حسین دهلوی
ملیت : ایرانی
-
قرن : 14
منبع : مردان موسیقی سنتی و نوین ایران (جلد اول)
حسین دهلوى در مهر ماه سال 1306 در تهران متولد شد. پدرش که از نوازندگان بنام موسیقى ایرانى بود، وى را تحت تعلیم خود قرار داد و حسین که خود شیفته موسیقى بود از این امر استقبال شایان نمود و بیش از یازده سال از سنش نگذشته بود که چندین نغمات را با ویولن آموخت و از این زمان به بعد موسیقى جزء برنامهى روزانهى وى گردید.
دهلوى، بیش از هفده سال نداشت که ادارهى زندگى بخود و خانوادهاش را به عهده گرفت و مجبور به تلاش و فعالیت گردید ولى با توجه به این از کسب معلومات و آموختن موسیقى غافل نماند و چون علاقهى فراوانى به آهنگسازى داشت، براى فراگیرى موسیقى ملى نزد استاد ابوالحسن خان صبا مىرود و در کلاس استاد به ادامه فراگیرى موسیقى ایرانى مىپردازد. پس از چندى «آرمونى» و «کنترپوآن» و تکنیک آهنگسازى را نزد حسن ناصحى قرار گرفته و با تمام مشکلات و گرفتاریهاى زندگى، ضمن خدمت در وزارت دارایى، در هنرستان عالى موسیقى ثبت نام نموده و در رشته آهنگسازى این هنرستان به ادامهى تحصیل مىپردازد و پس از چند سال تحصیل در رشته آهنگسازى، از آنجا فارغالتحصیل مىگردد و در همین سالها بود که به ادارهى هنرهاى زیبا منتقل مىشود و سپس به ریاست هنرستان موسیقى ملى منصوب مىگردد.
دهلوى چون درصدد بود که همچنان به اندوختههاى گوناگون خود در رشته موسیقى ادامه دهد، لذا نزد پرفسور «توماس کریستین داوید» که یکى از اساتید موسیقى آکادمى وین بود و بنا به دعوت دانشگاه تهران به ایران آمده بود، به فراگیرى و نکات دقیق و رموز فنى موسیقى و آهنگسازى پرداخت و مدتها از محضر این استاد برجستهى اتریش بهره برد.
پس از درگذشت استاد صبا، در سال 1336 دهلوى به رهبرى ارکستر شمارهى یک هنرهاى زیباى کشور (ارکستر صبا) منصوب گردید که پس از مدتى، این ارکستر فعالیتهاى خود را گستردهتر کرد و برنامههاى متعدد و گوناگونى را علاوه بر تلویزیون ملى ایران در تهران و بعضى شهرستانها و مؤسسات علمى و فرهنگى و کشورهاى همجوار اجرا نمود ولى متأسفانه پس از یازده سال فعالیت پرثمر، به علت مشکلات مختلف، این ارکستر منحل گردید ولى دهلوى ارکستر دیگرى با شرکت هنرجویان هنرستان موسیقى با نام «ارکستر رودکى» تشکیل داد که تا سال 1350 به فعالیتش ادامه داد.
در زمانى که رهبرى ارکستر صبا به عهدهى دهلوى بود، وى به خاطر علاقهى وافرى که به استفاده از ساز سنتور در ارکستر که یکى از سازهاى سنتى و ملى ایران است، توانست با همکارى چند تن از صاحبنظران، تغییرى در وضع این ساز به وجود آورد و سعى کرد تا آنجا که امکان دارد اجراى صداهاى «کروماتیک» را در این ساز بالا بر دو سنتورى به نام «سنتور ارکستر» به وجود آمد و نیز در جهت ایجاد وسعت بیشتر و توسعه بخشیدن به فواصل این ساز، توصیه نمود تا «سنتور کروماتیک بم» ساخته شود که حدودى تکمیل کنندهى سنتور پیش گفته شده باشد. به این ترتیب دهلوى موفق شد راهى را ارائه ننماید تا این ساز ملى که به علت محدود بودن «نت»ها و اشکالات فراوان، در فعالیتهاى جمعى موسیقى از آن استفاده نمىشد، به ارکستر بزرگ موسیقى ایرانى راه یابد و دهلوى خود در ساختهها و آثارش، نقشهاى مشخص و روشنى را به این ساز ملى محول نمود و از این به بعد گروه سازهاى مضرابى ایرانى که شامل تمام سازهاى مختلف مضرابى مىشود نقش مستقلى را در ارکسترهاى ایرانى به دست آورد و بر گروههاى دیگر ارکستر (بادى چوبى و آرشهاى) اضافه شد که از نظر آهنگسازى و تکمیل ارکستر ایرانى حائز اهمیت مىباشد.
دهلوى، بیش از هفده سال نداشت که ادارهى زندگى بخود و خانوادهاش را به عهده گرفت و مجبور به تلاش و فعالیت گردید ولى با توجه به این از کسب معلومات و آموختن موسیقى غافل نماند و چون علاقهى فراوانى به آهنگسازى داشت، براى فراگیرى موسیقى ملى نزد استاد ابوالحسن خان صبا مىرود و در کلاس استاد به ادامه فراگیرى موسیقى ایرانى مىپردازد. پس از چندى «آرمونى» و «کنترپوآن» و تکنیک آهنگسازى را نزد حسن ناصحى قرار گرفته و با تمام مشکلات و گرفتاریهاى زندگى، ضمن خدمت در وزارت دارایى، در هنرستان عالى موسیقى ثبت نام نموده و در رشته آهنگسازى این هنرستان به ادامهى تحصیل مىپردازد و پس از چند سال تحصیل در رشته آهنگسازى، از آنجا فارغالتحصیل مىگردد و در همین سالها بود که به ادارهى هنرهاى زیبا منتقل مىشود و سپس به ریاست هنرستان موسیقى ملى منصوب مىگردد.
دهلوى چون درصدد بود که همچنان به اندوختههاى گوناگون خود در رشته موسیقى ادامه دهد، لذا نزد پرفسور «توماس کریستین داوید» که یکى از اساتید موسیقى آکادمى وین بود و بنا به دعوت دانشگاه تهران به ایران آمده بود، به فراگیرى و نکات دقیق و رموز فنى موسیقى و آهنگسازى پرداخت و مدتها از محضر این استاد برجستهى اتریش بهره برد.
پس از درگذشت استاد صبا، در سال 1336 دهلوى به رهبرى ارکستر شمارهى یک هنرهاى زیباى کشور (ارکستر صبا) منصوب گردید که پس از مدتى، این ارکستر فعالیتهاى خود را گستردهتر کرد و برنامههاى متعدد و گوناگونى را علاوه بر تلویزیون ملى ایران در تهران و بعضى شهرستانها و مؤسسات علمى و فرهنگى و کشورهاى همجوار اجرا نمود ولى متأسفانه پس از یازده سال فعالیت پرثمر، به علت مشکلات مختلف، این ارکستر منحل گردید ولى دهلوى ارکستر دیگرى با شرکت هنرجویان هنرستان موسیقى با نام «ارکستر رودکى» تشکیل داد که تا سال 1350 به فعالیتش ادامه داد.
در زمانى که رهبرى ارکستر صبا به عهدهى دهلوى بود، وى به خاطر علاقهى وافرى که به استفاده از ساز سنتور در ارکستر که یکى از سازهاى سنتى و ملى ایران است، توانست با همکارى چند تن از صاحبنظران، تغییرى در وضع این ساز به وجود آورد و سعى کرد تا آنجا که امکان دارد اجراى صداهاى «کروماتیک» را در این ساز بالا بر دو سنتورى به نام «سنتور ارکستر» به وجود آمد و نیز در جهت ایجاد وسعت بیشتر و توسعه بخشیدن به فواصل این ساز، توصیه نمود تا «سنتور کروماتیک بم» ساخته شود که حدودى تکمیل کنندهى سنتور پیش گفته شده باشد. به این ترتیب دهلوى موفق شد راهى را ارائه ننماید تا این ساز ملى که به علت محدود بودن «نت»ها و اشکالات فراوان، در فعالیتهاى جمعى موسیقى از آن استفاده نمىشد، به ارکستر بزرگ موسیقى ایرانى راه یابد و دهلوى خود در ساختهها و آثارش، نقشهاى مشخص و روشنى را به این ساز ملى محول نمود و از این به بعد گروه سازهاى مضرابى ایرانى که شامل تمام سازهاى مختلف مضرابى مىشود نقش مستقلى را در ارکسترهاى ایرانى به دست آورد و بر گروههاى دیگر ارکستر (بادى چوبى و آرشهاى) اضافه شد که از نظر آهنگسازى و تکمیل ارکستر ایرانى حائز اهمیت مىباشد.
دهلوى از جمله مردان نادرى است در موسیقى ایران که هیچوقت زیربار خط گرفتنهاى آن چنانى نرفت و هیچ شخص و عاملى نتوانست وى را مرعوب و یا تحت تأثیر قرار دهد که او تابع نظریات و سیاست خاص آن روزگردانان موسیقى باشد و براى پیشبرد و پیشرفت موسیقى ملى کشورش کوشش نکند و به همین سبب، مدتى که عضویت شوراى موسیقى هنرهاى زیبا را که خودش مؤسس آن بود به عهده داشت، وقتى اختلاف نظرهایى که در مورد کارهاى اساسى و بنیادى هنرى با مسئولان آن زمان پیدا کرد از کار کنارهگیرى کرد و همکارى خود را قطع کرد و این یکى از خصائص بارز انسانهاى والاى روزگار است که در دوران زندگانى، جاهایى که باید «نه» بگویند و بایستند «نه» بگویند و دهلوى در آن جو و زمان، «نه» را گفت و با آنان همکارى خود را قطع کرد.
حسین دهلوى، در مهرماه 1336 به دعوت شادروان روح اللَّه خالقى، رئیس وقت هنرستان موسیقى ملى، تدریس بعضى از دروس موسیقى را در این هنرستان به عهده گرفت و با پشتکار و ذوق و استعداد خود به خوبى از اداره کردن آن برآمد به طورى که در شهریور سال 1341 به ریاست هنرستان منصوب مىگردد و در زمان ریاست چنان علاقه و کوششى براى تربیت شاگردان و پیشرفت این واحد هنرى و آموزشى از خود نشان داد که در مدتى کوتاه، استعدادهاى نهفته هنرجویان هرچه بیشتر شکوفا شد و ثمرهى 9 سال تلاش پىگیر و بىوقفه وى، شاگردانى شد که حتى برخى از آنان در خارج از کشور در سطح جهانى به فعالیتهاى شایان توجه و قابل قبولى رسیدند.
دهلوى، براى کسب تجربه و شناخت بیشتر از موسیقى، چندى بعد مسافرتهایى به کشورهاى، آلمان و اتریش که مهد و مرکز موسیقى اروپا مىباشند نمود، دهلوى در اینباره مىگوید: «چون فراگرفتن قواعد آهنگسازى در آن زمان در ایران به علت نبودن معلمین واجد شرایط و همچنین مشکلات مالى و محدودیتهاى دیگر، کارى بود بس دشوار و تحصیل در این رشته به سادگى انجام نمىگرفت، با وجود این با پیگیرى زیاد توانستم پس از گذشت چند سال تحصیل، رشتهى مورد علاقهام را دنبال کنم. به گمان من کسانى که بخواهند آثارى در زمینهى موسیقى ملى به وجود آورند مىبایست ضمن آموختن قواعد و تکنیک آهنگسازى، موسیقى ملى را نیز خوب بشناسند و آن را عملاً بنوازند و با زیر و بم آن آشنا گردند. در چنین شرایطى است که مىتوان امید داشت آثار خلق شده تا حدود زیادى به گوش مردم این مرز و بوم آشنا بوده و در دل آنها تأثیر عمیق به جاى گذارد».
حسین دهلوى، در جاى دیگر چنین مىگوید: «در عین حال که براى ردیفهاى موسیقى ایرانى ارزش فراوان قائلم، ناگزیر از عنوان کردن این نکتهام که موسیقى ما اکنون بیش از هر چیز نیازمند خلق آثارى در زمینههاى گوناگون از موسیقى آوازى تا ارکستر و از موسیقى کودک تا اپرا است. آثار که از یک سو از ویژگىهاى موسیقى ملى ما الهام بگیرد و از سوى دیگر رابطهاى اندیشمندانه و متناسب با تحولات جهان امروز و زمان و نیازهاى جامعهى کنونى ما داشته باشد...».
حسین دهلوى، بر اساس همین اندیشهها و نظریات، آثار مختلفى در زمینهى موسیقى ایرانى براى ارکستر، آواز و ارکستر و نیز قطعاتى براى آواز گروهى و ارکستر تصنیف نمود و براى کارآیى بیشتر و افزایش بهرهورى سازهاى ایرانى علاوه بر استفادهى گروهى این سازها در ارکستر، براى اولین بار قطعاتى براى سازهاى ایرانى به همراهى ارکستر تصنیف و تنظیم نمود که پس از اجرا مورد استقبال قرار گرفت و دیگر از آثار وى، مىتوان از، دوئو سنتور در «سهگاه»، سبکبال در «شور» براى ارکستر، شورآفرین در «ابوعطا» براى ارکستر، چهار نوازى مضرابى در «اصفهان» کنسرتی نو براى سنتور و ارکستر، فانتزى براى تار و ارکستر، سوئیت بیژن و منیژه از حکیم ابوالقاسم فردوسى شاعر نامدار ایران براى ارکستر زهى، دو نوازى سنتور در «نوا» (سوسن دهلوى)، «فانتزى» براى گروه تمبک و ارکستر، «شوشترى» براى ویولن و ارکستر، «سرباز» براى آواز گروهى و ارکستر نام برد.
دیدگاههای حسین دهلوى برای ارتقای موسیقی ملی ایران
حسین دهلوى، هنرمندى بود که هدفش خدمت به موسیقى ملى ایران و پیشبرد آن است و همیشه و در هر حال جهت هرچه بیشتر بارور ساختن نهال آن به تلاش همهجانبهى خود با همهى مشکلاتى که دارد ادامه مىدهد و مىگوید:
1- باید با «حفظ موسیقى سنتى از طریق نتنویسى و ضبط آن بر روى نوار و صفحه توسط استادان و نوازندگان ورزیده موسیقى ملى که خوشبختانه قسمتهاى اساسى آن تاکنون انجام شده و همچنین آموزش این موسیقى به نوازندگان جوان، تا این گنجینه نسل به نسل به ارث رسیده به ما، حفظ شده و باقى بماند.
2- با خلق آثار جدید توسط آهنگسازان تحصیل کرده و صاحب صلاحیت ایرانى که بنا به احتیاج زمان و نیاز مردم این سرزمین مىبایست به شیوههاى مختلف انجام گیرد، تا به این ترتیب ادبیات موسیقى ما غنىتر گردد. به همانگونه که ادبیات نظم ما توسط استادان سخن و شعراى برجستهاى چون، فردوسى، حافظ، سعدى و صدها شاعر قدیم و نوپرداز به وجود آمده و گسترش یافته است، ادبیات موسیقى ما نیز باید بر روى پایههایى از نواهاى موسیقى ملى ما بنا گشته و بیش از پیش آثارى در این زمینه خلق گردد.
3- آموزش صحیح و اصولى در سطح مدارس موسیقى از کلاسهاى چهارم و پنجم ابتدایى تا پایان دورهى متوسطه.
4- آموزش موسیقى در سطح عالى و دانشگاه.
5- آموزش آزاد موسیقى در سطح شهرها براى علاقهمندان از طریق صدور مجوز تأسیس کلاسهاى آزاد موسیقى.
6- آموزش موسیقى نظامى از طریق گذراندن دورهى عالى این رشته و تشکیل ارکسترهاى مورد نیاز در این زمینه.
7- اختصاص برنامههاى مستقل روزانه براى ارائهى موسیقىهاى مختلف در رادیو و تلویزیون با توضیح و تفسیر جهت آگاهى مردم از کم و کیف این هنر که با دانش بیشترى به آن توجه کنند، بدون آن که موسیقى به عنوان یک عامل دنبالهرو و زمینهساز براى برنامههاى دیگر باشد.
8- اجراى کنسرتهاى مختلف در تمام فصول هنرى سالهاى مختلف در شهرها.
9- تسهیلات لازم براى پخش نوار در زمینهى موسیقى ملى و موسیقى جهانى.
10- تشکیل گروهها و ارکسترهاى مختلف در سطح شهرهاى بزرگ.
11- حمایت از آفرینشهاى اصولى و منطقى در زمینهى موسیقى ملى و امکان عرضهى آنها به منظور خودکفایى در برخى از عرصههاى هنرى کشور.
12- حمایت واقعى و برنامهریزى شده از هنر و هنرمند موسیقى ایران.
13- امکان فعالیت کلیه هنرمندان شایستهى موسیقى کشور به تساوى و بدون در نظر گرفتن جنسیت آنان.
14- چاپ و انتشار ردیفهاى موسیقى سنتى که قبلاً گردآورى شده است به همراه نوار.
15- گردآورى هرچه زودتر و بیشتر آهنگهاى محلى و چاپ و انتشار آنها به همراه نوار.
16- انتشار کتابهاى مختلف موسیقى در بخش دولتى.
17- اجازهى انتشار مجلات موسیقى در بخش خصوصى.
18- تشکیل سمینارهاى مختلف دربارهى پیشبرد هنر موسیقى در ایران.
19- تکمیل و ساختن سازهاى ملى و دیگر سازهاى مورد نیاز.
20- امکان پژوهشهاى علمى در زمینهى موسیقى ملى.
21- حمایت از تشکیل انجمنهاى موسیقى در بخش خصوصى».
درگذشت
حسین دهلوی که طی سالهای اخیر به بیماری آلزایمر مبتلا بود، از چندی پیش با صلاحدید و تحت نظر خانواده در آسایشگاه بستری شده بود. صبح روز سهشنبه ۲۳ مهر ماه 1398 بعد از مدتها مبارزه با بیماری در سن 92 سالگی دار فانی را وداع گفت.
فعالیت ها : : مشاهیر / هنر / موسيقي
مشاهیر مرتبط
تازه های مشاهیر
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}