غلامحسین غفاری
ملیت : ایرانی
-
قرن : 14
منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد دوم)
معروف به صاحب اختیار، فرزند میرزا هاشمخان امینالدوله است كه در 1276 ه.ق تولد یافت. تحصیلات خود را در ادبیات فارسى و مقدمات عربى و حسنخط و انشاء رسائل و قواعد سخنورى نزد معلمین خصوصى فراگرفت و در این راه جد و جهدى زیاد معمول داشت به طورى كه یكى از نویسندگان برجسته و خوشخط زمان خود محسوب مىشد. چون به سن رشد رسید، بنا بر رویه خانوادگى به دربار ناصرالدینشاه با منصب پیشخدمتى وارد شد. خانوادهى غفارى از زمان فتحعلىشاه خدمتگزار دربار بودند. پدر صاحباختیار و عم او فرخخان امینالدوله و برادرش اقبالالدوله همه در دربار خدمت مىكردند.
غلامحسینخان نیز به شیوهى خانوادگى به خدمت دربار درآمد. پس از مدتى پیش خدمتباشى شد تا اینكه در 1301 لقب امین خلوت گرفت و به فرماندهى تفنگداران سلطنتى محسوب گردید. حسن خدمت و انضباط ادارى و صداقت او در كارها رضایت ناصرالدینشاه را از هر جهت فراهم كرد تا اینكه در 1304 ه.ق به درجهى نشان همایون نیز به او داده شد و مقام او ریاست دفتر مخصوص ناصرالدین شاه همراه با ریاست خلوت همایون بود. در این موضع غلامحسینخان غفارى یكى از رجال جوان و مورد اعتمادشاه بود و غالبا در سفر و حضر دقیقهاى از ناصرالدینشاه دور نمىشد. دوستى و نزدیكى وى با اتابك كه تازه به مقام صدارت رسیده بود، بر این حسن اعتماد مىافزود. در سفر سوم ناصرالدینشاه به اروپا، صاحباختیار نیز از همراهان بود و امور تحریرى و مكاتباتى شاه را انجام مىداد. گرچه حاصل این سفر چند قرارداد شوم براى ایران بود و به دنبال آن ماجراى تحریم تنباكو و لغو امتیاز پیشآمد لیكن صاحباختیار در این سفر از هر لحاظ اعتماد ناصرالدینشاه را جلب كرد به طورى كه پس از بازگشت، به وى منصب و لقب وزیر مخصوص داده شد و كلیه فرامین و صدور ابلاغ و احكام شاهانه به وسیلهى او انجام مىگرفت.
در روزى كه ناصرالدینشاه براى زیارت به حضرت عبدالعظیم مشرف شده بود، در زمرهى همراهان بود و چند دقیقه قبل از واقعهى قتل ناصرالدینشاه، وى آب به دست شاه براى وضو مىریخت.
مرحوم اورنگ به نقل از صاحباختیار نوشته است كه هنگام ریختن آب به دست ناصرالدینشاه كه در مقبرهى جبران همسر سوگلى ناصرالدینشاه صورت مىگرفت، شاه به او گفته بود كه اگر این دنیا با جیران محشور نبودم ولى یقینا در آن دنیا خواهم بود. و بالاخره چند دقیقه بعد در مقبرهى جیران، جان به جان آفرین تسلیم كرد.
صاحب اختیار در 1314 ه.ق از طرف مظفرالدینشاه وزیر دربار اعظم شد و یك ثوب پالتوى ترمه با سردوشى الماس كه از امتیازات مهم آن دوره بود، به وى داده شد.
غلامحسین غفارى تا سال 1317 وزیر دربار بود. در این تاریخ تغییر شغل داد و به وزارت دادگسترى رسید و سه سال این مقام را عهدهدار بود. در صدارت عینالدوله مجددا به دربار بازگشت و در ابتداى مشروطیت، حاكم پایتخت شد. پس از صدور فرمان مشروطیت و تشكیل مجلس، صاحباختیار از رجالى بود كه طرف اعتماد مستبدین و مشروطهخواهان بود و چون روابط بسیار نزدیكى با محمدعلى میرزا از دوران ولیعهدى داشت و غالبا ولیعهد در خانهى وى در تهران سكونت مىكرد و او نیز اخبار مربوط به تهران را به او مىداد، علاقه و دلبستگى خاصى بین آن دو وجود داشت و از همین لحاظ وقتى كه محمدعلى میرزا به سلطنت رسید، لقب صاحب اختیار را به او تفویض نمود.
این لقب از زمان نادرشاه مرسوم شد و جز عدهى معدودى، كسى آن را دریافت نكرد در زمان حكومت قاجاریه نیز كمتر كسى این لقب را كه لازمهى آن داشتن اختیار لازم در دوران حكومت است، احراز كرد. بعد از قتل اتابك در 1325، ناصرالملك و مشیرالسلطنه هر یك مدت كوتاهى زمامدار شدند ولى مجلس با ادامه زمامدارى آنها مخالفت كرد و محمدعلى میرزا ناچار شد حسینقلىخان نظامالسلطنه والى فارس را براى نخستوزیرى احضار كند.
وجود نظامالسلطنه كه مردى باتجربه و سالخورده و متعین بود، در فارس ضرورى به نظر مىرسید مخصوصا با اغتشاشات و جنجالى كه در آن منطقه بروز كرده بود، تنها نظامالسلطنه با اتكاء به قدرت ایلى و تجربیات سیاسى خود مىتوانست موفق شود. لیكن سرانجام در اثر فشار مجلس، نظامالسلطنه به تهران احضار شد و فرمان نخستوزیرى خود را گرفت. محمدعلى میرزا براى ادارهى استان فارس، صاحب اختیار را در نظر گرفت و فرمان به نام او صادر شد.
صاحب اختیار با وجودى كه مردى حلیم و بردبار و نیكنفس بود، نتوانست در فارس دوام پیدا كند و بلوا و آشوب در دورهى او اوج گرفت و بین مشروطهخواهان و مستبدین زدوخوردهائى آغاز شد كه منجر به قتل قوامالملك شد. صاحب اختیار بیش از سه ماه نتوانست در آنجا دوام بیاورد و به سوى تهران حركت كرد و پس از مدتى والى كرمان شد. مستوفىالممالك به نیابت تولیت آستان قدس رضوى و فرمانروائى خراسان و سیستان منصوب شد و دو سال در آن ماموریت بود كه بار دیگر به استاندارى فارس بازگشت.
صاحباختیار چون مردى آزاده و دانشمند و ادیب بود، در دوران حكومت خود از كسى شنیده نشده است از طرف وى ظلمى به كسى شده و یا حق كسى را از بین برده باشد. ثروت و مكنتى را هم كه به دست آورده بود، یا از راه وراثت بود و یا اینكه از حقوق و مواجب خویش كه متجاوز از 30 سال مصدر خدمات حساس بود، اندوخته و غالب آن را صرف خیرات و مبرات مىكرد.
صاحباختیار پس از آنكه از حكومت فارس احضار شد، در اوایل سلطنت سلطان احمدشاه در سالهاى 1332 و 1333 در كابینهى مستوفى به وزارت جنگ منصوب شد ولى او ترجیح مىداد كه در مشاغل بىسروصدا انجام وظیفه كند. از سال 1334 به بعد رئیس دفتر مخصوص احمدشاه گردید و قریب ده سال در این سمت انجام وظیفه مىكرد.
از سال 1304 به بعد دیگر وارد كارهاى سیاسى نشد ولى همواره به عنوان یك رجل برجسته و معمر در مجالس و جشنها دعوت مىگردید و در ردیف نخستوزیران و روسا مجلس سابق جاى مىگرفت.
مادام كه مستوفىالممالك حیات داشت، زندگانى آنها تواما انجام مىگرفت به طورى كه مستوفى همیشه در منزل صاحب اختیار سكونت مىكرد و باغ وى در اختیاریه، مركزى براى تجمع رجال و ادب دوستان بود. وى در 1326 ش در سن 96 سالگى در تهران درگذشت. غلامحسنی غفارى از رجال ادیب و دانشمند محسوب مىشد. وى گذشته از سخنورى و نویسندگى، طبع شعر نیز داشت و غالبا اشعارى مىسرود كه در نوع خود تسلط او را به شعر و شاعرى مىرساند. از مرحوم صاحباختیار آثار خیرى باقى نمانده است و هنگام فوت نیز از ثروت زیاد او چیزى باقى نمانده بود. خیابان فعلى سعدى تا چهل سال قبل به نام خیابان صاحباختیار معروف بود و اختیاریه فعلى نیز منصوب به او مىباشد كه باغ مجلل و زیباى وى در آن ناحیه بوده است.
غالب مورخین و تذكرهنویسان از صاحب اختیار به نیكى یاد كردهاند.اعتمادالسلطنه كه در یادداشتهاى روزانهى خود غالب رجال زمان خود را به با انتقاد گرفته است، در مورد صاحباختیار سكوت نموده و در چند مورد از او به عنوان دوست نزدیك امینالسلطان یاد كرده است.
فعالیت ها : : مشاهیر / سیاست
تازه های مشاهیر
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}