ملیت :  ایرانی   -  قرن : 15
شهید اباذر فیروزی : فرمانده گردان ثامن الائمه عليه السلام (سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) سال 1337 در روستاي اردجين ودر شهرستان ابهر به دنيا آمد . پس از طي دوران كودكي وارد مدرسه ابتدايي در همان روستا گرديد . پس از اتمام دوره ابتدايي به علت نبودن امكانات آموزشي در روستا ، مجبور به ترك تحصيل شد و پس از آن به مكتبخانه رفت .پس از گذراندن دوره مكتب خانه ، به تهران رفت ودر يكي از مدارس شبانه ثبت نام نمود. دوره راهنمايي و دبيرستان را در تهران به اتمام رساند . در سال 1356 ازدواج نمود که ثمره اين ازدواج دو پسر و دو دختر است به نامهاي حسین ، هادي و زهرا و فاطمه . درپائيز 1356 که از حساس ترین مقاطع تاریخ ایران است به خدمت اعزام شدند . دوران سربازي ايشان مصادف با اوج انقلاب مردم ایران بر علیه ظلم ونابرابری حکومت شاه بود . با توجه به شرايط خاص نظاميان در آن دوره ، رژيم تمام اميدش از مردم قطع شده بود و تنها به نيروي نظامي متكي بود و آنها نيز تحت نظر فرماندهان و سازمان مخوف ساواك بودند . اين شهيد با گوش و جان پيام امام را شنيدند و با اولين دستور امام پادگان را ترك كردند و در اولين فرصت با پيام حضرت امام (ره) بعد از پيروزي دوباره به پادگان برگشتند . بعدها صحبت مي كردند ، يكماه بود كه به پادگان برگشته بودند . در پادگان نه فرماندهي وجود داشت و نه مواد غذايي ، تنها چند نفر از جمله خود شهيد مسلح به سلاح بوده و از پادگان محافظت مي نمودند . تا اينكه بعد از مدتي فرماندهان و افسران به محل خدمت آمده بودند. بعد از اتمام دوران سربازي به روستاي خود برگشت و از جمله كساني بودند كه براي اولين بار در روستا انجمن اسلامي تشكيل دادند و كتابخانه آل محمد(ص) را تأسيس كردند . از 100 نفر عضو كتابخانه و انجمن اسلامي كه همگي نيز پاسدار بودند كه 14 نفر از آنان بعدها به شهادت رسيدند . اينها همه بيانگر فكر و عقيده و مسائلي بود كه از آن آگاه شده بودند . در سال 1360 به عضويت رسمي سپاه ابهر در آمد . اولين اعزام وي به جبهه در منطقه جنوب و دارخوين و محمديه بود . آن زمان 23 ساله بود و در هنگام شهادت نیز 28 سال داشت . بعد از اينكه از جبهه برگشت مسئوليت واحد بسيج هيدج را به عهده گرفت و تا آخرين روز زندگيش عهده دار مسئوليتهایی از قبیل: فرمانده واحد عمليات و حفاظت ، مديريت داخلي ، حفاظت از امام جمعه و نمازجمعه و...بود. با توجه به اينكه در جبهه نیز فرمانده بودند همه اين كارها را به نحو احسن انجام مي داد. 6 بار به جبهه اعزام شدند در عمليات والفجر مقدماتي در قسمت هدايت گردانهادر طرح عمليات بودند . در سال 1362 در عمليات خيبر در طرح عمليات لشگر علي بن ابي طالب (ع) باز مسئول كنترل و پرواز بالگردها بودونيروهايي كه به جزيره مجنون منتقل مي شدند . در سال 1364 در لشگر عاشورا فرمانده يگان دريايي بود وخدمت مي كرد . در عمليات فاو مسئوليت داشتند و در شبهاي اين عمليات مأمور نقل انتقالات نفرات و وسائل بودند . آخرين بار هم كه با سپاهيان محمد(ص) از ابهر اعزام شدندو به فرماندهي ايشان بود ، در عمليات كربلاي 4 و 5 حضور داشتند ، تااينكه روزي كه مأموريت داشتند و جزونیروهای عملیاتی بودند به شهادت رسيدند . جنازه ايشان حدود يك هفته در ميدان بين نيروهاي دشمن و خودي بود و بعد كه عمليات تمام شد و محل آزاد شد، جنازه را به عقب آوردند . خبر شهادت اوبه خانواده اش رسيد . گاه مي شد سه ماه در جبهه بود .خانواده فیروزی با مسائل مجروح شدن و شهادت آشنا بودند چون ارتباط مستقیمی با جبهه وجنگ داشتندچون علاوه بر فیروز دوبرادر دیگرش نیز در جبهه حضور داشتند.