شهروند قانونمدار(LAW ABIDING CITIZEN)
[کسي که مرتکب هيچ جنايتي نمي شود،براي عدالت جذاب نيست!]
کارگردان:گري گري.بازيگران جرارد باتلر(کلايد شلتون)،جيمي فاکس(نيک رايس)،رجينا هال (همسر رايس)،امرالد انگل يانگ(دختر رايس). 110دقيقه .درجه ي نمايشي:R.
کلايد شلتون (جرارد باتلر)يک انسان معمولي وخانواده دوست است .ازهمان صحنه ي آغازين فيلم درمي يابيم که کلايد به ويژه عشق فراواني به دخترش دارد.سپس ضربه اي به در مي خورد،دولات ولگرد وارد خانه مي شوند و به همسر ودختر کوچولوي کلايد تجاوز مي کنند ونهايتا آنها را به قتل مي رسانند کلايد که براثر اصابت ضربه ي چوب بيسبال برسرش قادر به انجام هيچ واکنشي نيست . صحنه ي قتل را مي بيند و براي هميشه چهره هاي متجاوزين را درخاطر مي سپارد.کلايد به نحو قابل درکي خواهان اجراي عدالت ومجازات قاتلين است.اما نظام قانوني ضوابط خاص خودش را دارد. نيک رايس(جيمي فاکس)، دادستان،تصميم مي گيردمعامله اي با دو قاتل بکند تا حداقل يکي از آنها به مجازات مرگ وديگري به مجازاتي کمتر محکوم شوند. رايس اين معامله را انجام مي دهد و فردي که در واقع قاتل اصلي بوده (کريسيتن استولت )به مجازات کمتري محکوم مي شود .کلايد موقعي که در نزديکي ساختمان دادگاه صحنه ي دست دادن دادستان وقاتل را مي بيند از کوره درمي رود. ده سال مي گذرد کلايد ظاهرا طي اين ده سال هر چه کتاب قانون را بوده خوانده (واحتمالا سري فيلم هاي اره را هم بارها وبارها ديده!) وحالا نهايتا به اين نتيجه رسيده که سيستم قضايي کشورش قادر به اجراي عدالت نيست.کلايد عزم خوراجزم مي کند تا همه ي کساني را که درقتل خانواده اش دخيل بوده اند به قتل برساند و...
شهروندقانونمدار تا دل تان بخواهد پر از انواع لفاظي ها وسخنراني هادرباره ي قانون وعدالت است. ظاهرا اين لفاظي ها صرفا با اين هدف درفيلم گنجانده شده تا سرپوشي بگذاردبرتهي بودن فيلم. به کلام ديگر،ژست اخلاقي فيلم بدجوري توي ذوق مي زند اما مشکل فيلم درجاي ديگري است. سازندگان شهروند قانونمدار موفق نشده اند. به هيچ طريقي تماشاگر را درگير قصه ي فيلم و کاراکترهاي آن بکنند.کلايد در واقع يک پليس خودخوانده است که قصد اجراي عدالت رادارد. اما انگيزه ي اصلي اوبراي انتقام گيري چيز ديگري به جز غم از دست دادن عزيزان اش است.کلايد مي خواهد آن دو قاتل را بکشد زيرا آنها درآن روز شوم موفق شده بودند به وي رودست بزنند. وغرورش رابه عنوان يک مرد جريحه دار بکنند. در واقع انگيزه ي کلايد براي انتقام گيري عمدتا خودخواهانه است وربط چنداني به مرگ عزيران اش ندارد. فيلم هاي ژانر انتقام وپليس خودخوانده جايگاه ويژه اي درسينماي جهان دارند و تماشاگران هم معمولا از اين نوع فيلم ها استقبال مي کنند.اما بايد دوست داشتني از کار دربيايد تا تماشاگر يک جورايي با وي همذات پنداري کند.اما کلايد فيلم شهروند قانونمدار موجب بروز هيچ سمپاتي يا همدلي اي از سوي تماشاگر نمي شود.زيرا چنين کاراکتري - که نمونه ي اعلاي آن را چارلز برانسون درمجموعه فيلم هاي آرزوي مرگ خلق کرد- در درجه ي اول بايد انسان بودن خويش رابه تماشاگر ثابت کند.
شهروند قانونمدار اين اصل مسلم فيلم هاي پليس خودخوانده را ناديده گرفته ودرنتيجه کاراکتري راخلق کرده که تناسبي با قصه ي انتقامي فيلم ندارد.
منبع:نشريه دنياي تصوير شماره187
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}