کارگردان : ژوزف تورتاتوره (جوزپه) نویسنده : لوچیانو وینچنزونی افتخارات : نامزد اسکار 2001 در دو رشته بهترین فیلم برداری و بهترین موسیقی متن (انیو موریکونه) _نامزد بافتا در بهترین فیلم غیر انگلیسی _نامزد بخش بین الملل فستیوال برلین _برنده جایزه قوی طلایی از فستیوال کیبورگ _نامزد گلدن کلاب برای بهترین فیلم غیر انگلیسی و بهترین موزیک متن (انیو موریکونه) _برنده جایزه سندیکای روزنامه نگاران سینمای ایتالیا در بهترین موزیک متن (انیو موریکونه) بازیگران : مونیکا بلوچی , ژوزف سالفارو خلاصه داستان : مالنا داستانی از زندگی یک زن سیسیلی است در گرماگرم جنگ جهانی دوم. با شروع جنگ همسر مالنا به جبهه های نبرد میرود و مالنا در یک محیط سنتی، بدبین و با مردمی خشن و بی رحم تنها میماند. در این میان تنها یک پسر نوجوان است که مالنا را به مانند یک انسان دوست دارد. داستان با روایت رناتو آغاز میشود "حدود 12 سال و نیمه بودم و با اینکه که خیلی کوچیک بودم ولی تمام خاطراتم رو به یاد دارم، در آنروز موسیلینی به فرانسه و بریتانیای کبیر اعلام جنگ کرد و من اولین دوچرخه ام رو خریدم. و این جملات فروشنده "قاب دوچرخه انگلیسیه و دنده هاش فرانسویه و ترمزش... یادم نیست؟ ولی قفلش سیسیلیه همیشه روغنکاریش کن" خبر از جامعه ای بی هویت به ما میدهد. جواب پدر رناتو به فروشنده جهت خرید دوچرخه نو خبر از اوضاع بد اقتصادی مردم دارد. "کی میتونه تو این اوضاع دوچرخه نو بخره؟" رناتو سرشار از شوق دوچرخه ای که خریده است، از کوچه های شهر عبور میکند، مردم در صفوف به هم فشرده به سخنرانی موسیلینی، رهبر فاشیسم گوش میدهند و ابراز احساسات میکنند. مردم از شروع جنگ خوشحالند، تفکر ملی گرایی و فاشیسم در میان مردم موج میزند. در یک نمای نزدیک دوربین صورت مضطرب یک سرباز جوان را نشان میدهد که نگران جنگ و آینده اش است و در نمایی دورتر پیرمرد و پیرزنی که از خوشحالی سر از پا نمیشناسند. تقابل فکری نسل ها همیشه دغدغه جامعه های انسانی بوده و هست. منبع : نقد فارسی /987/