ملیت :  ایرانی   -  قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد سوم)
كارخانه‏دار بزرگ، مالك و ثروتمند معروف اصفهان در 1280 ش در اصفهان تولد یافت. پدرش پیشه‏ور كم‏بضاعتى بود كه حتى نمى‏توانست عائله خود را اداره كند و به همین سبب فرزندان خود از جمله على را براى مدت كوتاهى به مكتب‏خانه فرستاد كه فقط خواندن و نوشتن و حساب سیاق و قرآن بیاموزد. آنگاه او را به شاگردى در بازار اصفهان فرستاد. على چند سالى پادو و شاگرد در چند مغازه شد. تدریجا بعضى از كسبه او را شناختند و با كمك و مساعدت تنى چند از آنان دكه‏اى در بازار اصفهان برایش دائر كردند. ابتدا دكه او خرازى بود ولى پس از چندى تبدیل به پارچه‏فروشى شد و قدك و متقال و گاهى چیت مخصوص اصفهان را به فروش مى‏رسانید و پارچه‏هاى خود را به آنها مى‏فروخت و در عوض به جاى پول، گند و جو و مویز میوه‏جات خشك تحویل مى‏گرفت. چندین سال كار او به همین وضع ادامه داشت تا اینكه یكى دو كارخانه بزرگ در اصفهان تأسیس شد و محصولات آن به بازار آمد و او داوطلب فروش اینگونه محصولات گردید. حاج محمد حسین كازرونى صاحب یكى از آن كارخانجات در دادن اعتبار و پارچه و كمك به همدانیان دریغ نمى‏كرد و اولین قدم پیشرفت او از همین جا شروع شد و روز به روز كار او رونق گرفت تا اینكه مغازه بزرگترى در بازار اصفهان براى خود تدارك دید و همه سال از سودى كه عاید او مى‏شد در اطراف شهر به خرید باغ و زمین زراعى مى‏پرداخت. وقتى تعداد كارخانجات نساجى در اصفهان رو به ازدیاد نهاد او از مشتریان پروپا قرص بود و بعضى از محصولات كارخانجات را پیش خرید مى‏كرد و محصول كارخانه را نقد و اقساط مى‏فروخت و از این راه درآمد او رو به افزایش نهاد به طورى كه در سى سالگى بازرگانى سرشناس و معتبر شد و خود به فكر تأسیس كارخانه نساجى افتاد. اولین كارخانه‏اى كه بنیاد نهاد كارخانه نساجى صنایع پشم بود كه با مشاركت جند نفر دائر كرد. محصولات كارخانه پتو و پارچه‏هاى پشمى بود كه در آن ایام ارتش از خریداران عمده آن كالاها بود. بعد از 1320 همدانیان به فكر ایجاد یك واحد نساجى دیگر افتاد و نزدیك دروازه شیراز زمینهاى زیادى خریدارى كرد و كارخانه عظیمى كه محصولات آن پارچه‏هاى نخى بود دائر كرد و براى بهبود محصولات از كارشناسان خارجى استفاده مى‏نمود. سرانجام تعداد ماشینهاى بافندگى از یك هزار و دویست دستگاه تجاوز كرد و تولید كارخانه روزانه به یكصد هزار متر پارچه نخى رسید. سومین كارخانه‏اى كه همت به ایجاد آن كرد كارخانه عظیم سیمان اصفهان بود. بعد از استوارى آن واحد بزرگ صنعتى كارخانه قند اصفهان را كه مقدمات آن توسط دیگران فراهم شده بود خریدارى نمود و با مراقبت دقیق خود همه را به نحو احسن اداره مى‏نمود. از 1330 على همدانیان در رأس تمام كارخانه‏داران اصفهان قرار داشت. ملك‏دارى و كشاورزى و بورس بازى زمین از دیگر كارهاى او بود. در 1339 به ریاست سندیكاى صنایع اصفهان برگزیده شد و صاحبان صنایع از فكر و راهنماییهاى او استفاده نموده و در صورت بروز اشكالات مالى از وى كمك مى‏گرفتند. فشاركار از یك طرف و مشكلات كارگرى از طرف دیگر و مقید نمودن وى كه باید از مدیران شایسته در واحدهاى خود استفاده كند او را رنجیده خاطر ساخت. به بیمارى قلبى دچار شد و در زمستان 1342 در حالى كه تمام روز را مشغول كار بود شب هنگام دچار حمله قلبى گردید و در دم جان سپرد. على همدانیان بازرگانى آگاه و بصیر بود و در حفظ مال و ازدیاد آن جدا مى‏كوشید. در زندگى شخصى فوق‏العاده ممسك و خسیس مى‏بود. هرگز همسرى انتخاب نكرد و بلاعقبه درگذشت. پس از او برادر اعیانیش به نام حسین جانشین او شد. روزى كه درگذشت ثروت او را بانكها حدود یك میلیارد برآورد نمودند كه در آن تاریخ، اول بازرگان و سرمایه‏دار ایران بود.
فعالیت ها : : مشاهیر / صنعتگران