ملیت :  ایرانی   -  قرن : 6 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(562 / 561 / 560 -491 / 490 / 471 / 470 ق)، عارف، صوفى، محدث شافعى یا حنبلى و شاعر، متخلص به محیى. ملقب به غوث، غوث اعظم، غوث الثقلین، باز اشهب، باز اللَّه و جنگى دوست كه این آخرى، نام یا لقب یكى از اجداد اوست. اهل گیلان بود. نسبش به نوشته‏ى بعضى از مآخذ به امام حسن مجتبى (ع) مى‏رسد، گرچه در «فوات الوفیات» این نسبت به امام حسین (ع) رسانده شده است. او دخترزاده‏ى ابوعبداللَّه صومعه‏اى، از بزرگان مشایخ گیلان، است. در گیلان به دنیا آمد. در جوانى به بغداد رفت و در آنجا نشو و نما یافت. وى مؤسس سلسله‏ى قادریه (منتسب به عبدالقادر) در تصوف بود. علوم ادبى را از ابوزكریاى تبریزى فراگرفت. از ابوسعد مخرمى و دیگران فقه آموخت. از ابوغالب باقلانى و احمد بن مظفر بن سوسن تمار و ابوالقاسم بن بیان و جعفر بن احمد سراج و ابوسعد بن خشیش و ابوطالب یوسفى و دیگران حدیث شنید. ابوسعد سمعانى و عمر بن على قرشى و حافظ عبدالغنى و شیخ موفق‏الدین ابن‏قدامه و شیخ على بن ادریس و احمد بن مطیع باجسرائى و محمد بن لیث وسطانى و اكمل بن مسعود هاشمى و دیگران از وى حدیث شنیدند. رشید احمد بن مسلمه با اجازه از او روایت كرده است. وى با شیخ احمد یا حماد دباس مصاحب بود و از او فنون طریقت را آموخت. در مدرسه‏اى كه ابوسعد مخرمى در باب ازج بغداد بنا كرده بود، سكونت داشت و مجلس وعظ و خطابه در آنجا برپا مى‏كرد و مطابق هر دو مذهب شافعى و حنبلى فتوا مى‏داد و در سیزده شاخه از علوم دینى تدریس مى‏نمود. او در بغداد درگذشت و در مدرسه‏اش در باب ازج دفن شد. در اصول و فروع فقه و تصوف تألیفاتى به او منسوب است. از آثار وى: «بشائر الخیرات»؛ «الغنیة لطالبى طریق الحق» یا «غنیة الطالبین لطریق الحق»، در تصوف؛ «الفتح الربانى و الفیض الرحمانى»، در تصوف، «جلاء الخاطر فى الباطن و الظاهر» «الكبریت الاحمر»، در صلوات بر پیامبر (ص)»؛ «فتوح الغیب»، در تصوف؛ «ملفوظات قادریه»؛ «الفیوضات الربانیه فى الاوراد القادریه»؛ «ملفوظات گیلانى»؛ «سر الاسرار و مظهر الانوار فیما یحتاج الیه الابرار»؛ «آداب السلوك و التوصل الى منازل الملوك»؛ «تحفة المتقین و سبیل العارفین»؛ «حزب الرجاء و الانتهاء»؛ «یواقیت الحكم»؛ «معراج لطیف المعانى»؛ «دیوان» شعر كه به «دیوان غوث اعظم» معروف است.