اسدالله رشیدیان
ملیت : ایرانی
-
قرن : 14
منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد دوم)
در 1298 در تهران تولد یافت. پدرش حبیباللهخان در سفارت انگلیس شغل كوچكى داشت و غالبا واسطه و معرف اشخاص با اعضاى سفارتخانه بود. بعد از 1320 سه فرزند خود را كه سیفالله و قدرتالله و اسدالله نام داشتند همراه و همكار خود نمود مخصوصا موقعى كه سید ضیاءالدین طباطبائى وارد ایران شد و چون معروف بود، وى عامل سیاست انگلیس در ایران مىباشد، برادران رشیدیان به دور او گرد آمدند و در احزابى كه سید تشكیل داد، آتشبیار معركه بودند. اسدالله معذلك كه كوچكترین برادر بود ولى استعداد و ابتكار او بر دو برادر رجحان داشت، امور سیاسى را او اداره مىكرد و دو برادر دیگر به دنبال تجارت و پیدا كردن پول رفتند چند سینما در تهران دائر نموده و درآمدى سرشار براى فعالیتهاى سیاسى اندوختند. در دوران حكومت مصدق برادران رشیدیان كه علنا با نهضت و جریان ملى شدن نفت در مقام مبارزه بودند و به زندان افتادند و همهگونه اختناق و محدودیت براى آنها بوجود آمد. از نخستین روزهائى كه مصدق به قدرت رسید، برادران رشیدیان با تمام قدرت براى سرنگونى حكومت او مىكوشیدند. بعد از 1332 رشیدیان و برادرانش در صحنهى سیاسى ایران خورشید درخشندهاى بودند. همه كار از آنها ساخته بود و در دربار رفت و آمد داشتند. هركس هرجا مشكلى داشت، به آنها متوسل مىشد. در 1339 اسدالله رشیدیان تصمیم گرفت پایگاه سیاسى براى خود درست كند و كاندیداى وكالت مجلس شد و در دوره بیستم از تهران انتخاب گردید. با انحلال مجلس بیستم فعالبت برادران رشیدیان علیه دولت امینى شروع شد. به دستور امینى، اسدالله و سیفالله رشیدیان به زندان افتادند. چند ماهى در زندان به سر بردند تا اینكه دستور آزادى آنها صادر شد.
این بار مزد مبارزهى خود را از شاه به صورت امتیاز تاسیس بانك گرفتند. به دستور شاه، به آنها اجازه داده شد بانكى به نام تعاونى و توزیع وابسته به اصناف تهران تشكیل دهند. از طرف بانك مركزى كمكهاى موثرى به عمل آمد و سرمایهى آن از طرف چند نفر تامین گردید. در كنار بانك مزبور، شركت بیمهاى هم دائر كردند كه آن هم واحدى سوددهنده بود. بانك تعاونى و توزیع رشیدیان چندین بار دچار نوسانات مختلف شد و هربار كه به سقوط نزدیك مىشد، بانك مركزى مدیریت آن را به عهده مىگرفت و در سامان دادن آن تلاش بسیار مىكرد.
در فاصلهى بین سالهاى 50 و 52 دو تن از برادران فوت شدند. اسدالله از فقدان برادران خود سخت دلسرد و آزرده گردید. گرچه مدیرعامل بانك مزبور بود ولى بیشتر اوقات او در خانه مىگذشت و با دوستان در كنار منقل به نقل و گفتگو مىپرداخت.
اسدالله رشیدیان به تمام معنا جوانمردى داشت. از بلندپایگان زمینخورده حمایت مىكرد و به طور آشكار و نهان زندگانى آنها را سر و صورت مىداد. در بانك او متجاوز از 50 وزیر و سفیر و سپهبد و سرلشكر بازنشسته شاغل بودند و همه حقوق قابل ملاحظهاى دریافت مىداشتند. وى بیش از شصت سال عمر نكرد.
فعالیت ها : : مشاهیر / سیاست
تازه های مشاهیر
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}