ملیت :  ایرانی   -  قرن : 15
فخرالدين عظيمي در سال 1332 در شهر تهران به دنيا آمد. وي تحصيلات تكميلي خود را بعد ازدانشگاه تهران در لندن پي گرفت و در سال 1985 موفق به اخذ دكتراي تاريخ از دانشگاه آكسفورد لندن گرديد او هم اكنون در دانشگاههاي كانتيكات آمريكا مشغول تدريس است. دكتر عظيمي از انديشمندان پرمايه تاريخ نگاري معاصر ايران است. گروه : علوم انساني رشته : تاريخ گرايش : تاريخ معاصر ايران تحصيلات رسمي و حرفه اي : - ورود به دانشگاه تهران و تحصيل دررشته حقوق و علوم سياسي اين دانشگاه - اخذ مدرك ليسانس با رتبه نخست از دانشكده حقوق و علوم سياسي - عزيمت به لندن و تحصيل در رشته علوم سياسي دانشگاه لندن - اخذ دكتراي تاريخ از دانشگاه آكسفورد لندن ۱۹۸۵ فعاليتهاي آموزشي : فخرالدبن عظيمي از سال۹۱ در دانشگاه كنتيكت آمريكا مشغول به تدريس است و دانشيار گروه تاريخ دانشگاه كانتيكات آمريكا از سال ۱۹۹۵ است. مراکزي که فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : فخرالدين عظيمي از پايه گذاران رشته ايران شناسي در دانشگاه كلمبيا است. آرا و گرايشهاي خاص : فخرالدين عظيمي درباره مناقشات فكري و كارايي فلسفه در جامعه ايران معتقد است: «در ايران جذبه و رعبي كه نسبت به فلسفه وجود دارد نسبت به شاخه هاي ديگر معرفت وجود ندارد. شايد يكي از پيامدهاي اين وضع اين است كه در ايران برخي از اهل فلسفه معناي پيشين خود را از دست داده است و شاخه هاي مختلف علم از جمله علوم اجتماعي _ انساني پديد آمده اند و بسياري تبيين هاي جالب، پرسشهاي اساسي و نظريه هاي كارآمد در حوزه هاي علوم اجتماعي و انساني مطرح مي شود و نه در حوزه فلسفه. گذشته از اين فلسفه بيش از آنكه پاسخ هاي قانع كننده پديد آورد پرسشهاي استوار و اساسي در ميان مي نهد و راههاي گوناگون پاسخ دادن به اين پرسشها را بررسي مي كند. اگر پاسخ معيني به عنوان تنها پاسخ ممكن مطرح شود و جاي پرسش و گفت وگوي بيشتر نباشد ديگر كار چنداني براي اهل فلسفه باقي نمي ماند. اين سخنان به هيچ وجه به معناي انكار اهميت فلسفه و نقش اساسي آن در كمك به تعمق فكري و روشنگري نيست. هر دانشجوي جامعه و تاريخ بايد به فلسفه به عنوان مهمترين ياور درك و طرح پرسشهاي اساسي بنگرد. البته از نظر من آن مشربهاي فلسفي كه فهم مسائل پيچيده اجتماعي _ سياسي و فرهنگي و شيوه تحليل اين مسائل را تسهيل نكنند يا امكان طرح پرسشهاي مهم مربوط به زندگي اجتماعي را فراهم نسازند و به پرورش ذهني نقاد و ورزيده كمك نكنند، در خور توجه زياد نيستند. متأسفانه در ايران برداشت برخي كسان از فلسفه و از راهيابي مشكلات جامعه موجب شده است خيال كنند كليد فهم و حتي حل مسائل كشور را مثلاً بايد در فلسفه هگل يا فيخته يا فيلسوفان ديگر ديد ولي به گمان من اين شيوه نگرش به فلسفه و به مسائل ايران نگران كننده و مايه شگفتي است.» عظيمي در عين حال نقش دانشگاهها را در پيشبرد فلسفه در جامعه ايراني مورد انتقاد قرار مي دهد: «متأسفانه دانشگاههاي ما نقش قاطعي در نضج بينش تحليلي و گسترش دانش فلسفي در كشور ايفا نكرده اند و حتي بهترين ترجمه هاي متون فلسفي هم اغلب در خارج از حوزه دانشگاهها انجام شده است. دوم اينكه فلسفه دانان اين كشور اغلب از دانشهايي مانند تاريخ وانسان شناسي كه براي مباحثات و كاوشهاي فلسفي خلاق اهميتي اساسي دارند، غفلت كرده اند. به گمان من ميزاني از اعتقاد به موجبيت فرهنگي معقول و تلطيف شده و توجه به زمينه تاريخي و فرهنگي انديشه ها، براي تفكر فلسفي بسيار مهم است. البته در اروپا نيز برخي از فيلسوفان از توجه به نقش تاريخ و فرهنگ غافل مانده اند و طبعاً برخي هم راه افراط پيموده اند و مثلاً كارايي مفاهيم را تنها محدود به حوزه فرهنگي خود آنها دانسته اند. شايد بتوان گفت كمابيش اغلب فيلسوفان نسبت به فرهنگ و چارچوب تاريخي _ فرهنگي انديشه ها و مفاهيم بي توجه بوده اند و گمان كرده اند كه مي توان اصولي انتزاعي را يافت كه به همه فرهنگها و سرزمين ها قابل تسري باشد و ريشه در هيچ فرهنگ و سرزميني هم نداشته باشد. اين بي تفاوتي درباره تفاوتهاي فرهنگي به همان اندازه در خور سرزنش است كه تقليل كارايي همه مفاهيم و مقولات به زمينه فرهنگي خاص و به حوزه زباني كه آنها را پديد آورده است.» جوائز و نشانها : فخرالدين عظيمي كه از سال۹۱ در دانشگاه كنتيكت آمريكا مشغول به تدريس است، برنده جايزه تحقيقات عالي و نيز عضو برگزيده انستيتو پژوهش هاي علوم انساني آن دانشگاه نيز هست و به راستي كه از انديشمندان پرمايه تاريخ نگاري معاصر ايران است. چگونگي عرضه آثار : فخرالدين عظيمي علاوه بر مقالات متعدد در زمينه هاي تاريخ تحليلي معاصر و علوم سياسي، در كار تأليف نيز سابقه درخشان دارد و گرچه كتب تأليفي اش را به زبان انگليسي مي نگارد اما از ترجمه آن به زبان فارسي نيز دريغ نمي كند و علاوه بر مخاطبان بين المللي كنجكاو در مسائل خاورميانه و تاريخ معاصر ايران، نظر مخاطبان و دانشجويان و استادان ايراني را نيز به آثار خويش معطوف داشته و نظر آنان را نيز جلب كرده است. كتاب «بحران دموكراسي در ايران» او از جمله اين آثار است. فخرالدين عظيمي همچنان كه به كار تأليف آثار خويش مي پردازد، از كار مؤلفين ديگر نيز بي خبر نمي ماند و در نقش مخاطب و حتي منتقد آثار مولفين ديگر در حوزه تاريخ نيز حضوري پررنگ دارد. نمونه اين حساسيت او را مي توان در نقد جامعي كه بر كتاب «جمهوري سوسياليستي شورايي در ايران» نوشته خسروشاكري نگاشته دنبال كرد. وي كه سالهاست تحقيقات تاريخي خود را بر روي سياست، اجتماعي و فرهنگ اجتماع مدرن ايران متمركز كرده، چندسالي است كه به تاريخ و فرهنگ سياسي ايران در ميان دوانقلاب مشروطه و انقلاب اسلامي مي انديشد و در اين حوزه مي نگارد و مي انديشد. -------------------------------------------------------------------------------- آثار : 1 بحران دموكراسي در ايران ويژگي اثر : تاليف دكتر فخرالدين عظيمي به زبان انگليسي ترجمه توسط عبدالرضا هوشنگ مهدوي و بيژن نوذري سال?? توسط نشر البرز در تهران منتشر شد. 2 حاكميت ملي و دشمنان آن ويژگي اثر : اليف دكتر فخرالدين عظيمي به زبان انگليسي ترجمه به فارسي در سال???? توسط نشر نگاره آفتاب. دكتر عظيمي»، در كتاب خود كوشش كرده است تصويري از تلاشهايي به دست دهد كه از يك سو براي به كرسي نشاندن حاكميت ملي ايران و از سوي ديگر براي دست نيافتني كردن اين هدف و برانداختن دولت «مصدق» صورت گرفت. او همچنين به بررسي نيروهاي درگير، اهميت نسبي آنها و پيوندهاي ستيزه گران بومي و بيگانه پرداخته و جنبه هايي از كارنامه سياسي دولت «مصدق» را نيز بررسي نموده است. بررسي نقش، تركيب و انگيزه هاي ياران «مصدق» و بويژه مخالفان او، ارزيابي قلمرو يا حوزه اقتدار و امكانات و دشواريهاي گوناگوني كه وي در روزگار نخست وزيري پيش رو داشت، از جمله مباحث ديگري هستند كه در اين پژوهش مورد توجه قرار گرفته است. نويسنده براي تدوين اين كتاب، از تازه ترين سندها و منابعي كه از آرشيوهاي انگلستان و آمريكا يا از منابع ايراني به دست آمده استفاده كرده است و از برشمردن نكاتي كه بارها درباره آنهانوشته شده پرهيز كرده است.