى در خط نستعلیق و شكسته استاد، و در علوم غریبه نیز وارد بود.او همچنین در علم اعداد و حساب جمل مهارت داشت و در شعر نیز توانا بود وى در مسجد بالاسر حضرت معصومه (س) در قم مدفون است. از آثار وى: «تفسیر المیزان»، كه ترجمه آن در چهل مجلد آمده است؛ «اصول فلسفه و روش رئالیسم»؛ حاشیه بر «كفایه الاصول»؛ حاشیه بر «اسفار» ملاصدرا؛ «وحى یا شعور مرموز»؛ «شیعه در اسلام»؛ «قرآن در اسلام»، با ترجمه‏هاى فارسى، انگلیسى و اردو؛ «حكومت در اسلام»، فارسى كه به عربى نیز ترجمه شده؛ «سنن النبى) (ص)»؛ و «اصول عقاید»، براى دبیرستانها پنج جلد «بدایه اللحكمه» و «نهایه الحكمه»، در فلسفه، رسائل بسیارى در «مبدا» و «معاد» و «نبوت» و «ولایت»؛ رساله‏اى در «عشق»؛ دو رساله در «ولایت و حكومت اسلامى».[1] صدرالحكماء المتالهین آیت‏الله الاستاد حاج سید محمدحسین معروف به علامه طباطبائى از اعاظم علماء و اكابر حكماء و فلاسفه عصر حاضر بود عالمى ربانى و حكیمى سبحانى و آیتى برهانى واجد علم و كمال و جامع كمالات نفسانى و ملكات اخلاقى بود كه بیش از صدها نفر از علماء قم و سایر بلاد افتخار تلمذ و شاگردى وى را دارند. در آخر ذى‏الحجه 1321 قمرى در تبریز متولد و در اصیل‏ترین خانواده‏هاى علمى آن سامان تربیت‏یافته و پس از رشد و خواندن مقدمات و سطوح در سال 1344 قمرى مهاجرت به نجف نموده و از محضر اساتید بزرگ چون مرحوم آیت‏الله العظمى اصفهانى و آیت‏الله نائینى و آیت‏الله حاج شیخ محمدحسین اصفهانى در مدت ده سال استفاده كافى نموده و دروس معقولیه را از مرحوم علامه حاج سید حسین بادكوبه‏اى فراگرفته و در فن فقاهت و حكمت و فلسفه مقام اجتهاد و استادى را حایز گشته تا در سال 1354 قمرى مراجعت به ایران و تبریز نموده و ده سال در آنجا توقف و به تدریس فقه و حكمت و تصنیف كتب پرداخته تا در سال 1365 قمرى كه مهاجرت به مركز علم و دانش قم را اختیار و رحل اقامت افكند. و به تدریس معقول و منقول اشتغال یافته و فضلاء حوزه را از بیانات و تحقیقات دقیقه خود در فقه و اصول و تفسیر و حكمت بهره‏مند مى‏نماید آثار قلمى ایشان كه هر كدام به مورد خود گرانبهاست از این قرار است. 1- حاشیه بر كفایه 2- رساله در مبدء و معاد كه جمع بین كتاب و سنت و عقل است 3- تفسیرالمیزان كه بیست مجلد است و تاكنون تمام آن طبع و نشر یافته است 4- اصول فلسفه 5- جلد به قلم امروز كه 4 جلد آن مطبوع است 5- رساله‏اى در عشق 6- سنن‏النبى 7- شیعه در اسلام 8- قرآن در اسلام فارسى و انگلیسى وارد و ترجمه و طبع شده 9- مصاحبات با پرفسور كربن دو جلد یك جلد آن طبع شده 10- وحى یا شعور مرموز 11- اصول عقاید براى دبیرستانها 5 جلد 12- رساله محمد در آئین اسلام به زبان فارسى و فرانسه طبع شده 13- بدایه الحكمه در فسلفه 14- نهایه الحكمه در فلسفه. 15- ترجمه تفسیرالمیزان معظم‏له در چهل مجلد كه بیست و پنج مجلد آن تاكنون به طبع رسیده است و اكثر آن به قلم دانشمند معظم حجه‏الاسلام آقاى حاج سید محمد موسوى همدانى است. عالم. تولد: 1319(1281 ق.)، تبریز. درگذشت: 24 آبان 1360، قم. علامه سید محمد حسین طباطبائى (قاضى)، فرزند سید محمد، در تبریز به دنیا آمد. در همان كودكى پدر (در نه سالگى) و مادر خود را در (پنج سالگى) از دست داد و از سن نه سالگى به مدت تقریبى شش سال به فراگرفتن فارسى و تعلیمات ابتدایى مشغول شد. در سال 1297 وارد رشته‏هاى علوم دینیه و علوم عربیه شد و تا سال 1304 به قرائت متون سرگرم بود. در این سال عازم حوزه علمیه‏ى نجف گردید و در مدت ده سال تحصیل، به تدریس و تألیف اشتغال ورزید. وى در نجف به درجه اجتهاد در فقاهت نایل آمد. در نجف در حوزه‏ى درس آیت‏الله آقا شیخ محمدحسین اصفهانى و آیت‏الله محمدحسین نایینى و آیت‏الله سید ابوالحسن اصفهانى و آیت‏الله سید محمد حجت كوه‏كمره‏اى به تكمیل تحصیلات خود در فقه و اصول و رجال پرداخت و فلسفه را نزد آیت‏الله سید محمدحسین بادكوبى در مدت شش سال فراگرفت. علوم غریبه (مانند جفر) و جبر و مقابله و هندسه فضایى و مسطحه و حساب استدلالى و هیئت و علوم ریاضى را در نجف نزد آیت‏الله سید ابوالقاسم موسوى خوانسارى تملذ نمود. در سال 1314 به زادگاه خود تبریز مراجعت كرد و علاوه بر كشاورزى، به تدریس و تصنیف كتاب پرداخت. در سال 1325 نیز متوجه حوزه‏ى علمیه‏ى قم گردید و در آنجا جلسات بحث و درس خود را در رشته‏هاى مختلف دایر كرد كه تا آخر عمر وى ادامه داشت. پیكر علامه در آستانه حرم حضرت معصومه (س) به خاك سپرده شد. از تألیفات متعدد ایشان مى‏توان به این عنوان‏ها اشاره كرد: تفسیر المیزان (بیست جلد به عربى، چهل جلد به فارسى)؛ اصول فلسفه و رئالیسم (پنج جلد)؛ حاشیه كفایة الاصول؛ حاشیه بر كتاب اسفار ملا صدرا؛ وحى با شعور مرموز؛ شیعه در اسلام (به فارسى)؛ قرآن در اسلام (به فارسى)؛ بدایة الحكه و نهایة الحكمه (كتاب بدایة الحكمه به ترجمه على شیروانى هرندى و كتاب نهایة الحكمة به ترجمه مهدى تدین منتشر شده است)؛ فرازهایى از اسلام (به فارسى)؛ رسالت تشیع در دنیاى امروز؛ حكومت در اسلام (به فارسى)؛ پرسش‏هاى اسلامى؛ اسلام و انسان معاصر؛ سنن النبى؛ كتاب سلسله انساب طباطبایى آذربایجان؛ مبداء و معاد؛ رسالة الولایة؛ رسالة النبوه و الامامه؛ رساله در مغالطه؛ رساله در برهان؛ رساله در تحلیل؛ رساله در تركیب؛ رساله در اعتباریات؛ توحید شامل سه رساله (رساله توحید؛ رساله اسماءالله سبحانه؛ رساله در افعال الله)؛ كتاب الانسان (شامل سه رساله انسان قبل الدنیا؛ انسان فى الدنیا؛ انسان بعدالدنیا)؛ رساله وسائط (مجموعه این سه رساله بالا و سه رساله انسان و وسائط در یك جلد شامل هفت رساله جمع‏آورى شده است)؛ رساله در اثبات ذات؛ دو رساله در ولایت حكومت اسلامى (فارسى و عربى)؛ مصاحبه‏هاى سال‏هاى 1340 -1338 با هانرى كربن مستشرق فرانسوى، رساله در اعجاز. علامه خطوط نستعلیق و شكسته را به خوبى مى‏نوشت و اشعارى عرفانى نیز مى‏سرود. نمونه اشعار ایشان در صفحه 514 و 515 و 516 جلد چهارم و 146 جلد پنجم نگین سخن تألیف عبدالرفیع حقیقت (رفیع) به چاپ رسیده است.