کارگردان: ماساکی کوبایاشی
فیلمنامه: یوکومیزوکی (بر اساس «داستانهای سنتی ارواح» نوشتهی لافکادیو هرن) -
فیلمبردار: یوشیو میازیما-
تدوین: هیساشی ساگارا-
موسیقی: تورا تاکه میتسو
طراحی صحنه: شیگه ماساتودا-
بازیگران: اپیزود اول: رنتارو میکونی (سامورایی)، میچیو آراتاما (زن اول) و میساکووا تانابه
سامورایی فقیری به خاطر ازدواج با دختری ثروتمند، همسر مهربان خود را ترک میکند، اما خاطرهی مهربانیهای زن سابقش، او را عذاب میدهد و او اعتبار و ثروت زن جدید را رها کرده و نزد زن اول خود بازمیگردد. زن به گرمی از او استقبال میکند و سامورایی شب را در کنار او میآساید؛ به هنگام صبح، متوجه جسد پوسیدهی زن میشود. سامورایی، خود نیز پیر شده است.
اویر تیتراژ فیلم «کوایدان»، هرچند ساده اما رازگونهاند. حرکت سیال رنگها، گاه شبحمانند میشوند و تفکر را دچار وهم میسازند و ذهن را برای درک معانی وجودی خود، به کنکاش وامیدارند. این ترفند اجرایی که بهطور کامل در خدمت مفهوم متجلی در داستانهای فیلم است، در سکانس آغازین اپیزود اول (سیهگیسو) نیز به کار گرفته شده است:
وربین در آستانهی در ورودی خانهی زن اول، حرکتی را آغاز میکند. این سفر در آن محدودهی کوچک به درازا میکشد، هر از گاهی نیز دری به سوی فضای ناشناختهی خانه گشوده میشود. سکوت حاکم، بر وهمگونگی فضا میافزاید. نوع طراحی صحنه و موسیقی در جریان سفر سیال دوربین، رسیدن به نقطهی محوریِ مکان یا فضا را امکانپذیر میسازند. این نقطهی محوری، محل بروز داستان یا کنش انسانی است. جایی که سامورایی فقیر در حال انتخاب موقعیت زمانی جدیدی برای خود است. او به خاطر آیندهی آرمانی، در حال ترک گذشتهی خویش است.
سان همیشه در فکر گریز از فناست. زمان حال دوامی ندارد و آیندهی آدمی را به سوی فنا رهنمون میسازد. در این میان، گذشته و تصویری که آدمی، در آینهی آن، از خود میبیند، دستاویزی خیالی، از فناناپذیری و جاودانگی، به دست میدهد. به همین دلیل، ثروت، رفاه و اعتبار زن دوم، سامورایی فقیر را ارضا نمیکند. در ذهن و روح سامورایی چیزی وجود دارد که نشانی از فناناپذیری را در خود داراست و آن خاطره و تصویر جاودانهی مهربانیهای زن اول است.
بازگشت سامورایی به کلبهی پوسیدهی خود، یکی از زیباترین سکانسهای اپیزود اول فیلم «کوایدان» است. با هر قدم او، چوبهای پوسیده، زیر پایش در هم میشکنند و درها فرو میریزند اما در میان این فضای تباهشده، زن اول مرد، زیبا و پرطراوت، در کنار چرخ نخریسی خود بر زمین نشسته است. لحظاتی بعد، مرد در آغوش خاطرات معنوی خود پناه میگیرد. میتوان کلبهی پوسیده را نمادی از تفکر مادی مرد سامورایی دانست که حضور معنوی زن اول، چون لعل پربهایی در درون آن میدرخشد و به حیات جاودانهی خود ادامه میدهد.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}