عبدالقدیر آزاد
ملیت : ایرانی
-
قرن : 14
منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد اول)
از اهالى سبزوار و پدرش جانمحمد سبزوارى كشاورز و خردهمالك بود. در 1272 متولد شد. پس از تحصیلات مقدماتى وارد پستخانه شد و در شهرهاى خراسان مشغول خدمت گردید. مدتى هم به كار قضاوت پرداخت، ولى كار ادارى را دنبال نكرد. در 1302 امتیاز روزنامهى آزاد را گرفت و به انتشار آن مبادرت كرد. آزاد روزنامهاى تندرو و منقد بود، مقالات تندى علیه هیئت حاكمه انتشار مىداد، كراراً در محاق توقیف قرار مىگرفت و سرانجام مدیرش توقیف شد و در زمان رضا شاه سالها در زندان بسر مىبرد.
بعد از شهریور 1320 عبدالقدیر آزاد از زندان آزاد شد و روزنامهى خود را دائر كرد و هفتهاى سه شماره انتشار مىداد. این بار هم از جراید بسیار تندرو و هتاك بود و با این وصف مدت 12 سال انتشار آن ادامه یافت.
در 1325 عبدالقدیر آزاد به قوامالسلطنه نزدیك شد، جزء مؤسسین حزب دموكرات ایران گردید، روزنامهى خود را در اختیار حزب گذاشت، كاندیداى نمایندگى مجلس شد و سرانجام در دورهى پانزدهم به وكالت مجلس شوراى ملى رسید. در نخستین روزهاى تشكیل مجلس از فراكسیون حزب دموكرات خارج شد، بناى مخالفت با دولت را گذاشت، اعلام جرم مفصلى علیه قوامالسلطنه تنظیم كرد و جنجالى بزرگ در مجلس راه انداخت. در تمام دورهى پانزدهم نقش اقلیت را بازى مىكرد، با دولتها سرشاخ مىشد، حقوق حقهى مردم را مطرح مىنمود و روى هم رفته وجههى ملى پیدا كرد. همین موجب شد كه در دورهى شانزدهم مجدداً از سبزوار وكیل شد. در این دوره نیز جزء اقلیت تندرو بود كه به زعامت دكتر مصدق در مجلس به وجود آمده بود. در همان ایام نطفهى جبههى ملى بسته شد، طبعاً آزاد هم به این جبهه پیوست، از افراد مؤثر و متنفذ جبههى ملى شد، در كنار دكتر مصدق و یاران او سینه چاك داد و دمار از روزگار دولتها مخصوصاً سپهبد رزمآرا درآورد.
در اواخر دورهى شانزدهم كه دكتر مصدق بدون قید و شرط پیشنهاد جمال امامى را مبنى بر ریاست دولت پذیرفت، آزاد چون حزبى به نام «استقلال» تشكیل داده بود، خواستار دو كرسى وزارت براى حزب خود شد. در نخستین جلسهى جبههى ملى كه بعد از نخستوزیرى مصدق تشكیل شد، چنین نتیجه گرفتند كه چون زمامدارى مصدق بر اثر اقدامات جبههى ملى و نمایندگانشان نبوده است، باید دست او را در انتخاب وزراء باز گذاشت و اعضاى جبههى ملى نباید افرادى را به كابینه تحمیل كنند. این تصمیم تنها شامل حزب استقلال نمىشد، بلكه شامل حزب زحمتكشان دكتر مظفر بقائى و حزب ایران هم مىشد كه چنین انتظاراتى داشتند. بعد از اولین جلسهى جبههى ملى كه در هفتهى اول ریاست دولت مصدق تشكیل شد، آزاد از جبههى ملى كنارهگیرى كرد، در صف مخالفین دولت در مجلس قرار گرفت و اولین كسى بود كه در مجلس شانزدهم، مصدق را مورد حملهى شدید قرار داد. در یكى از جلسات مجلس در شهریور 1330 علیه كابینه نطق شدیدى ایراد كرد و سرانجام بین او و یوسف مشار (مشار اعظم) وزیر پست و تلگراف مشاجرهى شدید لفظى و بعد زد و خورد درگرفت و آزاد براى وزیر هفتتیر كشید. مشار در مجلس متحصن شد و از كابینه استعفا داد.
در دورهى هفدهم آزاد وكیل نشد ولى مبارزهى خود را از طریق روزنامه با دكتر مصدق ادامه داد. از جمله به سپهبد زاهدى نزدیك شد و براى سقوط دولت شب و روز در تلاش بود. در مرداد 1332 به علت تندرویهاى روزنامهى آزاد او را توقیف كردند. بیم آن مىرفت در زندان تلف شود كه 28 مرداد نجاتش داد.
بار دیگر وارد گود سیاسى شد و حزب استقلال را راه انداخت. زاهدى نه او را وكیل كرد و نه اجازهى انتشار روزنامهاش را داد. نهایت شغلى به او واگذار كرد و ریاست هیئت مدیره و مدیرعاملى شركت سهامى فرش ایران را به او سپردند. چند سالى در آن سمت بود. در اواخر عمر بیمار شد و حالت متعادلى نداشت. دستش از مال دنیا كوتاه بود، به سختى گذران مىكرد و حوصله و امكان مبارزه از او سلب شده بود در 1352 در سن 80 سالگى درگذشت. مردى ناآرام و جنجالى بود. بر اثر حبس طولانى در زندان رضاشاه حالت غیرعادى به او دست داده بود و دامنهى توقعاتش بسیار زیاد و غیرقابل تحمل شده بود.
فعالیت ها : : مشاهیر / سیاست
تازه های مشاهیر
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}