کارگردان: توني اسکات.
بازيگران: دنزل واشينگتن (فرانک)، کريس پاين (ويل)، روزاريو داوسن (کاني) اتان سايلي (ويل)، کوين ديون (گالوين)، کوين کوريگال (بازرس ومر).
98 دقيقه.
درجه نمايشي : PG-13
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
«من قطاري ديدم، که موادِ سمّي مي برد، و چه بي ترمز مي رفت!» سهراب سپهري (با کمي تغيير!)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
$ توقف ناپذير UNSTOPPABLE
اکشن / درام / هيجاني
يک قطار باربري حامل مواد سمي مرگ بار بدون اينکه هيچ راننده اي داشته باشد با سرعت هر چه تمام به سوي شهر کوچک اسکرانتون در ايالت پاسادناي آمريکا در حال حرکت است و فاجعه اي عظيم در راه است.
اين خلاصه ي داستان فيلم توقف ناپذير است؛ فيلمي که در بين اکشن هاي پائيز امسال سينماي آمريکا جزو بهترين ها به حساب مي آيد. آنچه فيلم صد ميليون دلاري توقف ناپذير را باورپذيرتر و در نتيجه هيجان آورتر کرده،  «واقعي» بودن يا امکان پذير بودن قصه ي آن است. در سال 2001 قطاري با 47 واگن در اوهايو به راه افتاد بدون اينکه راننده اي داشته باشد. در سال 2008 در لس آنجلس حادثه ي قطار بي راننده ي ديگري 25 کشته به جا گذاشت. قطعاً اين حوادث واقعي الهام بخش فيلم بوده. اما چرا راه دور برويم، داستان اين فيلم شباهت بسيار زيادي به حادثه ي از ريل خارج شدن قطار حاوي مواد شيميايي قابل انفجار در نزديکي شهر نيشابور خودمان در چند سال پيش دارد؛ حادثه اي که ده ها کشته و ويراني هاي عظيمي به جا گذاشت. مشکل از زماني آغاز مي شود که مهندس قطار (اتان سايلي) با تصور اينکه قطار حاوي مواد سمي را متوقف کرده از آن پياده مي شود اما آقاي مهندس به زودي صحنه اي را در برابر چشم خود مي بيند: قطار نه تنها متوقف نشده بلکه به آهستگي در حال سرعت گرفتن و دور شدن از ايستگاه است. ما از همان پنج دقيقه ي اول فيلم مي توانيم کل ماجرا را حدس بزنيم اما اين به اصطلاح پيش بيني پذير بودن قصه ي فيلم چندان ناراحت کننده نيست زيرا سازنده ي فيلم کسي است که مي داند چگونه از يک قصه ي پيش بيني پذير فيلمي جاندار و محکم بيرون بکشد. توني اسکات، کارگردان توقف ناپذير، عاشق حرکت است و يک قطار گريزپاي مهار نشدني بهترين فرصت را به اين اکشن ساز قديمي مي دهد تا فيلمي به شدت پر تحرک و پر شتاب ارايه کند. فيلم اسکات همانقدر  نفس گير و پر تحرک است که خود قطار. فيلم و قطار به موازت هم به تدريج و به آرامي شتاب مي گيرند تا آن يک ساعت پاياني فيلم تبديل شود به سوسپانس مداوم محض. فيلم از حيث پرداخت شخصيت ها کم و کسري اي ندارد؛ هر چند که يکي دو تا از قصه هاي فرعي تناسب چنداني با خط اصلي قصه ندارند. در واقع، در اينجا قطار گريز پا ستاره ي اصلي فيلم است و هر قصه ي فرعي بي ارتباطي به ناگزير در زير چرخ هاي قطار نابود مي شود. در صحنه اي از فيلم، توني اسکات دوربين را در بين تراورس هاي ريل قطار گذاشته تا ما بتوانيم تمام عظمت و صلابت آهنين اين قطار توقف ناپذير فاجعه آفرين را ببينيم و حس کنيم. فيلم داراي دو شخصيت اصلي است: فرانک (دنزل واشينگتن) يک مهندس کهنه کار قطار است که عاشق کار خود است، و ويل (کريس پاين) که نزد فرانک کارآموزي مي کند. اين دو وظيفه ي اصلي در متوقف کردن قطار و نجات اهالي شهر از مرگ حتمي را بر عهده دارند. اسکات فيلم خود را در عين حال از نقطه نظرهاي قطار و نجات اهالي شهر از مرگ حتمي را بر عهده دارند. اسکات فيلم خود را در عين حال از  نقطه نظرهاي متفاوتي روايت کرده: مهندسين، مدير ايستگاه (روزاريو داوسن)، مدير شرکت صاحب قطار (کوين ديون) که صرفاً نگران ضررهاي مادي است و ...
پوشش خبري هوايي خبرنگاران که با استفاده از هلي کوپتر صورت مي گيرد به فيلمساز اجازه داده تا به طرز باورپذيري از نماهاي هوايي براي مهيج تر ساختن اکشن فيلم استفاده کند. بهره گيري توني اسکات از اين تمهيد ما را به ياد فيلم سقوط شاهين سياه (2001) ساخته ي ريدلي اسکات (برادر توني اسکات) مي اندازد که او هم در فيلم خود استفاده ي موثري از نماهاي هوايي کرده است.
تاکنون در تاريخ سينماي اکشن چند فيلم خوب با محوريت قطار گريزپاي توقف ناپذير ساخته شده است که از جمله ي بهترين اين فيلم ها مي توان به ژنرال باستر کيتون (1928) و قطار افسار گسيخته آندري کونچالوفسکي (1985) اشاره کرد. هر دوي اين فيلم ها نامزدي جوايز اسکار را براي بازيگران اصلي شان، جان و ويت و اريک رابرتز، به همراه آوردند. بايد ديد که آيا دنزل واشينگتن هم به خاطر بازي در توقف ناپذير نامزد دريافت جايزه ي اسکار بهترين بازيگر مرد امسال خواهد شد يا خير.
توقف ناپذير جداي از بازيگري خوب و کارگرداني استادانه و حرفه اي توني اسکات، از فيلمبرداري عالي و صدابرداري عالي تر برخوردار است. با اين فيلمبرداري و صدابرداري عالي، قطار فيلم توانسته همچون يک سازه ي آهني بسيار عظيم، سنگين و کنترل ناپذير جلوه گر شود؛ قطاري که وقتي راه افتاد کسي ياراي متوقف کردن اش نيست. و البته ما اميدواريم که نهايتاً اين قطار متوقف شود تا آن بچه هاي معصوم و بي گناه هيچ آسيبي نبينند.
منبع: دنياي تصوير، شماره 199.