ابوطالب شیروانی
ملیت : ایرانی
-
قرن : 14
منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد دوم)
فرزند عبداللهخان قمشهاى، متولد 1269 ش در قمشه اصفهان است. وى تحصیلات خود را مدتى در حوزه علمیهى اصفهان ادامه داد و در حدود سطح تحصیل نمود و به وكالت دادگسترى مشغول شد و روزنامهى میهن را در اصفهان و تهران انتشار داد. چون در آن زمان نام خانوادگى مرسوم نبود، هر كس تلاش مىنمود لقبى براى خود دست و پا كند. چون روزنامهنویس بود، عنوان «بنانالسلطنه» را براى خود تدارك دید و معروف شد و به میرزا ابوطالبخان بنانالسلطنه. در انتخابات دورهى پنجم كه كارگردانى آن با داور و تیمورتاش بود، خود را به آنها نزدیك كرد و سرانجام از قمشه به وكالت مجلس رسید و جزء طرفداران سردارسپه شد و در انقراض قاجاریه نقش مهمى داشت. در مجلس موسسان كه مواد قانون اساسى را به نفع رضاخان اصلاح كرد، عضو بود. در دورهى ششم نیز از همان منطقه به وكالت رسید ولى چون توقعات زیادى از دولت داشت، او را كنار گذاشتند و شغلش منحصرا وكالت دادگسترى شد. بعد از سال 1320 مجددا به سیاست روى آورد و روزنامهى آسایش را انتشار داد و با دولتهاى زودگذر آن زمان آشنائى پیدا كرد و در حكومت ساعد به ریاست اداره كل تبلیغات و معاونت نخستوزیرى منصوب شد و مدتى كوتاه در این سمت بود. در سال 1325 به جرم توطئه علیه كشور و همكارى با مرتضىقلیخان صمصام به اتفاق سرهنگ حجازى فرمانده لشكر خوزستان، از طرف مظفر فیروز معاون سیاسى نخستوزیر، توقیف شد و جنجالى عظیم برخاست ولى پس از چندى آزاد شد. از آن تاریخ تمام تلاش او در جهت احراز پست وزارت مصروف مىشد. او عاشق وزارت كشور بود و تمام تلاش شبانهروزىاش صرف این كار مىگردید، ولى بخت با او یارى نكرد و شاهد مقصود را در آغوش نكشید.
بعد از آنكه مظفر فیروز به سفارت ایران در مسكو تعیین گردید، شیروانى سلسله اعلام جرمهائى علیه او تهیه و به دادگسترى داد و سرانجام در اثر پافشارى و تعقیب او، پروندهها به جریان افتاد و فیروز بركنار شد. ابوطلاب شیروانى با مرحوم علىاكبر داور نزدیك شد و در حزب او فعالیت نمود. نمایندگى مجلس شوراى ملى و موسسان او، مدیون توجه داور مىباشد. بعد از وكالت مجلس، كماكان ارتباط خود را با داور حفظ كرد. ظاهرا به كار وكالت دادگسترى مشغول بود ولى از ملكدارى و قبول حكمیت نیز غافل نبود. در سال 1311 ش پس از اینكه صولتالدوله قشقائى در زندان از بین رفت و دولت شانزده پارچه آبادى معمور و درجه یك صولتالدوله را به مبلغ بیست هزار تومان با كمك و مساعدت داور به شیروانى منتقل كرد كه فقط یك پنجم پول آن را پرداخت و بقیه را ظرف چند سال از محصولات املاك واریز مىنمود. پس از شهریور 1320 كه از عدهاى رفع ظلم شد، قشقائىها به محل سكونت خود رفتند و املاك خود را تصاحب نمودند. شیروانى چون املاك را از دولت خریده بود و دولت تعهد هر نوع ضمان درك را كرده بود، ناچار دولت در مقابل جبران مافات برآمد. در كابینهى صدرالاشراف، محمود بدر وزیر دارائى تصویبنامهاى صادر كرد كه به جاى شانزده پارچه آبادى در فارس كه دولت به شیروانى فروخته است، ملك خالصه خیرآباد ورامین را به او واگذار كند. این مطلب در مجلس سر و صداى زیادى بلند كرد. مصدقالسلطنه علیه محمود بدر اعلام جرم كرد و توضیح داد كه این ملك خیرآباد سالى متجاوز از یك میلیون تومان درآمد دارد. در هر حال، پروندهاى در دادگسترى تشكیل یافت و شیروانى نتوانست خالصه گرانقیمت دولت را بالا بكشد. وفات وى در 1347 اتفاق افتاد.
فعالیت ها : : مشاهیر / سیاست
تازه های مشاهیر
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}