محمدعلی امیرجاهد
ملیت : ایرانی
-
قرن : 14
منبع : مردان موسیقی سنتی و نوین ایران (جلد سوم)
یكى از تصنیفسازان بزرگ كه بعد از عارف مىتوان گفت تنها شاعرى است كه شعر و آهنگ را خود گفت و ساخت و تا مدتها یكهتاز بود امیرجاهد بود كه خدمات گرانبهائى به تصنیفسازى در كشور كرد و راهگشایى بود براى نسل بعد. در شرح حال این هنرمند دانشمند كه در دیوانش چاپ شده آمده است: «امیرجاهد، محمدعلى فرزند عباسقلى، اولین فرزند خانواده به سال 1313 قمرى در تهران به دنیا آمد. محمدعلى، پس از تحصیلات ابتدایى در مكتب خانه شمس «گذر شیخ سیفا الدین» و مدرسه علیمه در خیابان شنى كه دانشسراى عالى شد، براى تكمیل تحصیلات به دارالفنون رفت و در عین حال در روزنامه رسمى و جراید دیگر آن زمان تا آغاز جنگ بینالمللى اول، به كار خبرنگارى و خدمات مطبوعاتى اشتغال داشت».
در جنگ اول بینالمللى، مطبوعات ملى مملكت در مقابل اوراق مسموم مزدور كه به خون هموطنان ما آغشته بود، صفآرایى كرده بودند و در كمال شهادت به سیاست متجاوزین و تاخت و تاز آنان در بلاد بلادفاع ایران اعتراض مىكردند. محمدعلى كه از عوامل موثر مطبوعات بد، با سرى پرشور و جانى سرشار از مهر میهن اشعار و تصانیف شورانگیزى مىساخت و تخلص (جاهد) را براى خویش اختیار كرده بود.
این شاعر و تصنیفساز پرشور، هنگام مهاجرت به غرب و الحاق به مهاجرین، در شهر قزوین گرفتار قزاقان روسى تزارى شد و قونسول مذكور كه به تمامى یك فرد بىوطن بود، مأمور مخصوصى مقابل دروازه پنبه ریسه قزوین گماشته بود كه مهاجر ژولیده و آشفته را در آن لباس به خوبى شناخت و به قونسولگرى جلب كرد و پس از تحقیقات مفصل، تحت نظر قرار داد و دو قزاق مسلح روسى به ترتیب از وى مراقبت مىكردند.
عصر یكى از روزها كه رئیس ایلات قزوین با یكى از بزرگان شهر به گردش مىرفت، امیرجاهد اغتنام فرصت نموده خواهش كرد كه همراه ایشان باشد و همین كه به محل گردشگاه رسیدند به عزم فرار، از ایشان جدا شد و اتفاقا به جمعى از سربازان روسى كه مشغول غارت شهر بودند برخورد و به سختى مجروح گردید و در بیمارستان روسها زیر نظر قرار گرفت و پس از چند روز كه مختصر بهبود حاصل نمود، تصنیف جانسوزى ساخت و به یاران میهنپرست خویش تعلیم داد و یكباره فریاد «ز جفاى دشمنان سر و تن من، شده قطعه قطعه همچو وطن من»، «بهبین چو جاهد تن واحد شده ایران ما» در تمام شهر قزوین شور و غوغاى عجیبى برانگیخت و بالنتیجه قونسول روسى امیرجاهد را به قونسولگرى جلب نموده به وى گفت:
«هم اكنون چوبه دار در مقابل قونسولخانه برپا شده و تا چند لحظه دیگر در بالاى آن مشغول» رقص خواهى شد و به شكرانه مرگ تو، همه دست خواهند زد»
در این موقع فرمانده كل قواى تزارى روس در قزوین، به اطاق قونسول وارد شد و پس از مذاكره مختصرى هر دو مضطربانه از اتاق خارج شدند و امیرجاهد تنها قدم مىزد و متحیر بود كه چه پیش آید و به چه وسیله خود را به خارج از قونسولخانه برساند، ناگهان هیاهوى عظیمى برخاست و سربازان روسى از سر درب قونسولگرى بالا رفتند و نشان عقاب تزارى را به پایین افكندند و به غارت قونسولخانه پرداختند كسى هم با امیرجاهد كارى نداشت، در این موقع نیز دوستان وى به سراغ او آمده بودند و یكى از تصانیف انقلابى او را با هیجان میهن پرستانه مىخواندند. این فرج بعد از شدت، بر اثر انقلاب اكتبر 1917 روسیه شوروى بود. بالاخره امیرجاهد پس از چند روز، به عزم الحاق به مهاجرین از قزوین خارج شد.
شرح وقایع مهاجرت جانكاه مهاجرین از پایتخت كه هر یك با چه احوال اسف اشتمالى از چنگ قواى روس، فرارى و متوارى شدند و در رباط كریم چند فرسنگى تهران، چگونه دژخیمان تزارى آنها را قتل عام كردند، درین مختصر نمىگنجد و بالاخره امیرجاهد در كمال مشقت به مهاجرین غرب ملحق گردید.
امیرجاهد در تلفیق شعر و آهنگ به احسن وجه خلاقیت مسلم داست. تصانیف امیرجاهد وطنى، اجتماعى، فلسفى، سیاسى و عشقى است. بالاخص شور و ذوق و تحلیات بدیع طبیعى و مسحور كننده در اشعار و آهنگهایش هویدا است و كلیه گوشههاى دستگاههاى موسیقى ملى را به طور حساسى به گوش مىرساند بهعلاوه هر یك از تصانیف امیر جاهد در مورد مخصوصى ساخته شده كه مناسب وضع زمان بوده و منحصر به فرد.
امیرجاهد قریب یكصد سرود و تصنیف عالى و ممتاز ساخته است، كه قطعات زیادى از آن توسط خوانندگان مشهور زمان، قمرالملوك وزیرى در صفحات پولیفون ضبط شده و در خانوادههاى علاقهمند محفوظ مىباشد كه او در قبال واگذارى حق ضبط تصانیف خود هفتاد و پنج تختخواب فلزى فنرى از كمپانى پولیفون دریافت داشت.
امیرجاهد، مدتها عضو انجمن اشاعه و اتلاء موسیقى بود كه سایر اعضاى آن عبارت بودند از: ركنالدین مختار، موسیقىدان و نواساز، موسى معروفى موسیقىدان و هنرآموز هنرستان موسیقى ملى، امیرجاهد موسیقىدان و سازنده آهنگ و تصنیف، علىمحمد خادم میثاق رهبر اركستر، حشمت سنجرى رهبر اركستر سمفونیك تهران و هنرآموز هنرستان عالى موسیقى، ابوالحسن صبا موسیقىدان و رهبر اركستر موسیقى ایران و هنرآموز هنرستان موسیقى ملى، احمد فروتنراد رهبر اركستر و هنر آموز هنرستان عالى موسیقى، حسن رادمرد رهبر اركستر و بازرس فین، روحاللَّه خالقى رئیس هنرستان عالى موسیقى ملى و رهبر اركستر، اشرفى موسیقىدان و رهبر كر هنرستان عالى موسیقى، دكتر بركشلى استاد دانشگاه و رئیس اداره موسیقى كشور.
مرحوم امیرجاهد، مردى بود متقى و باتقوا كه به خداوند و ائمهاطهار عشق مىورزید و این از بسیارى از اشعارش پیداست.
اى آنكه تو طالب خدایى بخود آ
از خود بطلب كز تو جدا نیست خدا
اول بخود آ چون بخود آیى بخدا
اقرار نمایى بخدایى خدا
یا در وصف محبوب علىشاه، درویش روشن ضمیر سرود:
محبوب على، گفته و محبوب على بود
بر جمله محبان على نیز ولى بود
یك جرعه مى صافى از دست یداله
نوشیده و بیخود شده مست ازلى بود
در خاطره ظاهر، او ذكر خفى داشت
در ذاكره باطن، اذكار جلى بود
با خلقت فرزانهى پیران طریقت
او آیت نعمالبدل و بىبدلى بود
خوش خرقه تهى كرد و در این خانقه آسود
محبوب علیشاه كه محبوب على بود
محمدعلى امیرجاهد به تاریخ شانزدهم اردیبهشت سال 1356 به سراى باقى شتافت، روانش شاد.
تازه های مشاهیر
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}