ملیت :  ایرانی   -  قرن : 6 منبع : فرهنگ فارسی معین (جلد ششم)
(وف ح 560 ق)، نویسنده و شاعر، متخلص به نظامى. وى به دلیل اینكه در علم عروض تبحر داشت، به عروضى شهرت یافت. صاحب «مجمع‏الفصحا» او را اهل نسا مى‏داند. نظامى در سمرقند به دنیا آمد و مدتى از جوانى خود را در آن شهر به كسب علوم گذراند. در 506/ 504 ق به خراسان رفت و گویند در بلخ با عمر خیام ملاقات كرده و پس از آن به هرات رفته و در 510 ق از هرات به اردوى سلطان سنجر پیوسته و در آنجا به خدمت امیر معزى رسیده و شعر خود را به او عرضه داشته است. او با نظامى گنجوى نیز ملاقات نموده است. همچنین به خدمت ملوك غورى آل شنسب رسیده و سالها به مدح آنها پرداخته است. نظامى در طب و نجوم و هیئت متبحر بود و در نثر، اعم از مصنوع و نثر مرسل، نیز استادى بزرگ بود، اما شعرش چندان به دل نمى‏نشست. به آورده‏ى برخى از تذكره‏نویسان چند مثنوى داشته كه از میان رفته است. از مهم‏ترین آثار وى «چهار مقاله» یا «مجمع‏النوادر» مى‏باشد كه در حدود 552 -551 ق به نام حسام‏الدین على بن مسعود نوشته است. در «ریحانه‏الادب» منظومه‏ى «ویس و رامین» كه از داستان‏هاى اشكانیان است و فخرالدین اسعد گرگانى آن را به نظم آورده، به نظامى عروضى نیز نسبت داده شده است.[1] ابوالحسن نظام‏الدین یا نجم‏الدین احمد بن عمر بن على سمرقندى مشهور به نظامى عروضى. نویسنده و شاعر قرن ششم هجرى. در اواخر قرن پنجم در سمرقند ولادت یافت، و پس از تحصیلات مقدماتى به خراسان رفت. و به دیدار خیام و معزى نایل شد. نظامى عروضى به دربار ملوك آل شنسب وابسته بود، و سالها مداحى شاهان آن سلسله مى‏كرد و كتاب مجمع‏النوادر مشهور به چهار مقاله را به نام فخرالدوله مسعود برادرزاده‏ى ملك شمس‏الدین محمد غورى تألیف كرد. این كتاب بین سالهاى 551 تا 552 هجرى تألیف شده و مطالب آن بیان شرایطى است كه در چهار طبقه از مردم- كه به زعم مصنف پادشاهان محتاج بدیشان مى‏باشند، یعنى- دبیر، شاعر، منجم، طبیب- باید مجتمع باشد. در عین حال بسیارى از مطالب تاریخى و تراجم مشاهیر اعلام را كه در كتب ادبى و تاریخى دیگر یافت نمى‏شود نیز شامل است.