موضوع: اجتماعی
کارگردان: مسعود کیمیایی
بازیگران: محمدرضا فروتن - بهرام رادان - اندیشه فولادوند - علی اصغر طبسی - داود عمادی - سعید روحانی - سیاوش شاملو - پولاد کیمیایی - پژمان بازغی - بهزاد جوانبخش - بیژن امکانیان - کیانوش گرامی - سعید پیردوست - فرزانه ارسطو - مریلا زارعی
خلاصه: فیلم در یک سرباز خانه آغاز می شود با در گیری یکی از سرباز ها "رضا" با یک تازه وارد به آسایشگاه " آسف" که سرانجام به دوستی آن ها می انجامد. در یک تعطیلی آخر هفته، آن ها به خانه هایشان می روند که رضا و آسف و سعید تصمیم می گیرند به خانه ی رضا بروند که مادرش مریض است. سر گروهبان هم با آن ها همراه می شود. وقتی به خانه ی رضا می رسند عزاداری بر پاست و مادر رضا از دنیا رفته است. پدر رضا زنی دیگر دارد که چمدانش را بر داشته تا آن جا را ترک کند. اما رضا مانع او می شود و به او می گوید که این خانه متعلق به اوست. خواهر رضا، با دست های قفل زده از زندان برای عزاداری مادرش به خانه می آید. او تعریف می کند که شوهرش را کشته است به خاطر آن که شوهرمعتاد شده است و تمام زندگی آن ها را بر باد داده است و دخترش را هم فروخته است که منجر می شود به کشتن شوهرش و نجات دخترش...
فیلم، درصحنه های آغازین، مانند صحنه ی خانه ی رضا و سوگواری، صحنه ای موثر و قابل توجه است. با نشان دادن مشکلات خانوادگی و گرفتاری های پیچیده ی اجتمایی، خبر از برشی از طرح دردها می دهد که به خوبی پی ریزی شده است: اعتیاد، مشکلات قانونی، قتل، بی سر و سامانی خانواده ها. اما، این پی ریزی قابل توجه، یک باره رها می شود. موضوع نقره مطرح می شود و سرگذشت او.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}