اسماعیل صالحی مازندرانی
ملیت : ایرانی
-
قرن : 14
آية اللّه حاج شيخ اسماعيل صالحي مازندراني در سال 1312 ش. در يكي از روستاهاي قائمشهر در خانوادهاي روحاني متولد شد.گروه : علوم انساني رشته : الهيات و معارف اسلامي والدين و انساب : اسماعيل صالحي مازندراني فرهيختگان پرهيزكار بودند.پدر بزرگوارشان، مرحوم ملّا رحمت اللّه، يكي از روحانيون شريف و مورد احترام اهالي بود كه براي امرار معاش به كشاورزي هم مشغول بود. او در سال 1358 ش. در سن 72 سالگي دار فاني را وداع گفت و در زادگاهش «لَفُور» مدفون گرديد.مادر مكرّمه وي، عمّه خانم كُجوري، زني باتقوا و وارسته بود كه در تاريخ 1377 / 2 / 6 ش. به رحمت ايزدي پيوست و در زادگاهش به خاك سپرده شد.تحصيلات رسمي و حرفه اي : اسماعيل صالحي مازندراني در سن پنج سالگي، با هدايت پدرش با كتاب عزير خدا «قرآن مجيد» آشنا شد و قسمتي از قرآن را نزد وي آموخت و قسمت عمده آن را بدون معلّم فرا گرفت و حتي بخشهايي از كلام الهي را حفظ نمود.ايشان در اين باره ميگويد:«به خاطر دارم كه در همان دوران كودكي، آياتي از قرآن كريم را براي بعضي از روستاييان از حفظ ميخواندم و مورد تشويق آنها قرار ميگرفتم.» پس از آموختن قرآن مجيد و بعضي از كتب مذهبي و تاريخي و مقداري از جامع المقدّمات از محضر پدر بزرگوارشان، براي ادامه تحصيل علوم اسلامي با اشتياقي وصفناپذير، عازم «بابل»، يكي از شهرهاي مازندران، شد و صرف و نحو و منطق را از اساتيد بزرگوار مدرسه «صدر» آموخت.آن گاه به تهران عزيمت كرد و حدود دو سال در تهران مشغول تحصيل بود. سپس عازم قم شد و حدود هفت ماه در مدرسه فيضيّه اقامت داشت. عشق به تحصيل چنان او را فراگرفته بود كه فقر و سختيهاي طاقتفرساي آن روزها را به راحتي تحمّل ميكرد.در اين باره ميگويد:«ايّامي بر ما گذشت كه امكان به دست آوردن نان، حتّي به اندازه رفع گرسنگي هم، فراهم نبود؛ امّا تحمّل آن براي كساني كه شيداي تحصيل علوم و معارف ديني بودند، چندان مشكل نبود.»تلاش و جدّيت در تحصيل و مطالعه مداوم، غالب اوقاتش را پر كرده بود؛ به گونهاي كه زمان تحصيل و تدريس در شبانه روز به بيست ساعت ميرسيد.استعداد سرشار و روح كنجكاوش به حدّي بود كه از محضر استادي به محضر استادي ديگر حاضر ميشد تا مراحل كمال و معرفت را با اخلاص طي كند.دقّت نظر وي به گونهاي بود كه يكي از مدرّسان بزرگ حوزه، فرموده است: «من در عمرم طلبهاي دقيق النّظر مانند ايشان نديدم.» اين زماني بود كه به تحصيل درس منطق مشغول بود و با سؤالهاي پي در پي استاد را به اعجاب واميداشت.اوايل سال تحصيلي 1333 ش. عازم مشهد مقدّس شد و سطح عالي و مقداري از دروس خارج فقه و اصول را از محضر اساتيد و بزرگان حوزه علميه مشهد فرا گرفت؛ از جمله اساتيد وي، استاد عاليقدر و صاحب فضائل، حضرت آية اللّه حاج شيخ هاشم قزويني (ره) بود. مرحوم آية اللّه قزويني علاوه بر اين كه در فقه و اصول، استادي ماهر و خبير بود، در تربيت و تزكيه شاگردان نيز نقش به سزايي داشت.پس از حدود شش سال تحصيل و اقامت در جوار بارگاه حضرت علي بن موسي الرّضا(عليه آلاف التحيّة والثناء) در سال 1339 ش. براي ادامه تحصيل عازم قم شد و در حوزه مقدس آن جا در جوار مرقد مطهّر حضرت فاطمه معصومه (س) تحصيل و تدريس را پي گرفت.خاطرات و وقايع تحصيل : اسماعيل صالحي مازندراني درباره اتفاقات دوران تحصيليش اين چنين فرموده است:«هنگامي كه به سنّ ده سالگي رسيدم، در خود احساس عجيبي يافتم كه هر طور شده به مناطق بزرگتري رفته و به فراگيري علوم اسلامي بپردازم. و خود را در راهِ رسيدن به علم مشتعل يافتم و به همين مقصود به اصرار، از پدرم خواستم كه مرا به بابل، شهري كه در آن زمان در حدّ خودش داراي حوزه علميه نسبتاً بزرگي بود، ببرد. پدرم وقتي ديد كه تمام وجودم از عشق به تحصيل شعلهور شده است و حتي يك لحظه تاب توقف ندارم، مرا به بابل برده و نزد مرحوم آية اللّه شيخ امان اللّه كريمي (ره) ، كه عالمي زاهد و وارسته بودند، سپرد. مرحوم آية اللّه كريمي (ره) چون عالمي عامل بودند، در تربيت من نقش مهمّي ايفا كردند و بسياري از احكام اسلامي و ديني كه مورد نيازم بود، به من ياد دادند.» فعاليتهاي ضمن تحصيل : اسماعيل صالحي مازندراني (ره) ، به مناسبتهاي مختلف بارها اظهار ميداشت كه اگر علما و روحانيّون عذري ندارند، خود را با پوشيدن لباس مقدّس روحانيّت مزيّن كنند؛ زيرا اين لباس و عمامه، خود به خود اثر دارد و ديگران را به مسير حق هدايت ميكند. از اين رو، خود وي در سال 1332 ش. در حالي كه كمتر از بيست سال داشت، لباس مقدّس روحانيت را پوشيد و به كسوت عالمان دين در آمد.استاد آية اللّه صالحي مازندراني طبق معمول حوزه علميه قم، هر چهارشنبه، در پايان درس خارج فقه و اصول با بيان آيهاي از قرآن مجيد يا روايتي از امامان معصوم (ع) ، نكات بسيار آموزنده اخلاقي را متذكّر ميشد و راه تهذيب و تزكيه نفس را در كنار تحصيل دانش، به شاگردان ميآموخت.استادان و مربيان : اسماعيل صالحي مازندراني علاوه بر اساتيدي كه در بابل و تهران و مشهد مقدس داشت، در حوزه علميه قم نيز از محضر حضرات آيات و اساتيد گرانقدر بهرهمند شد كه بعضي از آن بزرگان عبارتند از:.1 حضرت آية اللّه العظمي بروجردي (ره) ؛.2 مجاهد بزرگ، حضرت آية اللّه العظمي امام خميني (ره) بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران؛.3 حضرت آية اللّه حاج ميرزا هاشم آملي (ره) ؛.4 حضرت آية اللّه العظمي گلپايگاني (ره) ؛.5 علّامه بزرگوار حضرت آية اللّه حاج سيد محمد حسين طباطبائي (ره) ؛.6 حضرت آية اللّه محقّق داماد (ره).همسر و فرزندان : در سال 1338 ش. در حالي كه كمتر از 26 بهار از عمر شريف اسماعيل صالحي مازندراني ميگذشت، با خانوادهاي نجيب، متدين و اهل علم از اقوام نزديك خود وصلت كرد.همسرش زني مؤمن، فداكار، متدين، صبور و عاشق اهل بيت (ع) است؛ به گونهاي كه وي بارها ميفرمود: «من به عشقي كه او به اهل بيت عصمت و طهارت دارد، رشك ميبرم.»آنچه شايان ذكر است، همراهي دلسوزانه همسرش در مراحل مختلف زندگي با او است؛ چه در دوره ستم شاهي كه ايشان گاهي در زندان و گاهي در تعقيب بود؛ چون علاوه بر وظيفه مهم خانهداري و دفاع از هجوم دژخيمان ساواك، نگهداري و تربيت فرزندان را در آن برهه حساس بر عهده داشت و در برابر مشكلات ايستادگي ميكرد؛ و چه در بعد از پيروزي انقلاب اسلامي كه همواره يار و مددكار همسر خود بود.حضرت آية اللّه صالحي مازندراني پس از ازدواج، با اين كه مدّت زيادي در منزل استيجاري زندگي ميكرد و براي امرار معاش در مضيقه بود، با جدّيت بيشتري به ادامه تحصيل پرداخت و هيچ مشكلي او را از هدف باز نداشت.يكي از فرزندانشان ميگويد: به ياد دارم در يكي از سفرهاي ايشان به مناطق مختلف شهري و روستايي، كه با او همراه بودم، در يكي از مناطق هنگام نماز، ايشان از امام جماعت مسجد - كه يك طلبه جواني بود - با اصرار خواست كه امامت جماعت را بر عهده بگيرد و او به همان طلبه اقتدا كرد و با اين عمل، موقعيّت آن روحاني را در آن محل بالا برد؛ و بدين وسيله به ديگران فهماند كه روحاني محلّ، عزيز و مورد احترام است.زمان و علت فوت : اسماعيل صالحي مازندراني پس از عمري تلاش و كوشش در راه تعليم، تربيت، تهذيب و تزكيه نفس، احياي دين و قرآن و فقاهت، سرانجام صبح جمعه 9 شهريور 1380 ش. در سن 68 سالگي در زادگاهش دعوت حق را لبّيك گفت و به ملكوت اعلي پيوست. فقدان او شكافي در عالم اسلام و روحانيّت پديد آورد كه پر شدن آن آسان نيست.پيكر مطهّر وي روز يك شنبه، 11 شهريور 1380 (13 جمادي الثاني 1422 ق.) با حضور هزاران تن از مردم مسلمان ساري تشييع شد.در قم نيز پيكر پاك آن عالم ربّاني و فقيه صمداني در ميان جمع زيادي از علما و فضلا و طلّاب و مردم اندوهگين قم با عظمت و احترام زيادي از مسجد امام حسن (ع) تا حرم مطهّر حضرت معصومه (س) تشييع و در صحن مطهّر با حضور انبوهي از علما و مردم به امامت آية اللّه جوادي آملي بر پيكر پاكش نماز خوانده شد و در سمت قبله مسجد طباطبائي نزديك در ورودي به خاك سپرده شد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : از آن جا كه «ديانت عين سياست و سياست عين ديانت است»، اسماعيل صالحي مازندراني در كنار تحصيل و تدريس و تأليف، در فعاليتهاي سياسي نيز حضور داشت؛ بلكه آن را وظيفه شرعي خود ميدانست و از همان دوران جواني، يعني در سالهاي 1331 - 1332 ش. با رفت و آمد به منزل مرحوم آية اللّه كاشاني در تهران، با مسائل سياسي كشور آشنا شد.در بعضي از جلسات مخفي، كه شهيد بزرگوار نوّاب صفوي (ره) سخنراني ميكرد، حاضر بود و نيز در متن مبارزات مردمي عليه رژيم ستم شاهي پهلوي قرار گرفت. خاطرات خوبي از كودتاي ننگين آمريكايي 28 مرداد و خيانت ملّيگرايان را در ذهن داشت. با شروع نهضت امام خميني در سال 1342 در صف مبارزان و روحانيان وفادار امام خميني قرار ميگيرد و در اين راه رنجها و تلخيهاي فراواني را به جان ميخرد؛ امّا هرگز خستگي به خود راه نميدهد.با شركت فعّال در حركتهاي سياسي و مبارزاتي و حضور در بعضي از جلسات مخفي علماي آن زمان، بسياري از اعلاميههايي را كه بر ضد رژيم ظالمانه پهلوي بود، امضا كرد.سال 1353 ش. هم زمان با دستگيري و تبعيد عدّهاي از مدرّسان عاليقدر، ايشان نيز دستگير و راهي زندان شد. در سالهاي 1353 و 1354 ش. در زندانهاي مختلف، از جمله: زندان ساواك و شهرباني قم، قزل قلعه(انفرادي و عمومي)، اوين و قصر، زنداني ميشود.آية اللّه صالحي مازندراني، پس از پيروزي انقلاب اسلامي در سمتهاي مختلفي، چون: دو دوره نمايندگي مجلس خبرگان رهبري از استان مازندران و حضور در مسئوليت قضاوت در برههاي از زمان، در خدمت نظام جمهوري اسلامي بودند. علاوه بر اين، هيچ گاه از تعليم و تربيت و هدايت مردم در مسير انقلاب غافل نبود و در مناسبتهاي مختلف با صدور اطلاعيّه و يا به حضور پذيرفتن اقشار مختلف مردم و بيانات و رهنمودهاي سازنده، نقش مهمّي در رشد و تعالي و هدايت آنها در اين راه ايفا نمود.فعاليتهاي آموزشي : اسماعيل صالحي مازندراني حدود 40 سال در حوزه علميه قم به تدريس فقه و اصول و ديگر علوم اسلامي مشغول بود.بعضي از كتابها يا علومي كه تدريس نمود، عبارتند از:.1 كفاية الاصول، از آخوند خراساني (ره) ؛.2 شرح تجريد الاعتقاد(كشف المراد علّامه حلي (ره) )؛.3 دو دوره كتاب حكمت شرح منظومه ملا هادي سبزواري (ره) ؛.4 نهاية الحكمة، از علامه طباطبائي (ره) ؛.5 برخي از مجلّدات اسفار ملّا صدرا (ره) ؛.6 يك دوره خارج قضا، خمس، وكالت و كفايت، از كتاب «تحريرالوسيله» تأليف امام خميني (ره) ؛.7 و از سال 1358 ش. تا آخر عمر شريفشان به تدريس «خارج فقه و اصول» اشتغال داشت و بعضي از روزها را به تدريس «تفسير قرآن» و «اخلاق» اختصاص داده بود.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : اسماعيل صالحي مازندراني با شروع مجدّد و اوجگيري نهضت امام خميني (ره) در سال 1356، ايشان نيز با صدور اطلاعيهاي در همان ايّام به مناسبت حمله ددمنشانه رژيم منحوس پهلوي به حوزه علميه قم، حمايت بيدريغ خود را از انقلاب بينظير امام خميني و عشق سوزاني كه به شخصيت والا و بي بديل امام داشت، آشكار نمود.ايشان در طول بيش از بيست سال بعد از پيروزي انقلاب اسلامي هرگز خود را از نظام مقدس جمهوري اسلامي جدا ندانست؛ بلكه با حمايتهاي خود و پشتيباني از ولايت فقيه، موجب تقويت نظام بود.شاگردان : اسماعيل صالحي مازندراني در مدت تدريس، شاگردان زيادي پرورش داد كه بيشتر آنها در قيد حيات هستند و در مسئوليتهاي مهمّ ديني و كشوري مشغول به خدمتند.بعضي از شاگردان وي عبارتند از:.1 حجة الاسلام و المسلمين محمّدي گلپايگاني، مسئول دفتر مقام معظّم رهبري؛.2 حجة الاسلام و المسلمين محسن قرائتي؛.3 حجة الاسلام و المسلمين مروي؛.4 حجة الاسلام و المسلمين ناطق نوري..5 حجة الاسلام و المسلمين سيد حميد روحاني، مؤلّف محترم كتاب «نهضت امام خميني (ره).»آرا و گرايشهاي خاص : اسماعيل صالحي مازندراني از همان ابتدا، همگام با تحصيل، در تهذيب و تزكيه نفس نيز كوشا بود و از اساتيد برجسته اخلاق كسب معنويت ميكرد و بر ملكات خوب نفساني خود ميافزود.وي به گونهاي خود را با ادب اسلامي مزيّن نموده بود كه هر كس با او همنشين ميشد، به ياد خدا ميافتاد و رنگ الهي ميگرفت.بعضي از سيره عملي و اخلاقي وي از اين قرار است:الف) توكّل به خدا و توسل به اولياي خدا :ايشان در تمام مراحل زندگي، بويژه در ايامي كه در زندانهاي رژيم منحوس پهلوي بود، به خدا توكّل داشت. ب) برپايي مجالس مذهبي: ايشان به سبب باورهاي ديني كه در عمق جانش ريشه داشت و عشق وافرش به اهل بيت (ع) ، در ايّام شهادت هر كدام از ائمه بويژه ايّام شهادت حضرت زهرا (س) در منزل خود مجلس عزا برپا مينمود و خطبا و مرثيه خوانان به سخنراني و مرثيه خواني ميپرداختند. ج) عطوفت و مهربانيايشان با همه مردم مهربان بود، امّا با كودكان عطوفت خاصي داشت.احترام به همسايه:او براي همسايهها احترام ويژهاي قائل بود و هميشه با گرمي از آنها استقبال ميكرد و در شادي و غم آنها حتيالامكان شركت مينمود. اگر مصيبتي براي يكي از همسايگان پيش ميآمد، براي عرض تسليت به منزلشان ميرفت و در مجلس ختم آنها شركت مينمود.احترام به روحانيّت: استاد آية اللّه صالحي، براي همه مردم بويژه براي محصّلين علوم ديني و طلّاب احترام زيادي قائل بود.تواضع و وقار: آية اللّه صالحي در عين تواضع، بسيار با وقار بود؛ به طوري كه نه در دام هزل و شوخيهاي ناروا گرفتار آمد، نه در ورطه خودپسندي و كبر سقوط كرد.اعتدال در غذا و استراحت:ايشان در خوردن و خوابيدن بسيار كم مؤونه بود؛ هميشه كم غذا ميخورد؛ با اين كه هيچ بيماري نداشت. معتقد بود كه بسياري از بيماريها از زيادهروي در خوردن پيدا ميشود.وارستگي: تمام سعي و كوشش ايشان اين بود كه به تمام احكام نوراني اسلام، عمل كند و لذا هميشه بهداشت و نظافت فردي را به خوبي مراعات ميكرد.آثار : احكام جوانان و نوجوانان ، استفتاءات ، رساله توضيح المسائل ، مفتاح البصيرة في فقه الشريعة(شرح عروة الوثقي ، مناسك حج
تازه های مشاهیر
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}