ملیت :  ایرانی   -  قرن : 15
شهید نوروزعلی آذریان : فرمانده بهداری سپاه دوم سیدالشهدا (ع)نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اين مجموعه كوتاه كه در واقع شمه اي پيرامون شخصيت والاي سردار رشيد اسلام، بسيجي عارف ،شهيد «نوروزعلي آذريان» مي باشد، قصد نداريم كه همه جزييات و مسئوليت هاي اين شهيد بزرگوار را بازگو نماييم.شهيد« آذريان» از جهت تقوي كم نظير و نسبت به دنيا و علاقه به آن بي اعتنا بود و در طول زندگي چيزي از مال دنيا نيندوخت. اودر برابر ستمگران و دست نشاندگان بیگانگان ودشمنان مردم ایران سخت گیروبي باك و در برابر مردم مهربان و صميمي بود. بگذار تا همت والايش را بستائيم، بگذار جاودانگي شهيد عشق را كه در قربانگاه به شهادت ايستاد ما نيز شاهد شويم.او كه قلب لبريز از عشق و صداقتش را كريمانه ارزاني كرد و با بيداد درافتاد و ايمانش را براي ابد به ما هديه كرد. «علي» در سال 1339 در شهرستان «بروجن» در استان «چهارمحال وبختیاری» پا به عرصه وجود نهادودوران طفوليت را در خانواده اي مذهبي سپري كرد.از همان ابتداي كودكي جلوه تقوا و خصوصيات بارزي در وي وجود داشت پس از گذشت اين دوران قدم به دبستان گذاشت و تحصيلات ابتدايي خود را در دبستانهاي «ضرغام» و «شهيد حبيبي» (جمال الدين سابق) به پايان رساند. تحصيلات دوران راهنمايي را در مدرسه« ارشاد» گذراند و همزمان در داروخانه «نوين »در«بروجن» به كار مشغول گرديد و تحصيلات دوران متوسطه را در دبيرستانهاي« شهداء بروجن» و« اديب اصفهان» گذراند .او در فرصتهاي آزاد و زمان فراغت در بيمارستان «عسگريه» اصفهان فعاليت می کرد تا هم به تجاربش بیفزاید هم کمک هزینه ای برای تحصیل خود فراهم نماید.در سال 1357 موفق به اخذ ديپلم رياضي شد .این سال که اوج مبارزات مردم ایران برعلیه حکومت ستم شاهی بود ،فرصت مغتنمی برای «علی»پیش آمد تا با فراغت بیشتری به مبارزاتش بپردازد. به علت بسته شدن دانشگاهها او روانه خدمت سربازي گرديد. دوره آموزشي سربازي را در« دوآب» در استان «مازندران» گذراند و سپس جهت خدمت به واحد بهداري ارتش در «سنندج» اعزام گرديد .او دوران احتياط را در بهداري پادگان «حنيف نژاد» به پايان رساندوپس از پايان خدمت به همراه همرزمانش در بيمارستان «عسگريه» مشغول به كار شد . پس پایان دوران خدمت وظیفه به پيروي از سنت رسول الله ازدواج کرد.ا و در سال 1362 وارد سپاه منطقه دوکشور در «اصفهان» گرديد و در بيمارستان شهيد آيت الله «صدوقي» مشغول خدمت شد.پس از مدتی مسئوليت امور دارويي و تجهيزات پزشكي سپاه دوم به وي محول گرديد و امور توزيع دارو بين داروخانه هاي سپاه دوم به عهده ايشان بود. بعد از آن مسئوليت اداره بهداري رزمي سپاه دوم نيروي زميني سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جنوب به ايشان سپرده شد .او با اینکه فرماندهی بهداری سپاه دوم نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به عهده داشت ونوع مسئولیتش اقتضاء می کرد درپشت جبهه باشد و بر ماموریت نیروهای تحت امرش در یگانهای تحت فرماندهی سپاه دوم نظارت کند؛ در چند سال حضور درجبهه ها ودر تمام عمليات،با حضور در خط مقدم جبهه به صورت مستقیم بر کارنیروهای تحت امر خود نظارت می کرد.اودر سمتهای خود در جبهه وپشت جبهه فداكاري های بی شماری نمود. شهید« آذریان» درآماده سازي و ارسال امكانات پزشكي واعزام نیروهای پزشکی به جبهه نقش بسزايي داشت. او از ارتباط نزدیک وصمیمی اش با مقامات مسئول دراستان اصفهان مانند حاج آقا «طاهري»،امام جمعه وقت اصفهان وسردار «سيف الهي» فرمانده وقت سپاه دوم سید الشهداء که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بر قرار شده بود ،استفاده می کردواز آنها در جهت پیشبرد امورپزشکی وامدادگری در جبهه ها یاری می جست. اوشخصا به کار بيمارستانهاي صحرايي در طول خط مقدم جبهه و رساندن امكانات لازم به آنها نظارت داشت. «علي» پس از سالها مجاهدت خستگی ناپذیر در تاريخ 8/11/1365 در عمليات «كربلاي 5 »به همراه تني چند از همرزمانش ازجمله دكتر« احمد صادقيان» به درجه رفيع شهادت نائل آمد تا اجر زحمات بی دریغ خود را در طول عمر با برکت خود از خداوند متعال بگیرد،وعده ای که آفریدگار هستی به بندگانش داده. از وي دو فرزند به نامهاي ميثم و مائده به یادگار مانده است. گوشه اي از مبارزات قبل و بعد از انقلاب : قبل از انقلاب اسلامي در اعتصابات ومبارزات دانش آموزي نقش فعالي در شهر اصفهان و بروجن داشت. وي هنگام درگيريها در اصفهان، مجروحين را در زيرزمين هاي بيمارستان «عسگريه» مداوا مي نمود كه به همين دليل يكبار توسط ساواك دستگير و پس از مدتي آزاد شد. او درتظاهرات و مبارزات مردم« بروجن» نيز شرکت تاثیرگذار داشت . در انتقال اعلاميه هاي امام (ره) از «نجف آباد» و ديگر شهر ها فعاليت مي نمود. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي در اصفهان با دوستان همرزمش از جمله شهيد حاج «مصطفي آذريان» و برادر مفقودالاثرش «حسين آذريان» در كنار روحانيت معظم اين شهر به فعاليت هاي ديني و سياسي مشغول بودند. «علي» در درگيريهاي كردستان با ضدانقلاب چهل روز در محاصره بودند كه پس از آزادي به ادامه مبارزه پرداخت و به هيچ وجه در راه اسلام و قرآن احساس خستگي نكرد. آري او از جمله مومنان بود كه به عهد خود با خدا وفا كرد و صدق خود را به ثبوت رسانيدند .