عبدالحسین حجازی
ملیت : ایرانی
-
قرن : 14
منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد اول)
متولد 1283، فارغالتحصیل دومین دورهى دانشكدهى افسرى در 1302. مدتى براى تكمیل تحصیلات در فرانسه اقامت داشت. دانشكدهى نظامى سنسیر و دانشگاه جنگ فرانسه را طى نمود. پس از مراجعت به ایران، ابتدا در ژاندارمرى خدمت كرد و بعد به ارتش آمد. بعد از شهریور 1320 مورد توجه واقع و به فرماندهى لشكر خوزستان منصوب شد. در این سمت متهم شد كه در غائلهى بختیارىها دخالت داشته است. به دستور رئیس دولت (قوامالسلطنه) از كار معزول و تحت تعقیب قرار گرفت. در شهربانى مورد بازجوئى مظفر فیروز معاون نخستوزیر واقع شد، ولى در این بازجوئى معاون نخستوزیر را مضروب نمود و كار بالا گرفت. پس از رهائى از این ماجرا، فرماندار نظامى تهران شد و بعد با احراز رتبهى سرتیپى، فرماندهى لشكر كرمان را به عهده گرفت. در 1328 فرمانده دانشكدهى افسرى شد و پس از مدتى، معاونت ستاد ارتش نیز بدو محول گشت. در 1330 با درجهى سرلشكرى به ریاست شهربانى و فرماندار نظامى تهران رسید. دو ماه بعد، مشاغل خود را از دست داد و دولت دكتر محمد مصدق وى را به جرم فعالیت علیه دولت بازداشت كرد. در 1332 فرمانده سپاه فارس شد. با مهدى فرخ استاندار فارس، سخت به هم زدند، در نتیجه سپاه به اصفهان منتقل شد و مدتى نیز فرماندهى دانشگاه جنگ را بر عهده گرفت. بعد سفیركبیر ایران در پاكستان شد. در 1337 به درجهى سپهبدى ارتقاء یافت و معاون ستاد كل و فرمانده نیروى زمینى شد و سرانجام با درجهى ارتشبدى به ریاست ستاد بزرگ ارتشتاران رسید، ولى در این سمت دیرى نپائید و بركنار شد و چند سال بعد در 1348 خودكشى كرد.
حجازى بعد از مرگ رزمآرا خیلى زود مورد توجه قرار گرفت و تقریباً همهكارهى ارتش شد. در یك زمان چهار پست مهم را اشغال كرده بود: ریاست شهربانى، فرماندارى نظامى، معاونت اول ستاد ارتش و فرماندهى دانشكدهى افسرى. در 1341 بعد از بركنارى عبداللَّه هدایت از ستاد، جانشین او شد و به تصفیه حساب در ارتش پرداخت. خیلى از مخالفین خود را بازنشسته كرد و مشغول زمینهسازى شد كه حداقل ده سال در آن سمت بلامعارض باقى بماند، ولى برنامهاش درست از آب درنیامد و زودتر از آنچه تصور مىكرد، از صحنه خارج شد. روزى كه در تهران خودكشى كرد، شایعات زیادى سر زبانها بود و هركس چیزى مىگفت. روزنامهها یك خبر چند سطرى نوشتند كه معلوم بود متحدالمال است. خبر بدین صورت تنظیم شده بود: «هنگام پاك كردن اسلحهى خود ناگهان گلولهاى از لوله خارج شده و او را از پاى درآورده است.» پس از خودكشى او، واقعهى بسیار بدى براى دخترش پیش آمد. شخصى به نام رزاقمنش كه كارمند وزارت امور خارجه بود، او را به قتل رساند.
حجازى مردى قلدر و كجسلیقه بود. به هیچ وجه قدرت فرماندهى نداشت. در اواخر عمر هوش و حواس خود را تا حدى از دست داده بود.
فعالیت ها : : مشاهیر / سیاست
تازه های مشاهیر
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}