کارگردان : مصطفی کیایی نویسنده : مصطفی کیایی بازیگران : میترا حجار , مصطفی زمانی , هانیه توسلی , همون سیدی , میلاد کی مرام , ... خط ویژه" اگرچه با لانگ شات آغاز گشته و با لانگ شات پایان می یابد اما بیش از بسیاری از فیلمهای این روزهای سینمای ایران به شهر و جامعه ای که درون آن زندگی می کند وارد می شود. تیتراژی خلاقانه دارد که موازی با طواف دوربین به دور خیابانی از شهر (آن هم در یک مدیوم شات) می باشد و از اینجا تا پایان فیلم غالب نماها یا مدیوم شات هستند و یا کلوزآپ. مدیوم شات هایی از داخل خانه های آدم های درون داستان (نگاهی گذرا به زندگی شان) و از بالا و پایین شدن هایشان در شهر (نگاهی موشکافانه تر و بستر گشتن شخصیت ها برای رصد نمودن جامعه توسط فیلم) و همچنین کلوزآپ هایی برای راهیابی به درونشان (هرچند معدود و انگشت شمار). در این میان صدالبته به سبب اراده ی فیلمساز بر آفرینش اثری شهری و اجتماعی و رسیدن از جمع به جمع (و نه از فرد به جمع) کار با جمع بر تمرکز روی ساحت تک تک افراد تقدم دارد و از این رو "خط ویژه" مملو است از میزانسن های دو یا چند نفره. اما کار با جمع به هیچ عنوان سبب بی هویتی شخصیت ها و مانع از قصه گویی فیلمنامه نشده و از قضا موهبت های "خط ویژه" غالبا در فیلمنامه ی درخشانش نهفته است. فیلمنامه ی کیایی مملو از موقعیت های کمدی است و درست برخلاف "ضد گلوله" (که موقعیت های کمدی اش غالبا در اجرا عقیم می ماندند) موقعیت هایش را به ثمر می رساند. قصه اش با چند کنش جدی (زد و خورد در بانک و دزدی و...) کلید می خورد. کنش هایی که هم تعدد دارند و هم تنوع و نویدبخش فیلمی کنش مند و پررویداد هستند. رویدادها اگرچه جملگی در لحظه رخ می دهند اما تماما در بستر روند داستانی قرار داشته و مطلقا بیرون از ژانر فیلم نیستند. رویدادهایی که موقعیت های کمدی پی در پی خلق می کنند و سبب می گردند تا فیلمنامه چه در موقعیت سازی و چه در روایت و پیشبرد داستان و چه در بیان ریتم خود را حفظ و حتی تندتر گرداند. این ریتم تند در جای جای فیلم به چشم خورده و حتی در پرداخت ها نیز هویداست و از این رو هیچکدام از شخصیت های "خط ویژه" قصه ی حسین کرد شبستری ندارند و فیلمنامه نویس برای معرفی شخصیت ها تنها به روایت خرده قصه هایی معدود (و البته به میزان اقتضای فیلم) اکتفا کرده و سایر نشانه های شخصیتی آن ها را در بستر رویدادهای پرتعداد قصه ی اصلی تعریف کرده و اینگونه است که فیلمنامه ی "خط ویژه" میزبان قصه ی رویدادها می گردد و نه قصه ی شخصیت ها. اما آنچه فیلمنامه ی "خط ویژه" را غنی نموده در نحوه شکل گیری کمدی سیاه فیلم نهفته است. کمدی سیاهی که برخلاف بسیاری از آثار کمدی سینمای ایران نه فقط از طریق کمدی کلامی بلکه غالبا از طریق کمدی موقعیت شکل می گیرد. اکثریت قریب به اتفاق رویدادها و موقعیت های کمدی فیلم دارای اصالت هستند چرا که از یک زنجیره ی علت و معلولی برخوردارند و در عین حال با عنصر تصادف نیز تلفیق شده و موجب گشته اند تا تماشاگر در عین غافلگیری ها و خنده های پی در پی مصرانه داستان را تا پایان دنبال کرده و حتی یک لحظه هم به ساعت مچی خود نگاه نکند. فیلمنامه ی کیایی در عین حال هر کجا که اراده کرده به راحتی توانسته لحن عوض کند و این موهبت حداقل در دو مقطع از فیلم که یکی مطلع گشتن کاوه از ازدواج مهتاب (برای چند ثانیه سکوتی محض فضای پرتنش فیلم را دربرمی گیرد) بوده و لحن را از کمدی به درام تغییر می دهد و دیگری بیدار شدن کاوه و شاهین و دیگران و برهم خوردن نقشه ی فرار فریدون و همسرش است که لحن درام فیلم را مجددا به کمدی تغییر داده و هرگونه پایان بندی کلیشه ای در "خط ویژه" را با قاطعیت به تمسخر می گیرد. البته گاها لحن فیلم ترکیبی نیز می گردد و تصویر تلخ توزیع پولها از روی پل هوایی (که وجهی دوگانه داشته و در عین دارا بودن لحنی کمدی به خودی خود تلخ و تامل برانگیز می باشد) گواهی بر این مدعاست. در "خط ویژه" رابطه ی میان بازیگران و فیلمنامه رابطه ای دو طرفه است. به سبب علاقه ی کیایی برای کار با جمع چه در فیلمنامه ی فیلمنامه نویس و چه در میزانسن فیلمساز روی هیچکدام از شخصیت ها تمرکزی صورت نگرفته و این موجب گشته تا علیرغم بازی خوب هومن سیدی بازی هیچکدام از بازیگران فیلم به تنهایی جلب توجه نکند. آنچه موهبت می باشد کار گروهی موفق بازیگران است که دقیقا در خدمت فیلمنامه ی کیایی ایفای نقش کرده اند و غالب موقعیت های کمدی فیلمنامه را در اجرا به بهترین نحو ممکن به ثمر می رسانند و در عین حال فیلمنامه نیز با اعطای نشانه های شخصیتی منحصر به فرد و دیالوگ های جذاب و موقعیت های کمدی و کنش های غیرقابل پیش بینی و... به شخصیت ها بازیگران را در خلق و ایفای نقش کاراکترهایی به غایت جذاب یاری می کند. منبع:نقد فارسی