کارگردان : Jean-Pierre Melville
نویسنده : Jean-Pierre Melville
بازیگران : Alain Delon, Bourvil, Gian Maria Volonté
خلاصه داستان : «کوری»پس از پنج سال حبس از زندان آزاد می شود. کمی بعد او با «ووگل»، خلافکار فراری، و «ژانسن»، پلیس سابق و تیراندازی چابک دست همراه می شود. آنان با موفقیت چهار میلیون دلار جواهرات باارزش را از محل نمایش شان می دزدند و در این جا متوجه می شوند که مال خرشان معامله را برهم زده است.
فيلم داستان يک زندانی فراری، سرقت الماس، تعقيب جنايتکاران توسط پليس و يک انتقام گروهی است اما کارگردان چنان با اين مولفهها رفتار میکند که يک شعبدهباز با کارتهايش؛ اين کارتها چيزی جز مديومی برای نمايش مهارتهای او نيستند.
«دايره سرخ» به يکی از گفتههای بودا اشاره دارد که میگويد افرادی که قرار است روزی به هم برسند بالاخره به هم میرسند، و چگونگی اين رسيدن مهم نيست. ملويل اين گفته را محقق کرد، چگونگیاش مهم نيست؛ شخصيتهای فيلم طبق تئوریهای رفتاری عمل میکنند، به طوری که يک وزير دولت معتقد است که همه انسانها بلا استثنا بد هستند.و يک مالک رستوران خلافکار قبول نمیکند که خبرچين پليس بشود چون توی ذاتش نيست که خبرچينی کند.
فيلم با نمايش دو فوق ستاره فرانسوی آن دوران، آلن دلون و ايو مونتاند، و ژيان ماريا وولونته، که اينجا در مقايسه با وسترن های اسپاگتی جوانتر ديده میشود و البته مو هم دارد، شروع می شود. اما اين فيلم جایی برای يکه تازی هنرپيشهها نيست --- يا صبر کنيد اين جایی برای يکه تازی هنرپيشهها است اما اين ستارهها هستند که سوار بر فيلمند و نه فيلم سوار بر آن ها. ظاهراً از تمام بازيگرها خواسته شده که آرام و خونسرد باشند، جلوی احساسات خود را بگيرند، حرفهایشان را نزد خود نگه دارند تا نشان دهند که تقريباً همه چيز نزد مردانِ تجربه میتواند بدون حرف زدن اتفاق بيفتد. با شروع فيلم کوری (دلون) را میبينيم که در حال آزاد شدن از زندان است. او راهی برای سرقت از يکی از جواهرفروشی های ميدان پِليس وندوم پيدا کرده است. بعد ووگل (وولونته) را میبينيم که زندانی دستبند به دستی در قطار است، اما قفل دستبند را باز میکند، پنجره میشکند و از قطار در حال حرکت بيرون میپرد و از دست پليس باسابقهای به نام ماتی (با بازی آندره بورويل) میگريزد.
منبع : نقد فارسی
/987/
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}