کارگردان: آکیرا کوروساوا فیلمنامه: شینوبوها شیموتو، هیده‌ئو اوگوتی و آکیرا کوروساوا فیلمبردار: آساکا زوناکایی تدوین: آکیرا کوروساوا موسیقی: فومیوهایا ساکا بازیگران: تاکاشی شیمورا، توشیرو میفونه، یوشیو ابنابا، سنی‌جی میاگوچی و ... قرن 17، ژاپن. دهکده‌یی کوچک مورد تهدید راهزنان قرار می‌گیرد. اهالی دهکده که غالباً دهقان هستند برای مقابله با آن‌ها چند سامورایی اجیر می‌کنند. سامورایی‌ها در ازای روزی سه وعده غذا، مردم را برای مقابله با راهزنان آماده می‌کنند. طی یک درگیری خونین چهار نفر از سامورایی‌ها کشته می‌شوند و تمامی راهزنان از بین می‌روند. فصل برنج‌کاری است و مردم شادمانه مشغول کشت برنج هستند. در حالی که سه سامورایی باقیمانده بر سر مزار دوستان خود ماتم گرفته‌اند، کشاورزان پیروزتر از همه به نظر می‌رسند. بنای استراتژی (طرح ساختاری) این فیلم، حرکت است. شکل (فرم) و روایت با هماهنگی ویژه‌یی در کنار هم حرکت می‌کنند. آهنگ درونی تصاویر با استفاده از نوع کادربندی‌ها، جابه‌جایی‌های درون‌کادری و پرداخت ویژه به افه‌های تصویری (مثل گرد و خاک و ...) شتاب یافته است، در عین حال ایجاز به گونه‌یی بدیع به کمک خط روایی داستان آمده است. زیبایی این ایجاز که به یاری تدوین فشرده و خاصی صورت گرفته در بعضی صحنه‌ها به خوبی آشکار می‌شود. صحنه‌های: - ملاقات اهالی دهکده و پیرمرد - هیاهوی «کیکوچیو» و دویدن سامورایی‌ها به سمت میدان دهکده - هجوم راهزنان و متوجه شدن سامورایی شمشیرزن و در نهایت آماده‌باش خطوط دفاعی دهقانان (در چند نما) این موارد به آهنگ برونی نماها نیز شتاب داده است. طول زمانی نماها تحت تأثیر همین حرکت کوتاه شده و به خدمت استراتژی یا طرح ساختاری فیلم درآمده است. این فیلم در کمال آگاهی صورت گرفته و به اثر، جلوه‌یی پرشکوه بخشیده است. به عنوان مثال، کادربندیِ: - چشم‌انداز وسیع در آغاز فیلم - صحنه‌ی به خاکسپاریِ «هیساکی» اولین سامورایی قربانی - صحنه‌ی حمله‌ی «کامبه‌یی» به عده‌یی که معترض تخلیه‌ی خانه‌های خود در حاشیه‌ی دهکده هستند - صحنه‌ی آسیاب آبی بعد از مرگ پیرمرد و زن، زمانی که «کیکوچیو» کودک بازمانده را در آغوش می‌گیرد - صحنه‌ی درگیری با راهزنان و به‌خصوص تیراندازیِ کامبه‌یی و گریه‌ی «کاتسوشیرو» بعد از پایان جنگ - اولین نمای سکانس پایانی در کنار گور سامورایی‌ها فیلمنامه‌ی «هفت سامورایی» پایان شکوهمندی دارد. داستان در نهایت به سرانجامی با یک تحلیل روانکاوانه از روابط آدم‌ها، منجر می‌شود. زمانی که آرامش به دهکده بازمی‌گردد و آفتاب بر شالیزارهای آن می‌تابد، زندگی چون موجی از راه می‌رسد و گذشته را به تلِ خاکستری از خاطره بدل می‌کند، اسطوره‌ها از یاد می‌روند و برای بازماندگان نسل مبارزان، تنها خاطره و انزوای تحمیلی باقی می‌ماند. در این میان تنها روستاییان هستند که پیروز شده‌اند. در سکانس پایانی، چهار سامورایی کشته‌شده بر فراز تپه‌یی دفن شده‌اند و سه سامورایی باقیمانده کنار گور آن‌ها ایستاده‌اند، آن‌سوتر دهقانان کار می‌کنند و سرود می‌خوانند، این میزانسن زیبا و پرمعنی است: حضور سامورایی‌ها در کنار گور دوستان خود، یاد و خاطره‌ی مبارزه یا لذت مبارزه را تداعی می‌کند. فاصله‌ی سامورایی‌ها با دهقانان، زدوده شدن خاطره‌ی اسطوره‌ها را در ذهن روستاییان تداعی می‌کند و از همه زیباتر عشق نافرجام «کاتسوشیرو» و «شینو» تداعی‌کننده‌ی انزوای جبری این انسان‌هاست. «کامبه‌یی» حقیقت تلخی را اعتراف می‌کند: - ما باز هم باختیم ... برنده روستاییان هستند نه ما. زمانی که «کامبه‌یی» رهبر سامورایی‌ها، به هیئت راهبی درآمده و نوزادی را از دست گروگانگیر آزاد می‌کند، خروج گروگانگیر از کلبه و مرگش، با حرکت آهسته (اسلوموشن) نشان داده می‌شود. این نما به دلیل کادربندی و ایجاز در بیان و تأکید روی آن در قالب حرکت آهسته‌ی تصاویر، رازآمیز جلوه می‌کند. «رابرت وایز»، «اریک رد»، «تارکوفسکی»، «سام پکین‌پا»، «جان استرجس»، «جورج لوکاس» و ... تنها نام عده‌یی از بزرگان سینماست که این فیلم را ستوده‌اند و حتی به تقلید از آن نیز پرداخته‌اند. برای مثال همین سکانس و همین نما برای پکین‌پا کافی بود تا با بهره‌گیری از کارکرد روانی حرکت آهسته‌ی تصاویر، مؤلفه‌یی خاص به آثار خود ببخشد. یکی از شاخصه‌های آثار سام پکین‌پا، نمایش فریم به فریم مرگ است. تنها تمایز آثار «کوروساوا» با پکین‌پا در استفاده از حرکت آهسته‌ی تصاویر لحظه‌های مرگ، تفاوت در نگرش آن‌ها به این مقوله است. کوروساوا در جست‌وجوی رازهای نهفته‌ و عمق و غنای مفهومی است و پکین‌پا در کنکاش دستیابی به جلوه‌های زیبایی‌شناسی تصویر منبع:iricap.com