خسرو اشک بیست و چهارم
ملیت : ایرانی
-
قرن : 0
منبع : ایران در عهد باستان
خسرو در 108 یا 110 م. به تخت نشست. در زمان او جنگ جدیدى مابین ایران و روم پس از صلح پنجاه ساله باز بر سر ارمنستان درگرفت.
توضیح آنكه پس از مرگ تیرداد پاكر پادشاه اشكانى، یكى از پسران خود را به نام اكسیدار Exedares بدون مراجعه به قیصر به سلطنت ارمنستان منصوب نمود. اتفاقاً در این هنگام سردار حادثهجو و دلیرى به نام تراژان Trajan بر روم فرمان مىراند. از افتخارات او الحاق «داكیه Dacia» یا رومانى فعلى بر روم بود. در 114 م. او به فكر تسخیر مشرق زمین افتاد و مىخواست اسكندر دوم شود.
خسرو چون از قدرت او آگاه بود، سفیرى در آتن به نزد او فرستاد و گفت: براى رفع اهانتى كه در مسألهى ارمنستان نسبت به روم شده است؛ حاضر است اكسیدار را عزل و پارتامازیرس Partamasiris برادر او را به پادشاهى ارمنستان تعیین كند، تا پس از گرفتن تاج از دست امپراطور بر تخت آن كشور بنشیند. تراژان جواب صریحى به سفیر ایران نداد. بعد در اواخر پاییز به انطاكیه رفت و در بهار سال 115 م. وارد ارمنستان شد و منتظر پارتامازیرس شد، زیرا به او نوشته بود، كه اگر مانند تیرداد تاج را از امپراطور بگیرد. به پادشاهى ارمنستان شناخته خواهد شد.
چون شاهزادهى اشكانى رسید، تاج سلطنت ارمنستان را از سر خود برداشته به پاى قیصر نهاد. و مترصد بود كه تراژان آن را بردارد، و به او باز دهد! ولى قیصر نه تنها تاج را به او نداد بلكه با كمال پستى پس از حركت شاهزاده، فرمود او را دنبال كرده كشتند! تراژان پس از الحاق ارمنستان به روم بینالنهرین را ضمیمهى امپراطورى خود كرد. در نصیبین آبگار پادشاه خسرون اظهار انقیاد كرد.
در 116 م. با كشتى از راه دجلهى آدیابن و الحضر را در جنوب غربى، موصل تسخیر كرد. سپس از فرات گذشته به بابل رفت. پس از آن سلوكیه و تیسفون را تسخیر كرد. در تیسفون تراژان مقاومتى ندید، خسرو پیش از درآمدن رومیان به این شهر خزانهى خود را از این شهر برده بود.
ولى یكى از دخترانش با تخت زرین او به دست تراژان افتاد. نظر خسرو این بود كه رومیها را به داخلهى ایران بكشاند و با جنگهاى صحرایى به اسلوب پارتى كارشان را بسازد. رومیان به هرجا وارد مىشدند، شروع به غارت مىكردند، از اینرو مورد نفرت مردم واقع شدند. تراژان سپس تا خلیجفارس پیش رفت. دیگر همه گمان مىكردند رومیان به زودى مالك آسیا خواهند شد، ولى در این احوال به واسطهى بدرفتارى با اهالى در همه جا مردم بر ضد ایشان سر به شورش برداشتند.
یهودیان و مردم سیرانائیك، مصر، قبرس، فلسطین و بینالنهرین همه شوریدند.
پارتیان از مشكلاتى كه رومیان دچار آن شده بودند استفاده كرده جنگهاى پارتیزانى را آغاز نمودند و در دنبال آنان ارمنستان سربلند كرد.
تراژان چون از پشت سر خود اطمینان نداشت تصمیم به عقبنشینى گرفت، در راه خواست شهرالحضر را كه بر رومیان شوریده بودند، دوباره تسخیر كرده مردم آن را تنبیه كند. ولى موفق به گرفتن آن نشد و عقب نشست. و پیش از وصول به روم در سال 117 م درگذشت، و هادریان Hadrien به جاى او قیصر روم شد.
این امپراطور افكار استعمخارى سلف خود را تعقیب نكرد، و مرز میان دو دولت باقى ماند. هادریان در مرز ایران و روم با خسرو دیدار كرد و مذاكراتى بین آن دو شد (122 م). بعدها هادریان دختر خسرو را كه در زمان تراژان گرفتار شده بود به او پس داد، و تخت زرین را هم كه پارتیان به رد كردن آن اهمیت مىدادند، وعده كرد كه پس بدهد. خسرو پس از دیدار با دختر خود درگذشت، سلطنت او را با اختلاف از 108 تا 110 و 128 یا 130 میلادى نوشتهاند.
فعالیت ها : : مشاهیر / سیاست
تازه های مشاهیر
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}