ملیت :  ایرانی   -  قرن : 14

بیوگرافی
 
بهرام بیضایی (زادهٔ ۵ دی ۱۳۱۷) فیلم‌ساز و نمایشنامه‌نویس و پژوهشگر سرشناس ایرانی است. از کارهای وی می‌شود کارگردانی فیلم و نمایش، تدوین فیلم، تهیهٔ فیلم، مقاله‌نویسی، نگارش یکی دو داستان و چند شعر و بیش از چهل نمایشنامه و پنجاه فیلمنامه و انبوهی پژوهش تاریخی و استادی در دانشگاه را برشمرد. بیضایی از فیلم‌سازانِ صاحب‌سبک و معتبر سینمای ایران و از نویسندگان برجستهٔ ادبیات نوین فارسی به‌شمار می‌رود. بعضی از نمایشنامه‌هایش به انگلیسی و فرانسوی و آلمانی و عربی و زبان‌های دیگری درآمده و در آسیا و اروپا و آمریکای شمالی چاپ و اجرا شده‌است. ده فیلم بلند و چهار فیلم کوتاه و کمابیش هفتاد کتاب و نمایش‌هایی بر صحنه‌های شهرهای مختلف ایران و گاه غیر از ایران از سال ۱۳۴۱ به بعد کارنامهٔ هنریِ بیضایی را تشکیل می‌دهد.
 
 
زندگی
 
بیضایی در تهران در خانواده‌ای اهل فرهنگ و ادب و جداافتاده از عوام به دنیا آمد. پدرش شاعری آرانی بود. بهرام از مدرسه می‌گریخت و در سینه کلوب فیلم تماشا می‌کرد. همین زمان با کار و سرگذشت صادق هدایت آشنا شد، و از او تأثیر گرفت. سپس‌ از رشته ادبی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران کناره گرفت؛ ولی حاصل پژوهش‌هایش را به صورت کتاب نمایش در ایران چاپ کرد، که یگانه منبع مهمّ تاریخ نمایش ایرانی شد. هم‌زمان به نمایشنامه‌نویسی گرایید، آن هم با بهره گرفتن از شیوه‌های تعزیه که نیاکانش در آران برپا می‌کردند. بیشترِ نخستین نمایشنامه‌هایش - مانند پهلوان اکبر می‌میرد - با نمایش گروه هنر ملّی کامیابی یافت؛ هرچند گاه جلال آل احمد کارش را سخت نکوهید. سال ۱۳۴۴ با منیراعظم رامین‌فر ازدواج کرد. بیضایی در اوایل دهه ۱۳۴۰ عضو گروه طرفه و از هنگام تشکیل کانون نویسندگان ایران از بنیان‌گذارانش و به همین خاطر آماج بدگمانی ساواک بود. وی سال ۱۳۵۷ از کانون کناره گرفت. دههٔ ۱۳۵۰ را به استادی در دانشگاه تهران و نیز فیلم‌سازی گذرانید. سال ۱۳۵۸، پس از ده سالی که نمایشی اجرا نکرده بود، مرگ یزدگرد را بر صحنه برد، که در ۱۳۶۰، سال اخراج دوباره‌اش این بار از کرسی استادی دانشگاه تهران، فیلم هم شد. پس از نمایش مرگ یزدگرد تا هجده سال امکان کار تئاتری نیافت، هرچند با پیگیری فراوان توانست چند فیلم بسازد. سال ۱۳۷۱ با مژده شمسایی ازدواج کرد. از سال ۱۳۷۶ دوباره کارِ تئاتر دست داد و بیضایی به شوق نمایش از اقامت کوتاهش در استراسبورگ دست شست و تا ۱۳۸۶ توانست برای چند نمایش و فیلم و کتاب پروانه بگیرد. سال ۱۳۸۹ به استادی بخش ایران‌شناسی دانشگاه استنفورد به آمریکا رفت. این مهاجرت بیضایی دیرانجام‌ترین اقامتش دور از ایران بوده. او در آمریکا نیز پُرکار بوده و غیر از تدریس، به نوشتن و نمایش پرداخته‌است.
بیضایی با نویسندگانی چون اکبر رادی و فیلم‌سازانی چون ناصر تقوایی و دیگرانی در دگرگونی نمایش و سینما در ایران نقش مهمّی داشته. در رأی‌گیری از ۵۵ منقّد سینمایی ایرانی به سال ۱۳۸۱ بیضایی با ۴۰ رأی برترین کارگردان تاریخ سینمای ایران شناخته شد. باشو، غریبه‌ی کوچک، که همراهِ گوزن‌ها کارِ مسعود کیمیایی برترین فیلم تاریخ سینمای ایران شناخته شده، و سگ‌کشی، که پرفروش‌ترین فیلم سال ۱۳۸۰ ایران شد، از برجسته‌ترین فیلم‌های بیضایی است. بعضی از مورّخان سینما سرآغاز فیلم‌سازیِ فیلم‌سازانی از نسل بیضایی و تقوایی و کیمیایی را سرآغاز فصل جدید سینمای ایران دانسته‌اند که «موج نو» نامیده‌اند؛ و فیلم‌های دههٔ ۱۳۵۰ بیضایی مانند غریبه و مه و کلاغ را در این جریان سینمایی گنجانیده‌اند. در تئاتر نیز اغلب او را مهم‌ترین نمایشنامه‌نویسِ تاریخ ادبیات فارسی گفته‌اند که، با نمایشنامه‌هایی چون هشتمین سفر سندباد و ندبه و نمایش‌هایی چون مرگ یزدگرد و افرا و همراهِ نمایشنامه‌نویسانِ دیگری چون ساتم الغ‌زاده و علی نصیریان و غلامحسین ساعدی و اکبر رادی، گونهٔ نمایشنامه را در زبان فارسی استوار کرده و نمایش را به پایه‌ای جدّی‌تر رسانید و سبب شد تا روزگار زرّینِ دهه ۱۳۴۰ در نمایش ایران به حصول پیوست. بیضایی تنها فیلمنامه‌های خود را به فیلم درآورده و - به استثنای بانو آئویی و با وجود علاقه به نمایش کارهایی از شکسپیر و سه‌آمی موتوکیو و اکبر رادی - همواره نمایشنامه‌های خود را به نمایش درآورده است. او تهیّه‌کننده و تدوین‌گر و طرّاح و کارگردان بیشتر کارهای نمایشیِ خود بوده. تأثیر بیضایی را بر هنر و اندیشه در ایران بزرگ شمرده‌اند.
 
جایزه‌ها
 
بیضایی با قبای سیاه و باشلق زردِ دکتری افتخاری ادبیاتِ دانشگاه سنت اندروز، اسکاتلند، عصرِ ۱ تیرِ ۱۳۹۶
جشنواره‌های فیلم
برندهٔ مجسمهٔ سپاس بهترین فیلم‌نامه دورهٔ پنجم جشنوارهٔ سپاس (رگبار) (۱۳۵۱)
برنده جایزه بهترین فیلم از نخستین دوره فستیوال فیلم تهران (رگبار) (۱۳۵۱)
برنده جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره فیلم مسکو (رگبار) (۱۳۵۱)
نامزد لوح زرین بهترین تدوین جشنواره فیلم فجر (شاید وقتی دیگر) (۱۳۶۶)
نامزد سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی از جشنواره فیلم فجر (مسافران) (۱۳۷۰)
برنده سیمرغ بلورین جایزهٔ ویژهٔ هیئت داوران (مسافران) (۱۳۷۰)
نامزد سیمرغ بلورین بهترین تدوین (مسافران) (۱۳۷۰)
نامزد سیمرغ بلورین بهترین فیلم‌نامه (روز واقعه) (۱۳۷۳)
برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم‌نامه (سگ‌کشی) (۱۳۷۹)
نامزد سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی (سگ‌کشی) (۱۳۷۹)
نامزد سیمرغ بلورین بهترین فیلم (سگ‌کشی) (۱۳۷۹)
برنده سیمرغ بلورین بهترین تدوین (وقتی همه خوابیم) (۱۳۸۷)
نامزد سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی (وقتی همه خوابیم) (۱۳۸۷)
خانه سینما و انجمن نویسندگان و منتقدان
نامزد تندیس زرین بهترین فیلم‌نامه در جشن خانه سینما (سگ‌کشی) (۱۳۷۹)
برنده تندیس زرین بهترین کارگردانی جشن خانه سینما (سگ‌کشی) (۱۳۸۰)
نامزد تندیس زرین بهترین فیلم جشن خانه سینما (سگ‌کشی) (۱۳۸۰)
نامزد تندیس زرین فیلم منتخب انجمن نویسندگان و منتقدان (سگ‌کشی) (۱۳۸۰)
نامزد تندیس زرین بهترین تدوین جشن خانه سینما (سگ‌کشی) (۱۳۸۰)
نامزد تندیس زرین بهترین عنوان‌بندی جشن خانه سینما (سگ‌کشی) (۱۳۸۰)
برنده جایزه بهترین فیلم کوتاه از جشنواره بین‌المللی فیلم شیکاگو (سفر) (۱۳۵۱)
برنده جایزه بهترین فیلم کوتاه از جشنواره فیلم مسکو (سفر) (۱۳۵۱)
برنده جایزه ویژه جشنواره بین‌المللی فیلم قاهره (غریبه و مه) ۱۳۵۴
نامزد لوح زرین بهترین تدوین جشنواره فیلم فجر (شاید وقتی دیگر…) (۱۳۶۶)
برنده جایزه اول جشنواره فیلم و هنر فرانسه (باشو؛ غریبه کوچک) (۱۳۶۹)
نامزد جایزه هوگو طلایی بهترین فیلم جشنواره بین‌المللی فیلم شیکاگو (رگبار) (۱۳۵۱)
برنده جایزه ویژه جشنواره بین‌المللی فیلم قاهره (غریبه و مه) (۱۳۵۴)
نامزد جایزه بالن طلایی جشنواره سه قاره (کلاغ) (۱۳۵۵)
برنده جایزه بهترین فیلم جشنواره بین‌المللی فیلم وایادولید (چریکه تارا) (۱۳۵۹)
نامزد جایزه بالن طلایی جشنواره سه قاره (شاید وقتی دیگر) (۱۳۶۶)
برنده جایزه بهترین فیلم جشنواره بین‌المللی فیلم هنر و تجربه اوبرویلیه (باشو غریبه کوچک) (۱۳۶۹)
برنده جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره فیلم آدانا ترکیه (باشو غریبه کوچک) (۱۳۶۹)
جایزه یک عمر دستاورد جشنواره بین‌المللی فیلم استانبول (۲۰۰۴)
جایزه روزی روزگاری (۱۳۸۷)
جایزه بیتا (۲۰۱۱)
جایزه میراث فرهنگ از بنیاد فرهنگ (۲۰۱۲)
جایزه سینا (۲۰۱۳)