زین العابدین رهنما
ملیت : ایرانی
-
قرن : 14
منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
روزنامهنگار.
تولد: 1272، نجف.
درگذشت: 12 تیر 1368، تهران.
زینالعابدین رهنما، فرزند شیخالعراقین مازندرانى، در رشتههاى علوم ادبى، فلسفى و اصول فقه اسلامى تحصیل نمود. خدمت مطبوعاتى خود را قبل از سال 1299 آغاز كرد و در این مدت مدیر و سردبیر روزنامهى «ایران»، مجلهى «راهنما»، و روزنامهى «راهنما» بود. چندین دوره به نمایندگى مجلس شوراى ملى انتخاب شد. در دورهى رضا شاه مدتى خانه نشین و بعدا به خارج از كشور تبعید گردید. پس از حوادث شهریور 1320 به ایران بازگشت. در تهران مىزیست، تا به سفارت ایران در فرانسه و سپس به سفارت سوریه در لبنان انتخاب گردید. وى همچنین مدتى وزیر كشور و مدتى نیز معاون نخست وزیر بود. به فرانسوى و انگلیسى و عربى و تركى آشنا بود و به دریافت نشان درجه اول «همایون» نایل آمد. به آمریكا و كشورهاى اروپایى و آفریقایى و آسیایى سفر كرد و از تألیفات وى مىتوان از كتابهاى پیامبر (داستان تاریخى- مذهبى، 1316، خلاصهاى از این كتاب به زبان فرانسوى ترجمه شده است)؛ امام حسین؛ داستان اجتماعى ژاله؛ ترجمه و تفسیر قرآن (چهار جلد)؛ ترجمهى حقوق در اسلام (تألیف دكتر مجید خدورى) و ترجمهى قانون در خاورمیانه نام برد.
(1273 ق- 1368 ش)، نویسنده، مترجم و روزنامهنگار. وى در نجف به دنیا آمد و پس از تحصیل در رشتههاى علوم ادبى، فلسفه و اصول فقه اسلامى به تهران آمد و به فعالیتهاى ادبى و سیاسى پرداخت. در 1302 ش مدیریت روزنامه «ایران» را عهدهدار شد. این روزنامه كه به صورت روزانه چاپ مىشد، سالها روزنامهى درجه اول كشور به حساب مىآمد. زمانى كه رهنما به خارج از ایران تبعید شد، امتیاز روزنامهى «ایران» به دیگرى منتقل گردید، اما پس از وقایع شهریور 1320 ش كه رهنما به ایران بازگشت، مجددا ادارهى روزنامه را خود بر عهده گرفت. او به زبانهاى عربى و فرانسوى تسلط كامل داشت. از وى تالیفات و ترجمهاى چند بر جاى مانده است از جمله: «پیامبر، زندگانى حضرت رسول اكرم»؛ «امام حسین»؛ «ترجمه و تفسیر قرآن»؛ «قانون در خاورمیانه»؛ «ژاله، رمان اجتماعى»؛ «حقوق در اسلام».[1]
روزنامهنگار، مورخ و محقق، سیاستمدار، فرزند شیخ على شیخالعراقین و داماد شیخ عبدالله از بزرگان و روساء و اقطاب سلسلهى معروف صوفیه، در 1268 ش تولد یافت. قسمتى از تحصیلات خود را در تهران و قسمتى را در عراق در تاریخ، فقه، اصول و حكمت و ادبیات فارسى و عربى به پایان برد. پس از ورود به ایران، كار روزنامهنگارى را پیشه خود ساخت. چندى با مطبوعات مختلف همكارى داشت، سرانجام در سال 1299 ش مدیریت روزنامهى نیمهرسمى ایران به او سپرده شد. روزنامهى ایران به طور یومیه انتشار مىیافت و از لحاظ كیفیت چاپ و كاغذ، ممتاز بود. پس از مدتى كوتاه، نفوذ روزنامهى ایران در تمام محافل هویدا شد و تحقیقا روزنامهى رسمى ایران بود. سرمقالههاى روزنامه در خطمشى سیاسى دولت اثر داشت. رهنما تدریجا خود را منتسب به سردار سپه كه قدرتى در كشور شده بود، نمود و روزنامهى خود را در جهت منویات او تنظیم نمود.
در سال 1302 به زور سرنیزه سردار سپه در دورهى پنجم از تبریز به وكالت مجلس انتخاب شد و به خلع سلسلهى قاجاریه راى داد. در مجلس موسسان هم عضویت یافت. در 1306 از طرف مخبرالسلطنه هدایت كه وزیر فوائد عامه بود، به معاونت آن وازرتخانه برگزیده شد. چند ماهى در آن سمت انجام وظیفه كرد، بعد از آنكه مخبرالسلطنه به رئیسالوزرائى رسید، رهنما به معاونت رئیسالوزراء منصوب شد. دو سال در آن سمت بود كه در دورهى هشتم، از شهر رى به وكالت مجلس انتخاب گردید. در دورهى نهم همچنان سمت نمایندگى داشت و روزنامهى ایران نیز به صورت یومیه انتشار مىیافت. در 1314 بعضى از مطالب روزنامهى ایران مورد پسند رضاشاه واقع نشد. سرلشكر آیرم هم مرتبا گزارشهاى نامساعدى از رهنما و روزنامهاش به شاه مىداد. سرانجام رهنما مورد غضب واقع شد. از او سلب مصونیت كردند و او را به زندان قصر بردند و امتیاز روزنامهى ایران را لغو كردند و كلیهى دارائى و اثاثیه و مطبعه را به مجید موقر واگذار نمودند و امتیاز روزنامهى ایران نیز به نام او صادر شد. رهنما چند ماهى در زندان بود تا بالاخره موى سفید و روى سیاه مخبرالسلطنه موثر افتاد، رضاشاه شفاعت او را پذیرفت و دستور آزادیش را از زندان صادر كرد، مشروط بر اینكه خاك ایران را ترك كند. رهنما به سرعت خاك ایران را ترك كرد در عراق اقامت گزید و تا شهریور 1320 در عراق و لبنان به سر مىبرد. پس از استعفاى رضاشاه، براى پس گرفتن مطبعه روزنامهى خود به تهران آمد و علیه مجید موقر طرح دعوى نمود. سرانجام امتیاز روزنامهى ایران مجددا به او واگذار شد و در عوض امتیاز روزنامهى مهر ایران را به موقر دادند. روزنامهى ایران مجددا حیات خود را از سر گرفت ولى كار ادارهى آن با حمید رهنما بود. زینالعابدین رهنما بعد از شهریور 1320 به سمت وزیرمختار ایران در دولت موقت فرانسه درویشى و سپس پاریس منصوب شد و چندى نیز سفیر ایران در كشورهاى لبنان و سوریه بود. مدتى هم معاونت نخستوزیرى و ریاست انتشارات و تبلیغات را عهدهدار گردید.
رهنما بدون شك یكى از فضلاى درجه اول ایران است. وى به ادبیات فارسى و ادبیات زبانهاى عربى و فرانسه كاملا مسلط بوده است. علاوه بر دورهى منظم روزنامهى ایران كه حاكى از ذوق و قدرت نویسندگى اوست، تالیفات زیادى عرضه نموده است. كتاب معروف او به نام پیامبر و كتاب امام حسین (ع) و تفسیر و ترجمه قرآن مجید از آثار انتشار یافتهى او مىباشد. در 1368 درگذشت. حین الفوت یك قرن كامل را پشت سر گذاشته بود.
تازه های مشاهیر
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}