تهیهکننده، نویسنده و کارگردان: مانی حقیقی
بازیگران: ترانه علیدوستی، مانی حقیقی، سعیدچنگیزیان، اسماعیل خلج، صابر ابر، محمد عاقبتی، دانیال فتحی، هیمن دهقانی، نقی سیف جمالی، نادر فلاح، وحید آقاپور، محمدرضا نجفی، قربان نجفی، مهدی توکلی زانیانی
- خلاصه داستان فیلم:
در جاده ای کوهستانی در فضایی زمستانی در سرزمینی جنگ زده زن و مردی بین رهگذران پول پخش می کنند ...
راستش نوشتن درباره پذیرایی ساده، در شرایطی که بسیاری به تعریف و تمجید از آن پرداخته اند و آن را بهترین فیلم جشنواره می نامند، کاری سخت است. مخصوصا اگر بخواهی بگویی فیلم اگر نه یک فیلم ضعیف، بلکه اثری کاملا "متوسط" است! پذیرایی ساده، نه ابتدایی دارد، نه وسطی و نه انتهایی. البته شاید بسیاری از این موضوع خوششان هم بیاید. اما خب، در فیلمنامه، چهارچوب هایی از پیش تعیین شده هستند که معمولا توسط عموم فیلمساز ها (حالا امثال کیشولوفسکی به کنار) رعایت می شود. مثلا در کتاب فیلمنامه نویسی معروف سید فیلد ، معمولا مثلا 20 درصد را به ابتدای فیلم و معرفی آن اختصاص می دهند، 60 درصد را به پرداخت مسائل عنوان شده در ابتدا و رویداد های دیگر تخصیص می دهند و 20 درصد انتهایی فیلم، نتیجه گیری نهایی و .. است. مانی حقیقی، بازیگر / کارگردان «پذیرایی ساده» با ساخت این فیلم، عملا تمامی قائده های معمول و دستور العمل های کلی تعیین شده درباره فیلمنامه نویسی را لگد مال می کند و آنان را به سطل زباله پرتاب می کند! هر چند نوشته های سید فیلد و امثال وی، درباره فیلمنامه و ساختار آن وحی منزل نیستند، اما خب، مانی حقیقی هم کیشولوفسکی نیست!!
کته جالب توجه درباره دو کاراکتر اصلی فیلم آنکه علیرغم فرصت زمانی کافی، که در اختیار این دو کاراکتر قرار گرفته بود، من نتوانستم درک درستی از شخصیت آنها بدست آورم. (البته این موضوع هم احتمالا تعمدی بوده است) در مقطعی، مرد، (با بازی مانی حقیقی) مانند شخصیتی بیر حم، بی عاطفه و بسیار سنگدل ظاهر می شود که احساسات انسان ها را به راحتی هر چه تمام له کرده و تفاله آنها را فیلمبرداری می کند. اما همان مرد در نمای بعدی، 180 درجه تغییر حالت می دهد که برای دفاع از انسانی مرده در برابر سگ های گرسنه، تا آخرین نفس می جنگد. زن (با بازی ترانه علیدوستی) هم شخصیت به طور کلی انسان دوست تر از مرد دارد اما هر آنچه که ما از وی در فیلم می بینیم و می توانیم او را بشناسیم، از روی مخالفت های مکرر با مرد است. و الا خود چیزی برای معرفی ندارد.
اید بگویم موضوع فیلم بسیار زیباست و این موضوع، به علت گستردگی خود، می تواند انتخاب های بسیاری را در پیش روی فیلمساز (در اینجا فیلمنامه نویس) قرار دهد. برگزیدن تعدادی از انتخاب های بیشماری که موضوع در اختیار فیلمساز قرار می دهد، و تحت تاثیر قرار دادن تماشاگر با مساله "قدرت پول" کار چندان دشواری نیست اما «پذیرایی ساده» همین که در نشان دادن این موضوع، در کلیشه های رایج گرفتار نمی شود، جای امیدواری بسیار دارد. قدرت پول می تواند انسان را دروغ گو، رذل و پست کند، یا مردی را نسبت به سرنوشت نوزاد خردسال خود (هر چند مرده) بی تفاوت کند موضوعاتی است که برخی ممکن است با دیدن آن از این رو به آن رو شوند و برای فیلمساز هورا بکشند. اما فیلمساز لا اقل این شهامت را داشته که انسان هایی را هم مانند پیرمرد ساده دل در کوه که برای بازگرداندن پول به صاحب آن تا نیمه شب منتظر می ماند را هم نشان دهد. با تمامی این احوال، من ایده های نوی فیلمساز را دوست داشتم و از آنها لذت بردم
فارغ از بحث موضوع، فیلم «خیلی دور و خیلی نزدیک» را بسیار شبیه به «پدیرایی ساده» می بینم. در آن فیلم پزشکی برای کمک به فرزند بیمار خود، عازم سفری جاده ای می شود. اما کسی که واقعا نیاز به کمک دارد، خود پزشک است و نه فرزند او. این موضوع، درباره دو شخصیت اصلی داستان هم صدق می کند اما با این تفاوت که این کجا و آن کجا!
منبع:نقد فارسی
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}