ملیت : آمریکا   -  قرن : 19
«مارك تواين» نويسنده، روزنامه نگار و فكاهى نويس مشهور آمريكايى است كه با داستان هاى پرماجراى خود مانند «تام ساير» و «هاكلبرى فين» به نويسنده اى جهانى بدل شد و در سراسر جهان خوانندگان فراوانى يافت. او كه به تلفظ و نحوه اداى كلمات و جملات بسيار دقيق و حساس بود موفق شد نوع جديدى از گفتار محاوره اى را براى داستان نويسى آمريكا معرفى كند. «ارنست همينگوى» در اثر خود به نام «تپه هاى سبز آفريقا» مى نويسد: «تمام ادبيات نوين آمريكا از يك كتاب سرچشمه مى گيرد و آن «هاكلبرى فين» اثر «مارك تواين» است.» «ساموئل لنگهورن كلمنس» متخلص به «مارك تواين» در ۳۰ نوامبر ۱۸۳۵ در فلوريدا در خانواده اى باايمان ديده به جهان گشود. به فاصله كمى پس از تولد «مارك» خانواده به «هاينبال» مهاجرت كردند و دوران كودكى و نوجوانى «مارك» در اين منطقه سپرى شد. در دوران تحصيلات ابتدايى شاگردى متوسط بود اما به قول خودش هيچ دانش آموزى در هجى كردن كلمات به پايش هم نمى رسيد. «مارك» در سال ۱۸۴۷ پدر خود را از دست داد و براى شاگردى نزد يك نقاش رفت و در عين حال براى نشريه «ژورنال» نيز به عنوان خبرنگار آغاز به كار كرد. از سال ۱۸۵۷ «مارك تواين» موفق شد با اخذ گواهينامه به عنوان قايقران در رودخانه مى سى سى پى مشغول به كار شود و اينجا بود كه تخلص ادبى معروف خود «مارك تواين» را از اصطلاحى با همين تلفظ الهام گرفت كه قايقرانان براى درك عمق رودخانه از آن استفاده مى كردند. در سال ۱۸۶۱ «مارك تواين» به ويرجينيا كه والدينش اصالتاً اهل آنجا بودند نقل مكان كرد و به عنوان سردبير نشريه «تريتوريال اينتر پرايز» مشغول به كار شد. در روز سوم فوريه ۱۸۶۳ بود كه تخلص ادبى «مارك تواين» متولد شد. او سفرنامه طنزآميزى را كه به رشته تحرير درآورده بود با اين تخلص امضا كرد. در سال ۱۸۶۶ «تواين» به عنوان روزنامه نگار سفرى به «هاوايى» داشت و يادداشت هاى بسيارى از اتفاقات و رويدادهاى اين سفر جمع آورى كرد. پس از آن سفرى به فرانسه و ايتاليا داشت و تجربيات خود را در كتابى با نام «بى گناهان فرنگ» ذكر كرد و پس از انتشار به سرعت به اثرى محبوب در ميان آمريكاييان و اروپاييان بدل شد. «تواين» معمولاً براى نوشتن به مسافرت هاى متعددش رجوع مى كرد و شايد به همين دليل است كه آثارش حال و هواى سفرنامه دارد كه نمونه بارز آن «ماجراهاى تام ساير» است كه به سال۱۸۷۶ به چاپ رسيد. موفقيت اولين كتاب «تواين» تا حدى او را از لحاظ مالى تامين كرد و او توانست با «اوليويا لنگدن» پس از فرستادن ۱۸۹ نامه عاشقانه ازدواج كند كه زنى خانواده دوست بود و خود را وقف حفاظت و مراقبت از شوهر و خانواده اش كرده بود. يك سال پس از ازدواج به هارتفورد مهاجرت كردند و غير از مسافرت هاى گاهگاهى كه به خارج از كشور داشتند تا سال ۱۸۹۱ در اين مكان ماندند. در اين زمان «تواين» سخنرانى هاى متعددى در ايالات متحده و انگلستان در زمينه ادبيات انجام مى داد و در خلال همين دوران هم آثار درخشان خود را خلق كرد كه «ماجراهاى تام ساير»، «شاهزاده و گدا»، «زندگى در ساحل رودخانه مى سى سى پى» و «هاكلبرى فين» از آن جمله اند. «تواين» داستان «شاهزاده و گدا» را درباره ادوارد ششم پادشاه انگلستان نوشت و آن را به «دختران خوش اخلاق و مهربان خود، سوزى و كلارا» تقديم كرد. «زندگى در ساحل رودخانه مى سى سى پى» نقد و حمله اى تند است بر تاثير «سر والتر اسكات» كه «رمانتيسم» او به زعم «تواين» «ضررى بى پايان» را به ادبيات جهان تحميل كرده است و اما «هاكلبرى فين» كه يك اديسه آمريكايى است و داستان «هاك» و دوستش «جيم» يك برده فرارى است و جالب است بدانيد كه اين اثر هم طراز آثار و كتاب هاى نويسندگانى همچون «ديكنز»، «استيونسون» و «سارويان» قرار دارد. يكى از بزرگترين دستاوردهاى «تواين» در داستان «هاكلبرى فين» شيوه نوين و بسيار برجسته روايت داستان است كه در نوع خود يك انقلاب محسوب مى شود. او آنقدر در روايت داستان ظريف و دقيق عمل مى كند كه بدون ذكر مشخصات ظاهرى و تنها با تنظيم و انتخاب نوع جملات حتى رنگ پوست قهرمانان را تصوير مى كند. او در سال ۱۹۰۴ همسرش را در طول اقامتشان در فلورانس از دست داد و دختر دومش نيز نابينا شد و اندوه «تواين» از اين به بعد در آثارش هويدا است، او كه ذاتاً به زندگى خوشبين بود پس از اين اتفاقات دچار سرخوردگى شديدى شد. اين نويسنده بزرگ در ۲۱ آوريل ۱۹۱۰ ديده از جهان فرو بست.