کارگردان:نرگس آبیار
نویسنده:نرگس آبیار
بازیگران:مریلا زارعی، مهران احمدی، جواد عزتی، گلاره عباسی، یداله شادمانی، حسام بیگدلو، زهرا مرادی، سامان صفاری، مهیا دهقانی
خلاصه فیلم : «شیار ۱۴۳» داستان بانویی به نام الفت است که او سالهاست چشم انتظار فرزند است که خبر خوبی از راه میرسد اما امتحان بزرگ در راه است...
نقد فیلم : «حرکت بر خلاف جریان آب» تعبیریست که سالاری، منتقد سینما، از فیلم شیار ۱۴۳، دومین تجربه بلند نرگس آبیار، در اکران دانشگاه امام صادق بیان کرده بود. «شیار ۱۴۳»، در سی و دومین جشنواره فیلم فجر نیز حاشیههای مختلفی همراه داشته. در این متن سعی دارم بدون در نظر گرفتن این حاشیهها نگاهی بیندازم به صورت و محتوای آن و اینکه فیلم بر خلاف کدام جریان حرکت میکند.
شیار ۱۴۳ به نسبت فیلمهای دیگر دفاع مقدس ساده و کمهزینه ساخته شده است. در اینجا از پلانهای پرهزینهی توپ و تفنگ خبری نیست و جای آنها را footageهای( تصاویر آرشیوی) کوتاهی گرفته که به ما تنها اطلاع میدهند که جنگی در کار است. تنها صحنهای که از مناطق عملیاتی دیده میشود، وانت تویوتاییست که در بیابانی میگذرد و سنگری که محل دیدبانیست. فیلم تصمیم خودش را گرفته: اگر میخواهد انتظار بیپایان مادر را روایت کند، پس نیازی به هیجان انفجار باروت و شلیک گلوله ندارد. در عوض، جلوه بصری فیلم محوطه عظیم معدن مس است. هیولای گودالی خالی که بیکران مینماید؛ تجسم انتظار الفت. دوزخِ کورهای که مس را ذوب میکند و الفتی که دلش را به این کوره مثال میزند.
فیلم ساختار استواری دارد. در نیم ساعت اول تکلیف مخاطب روشن است، جوانهای آبادی به جبهه رفتهاند و خانوادهّها – و در مرکز توجه، الفت (مریلا زارعی)، مادر یونس – را در بیخبری و نگرانی گذاشتهاند و این داستانِ فیلم است که ۵۰ دقیق بعدی درگیر آن هستیم. روایت فیلم نسبتا ساده است و پیچیدگیهایی که مخاطب عام را از فیلم جدا کند ندارد. با این حال از سکانس آغازین فیلم و جمله «الفت! [...] یونس برگشته.» پیشآگهیهایی (foreshadow) در کار هستند که ذهن مخاطب را درگیر پایانبندی فیلم کند و حدس بزند که این بازگشت به چه صورتی میتواند رخ بدهد. همینطور برای درک موقعیتِ سربازی که در آغاز فیلم معرفی میشود، بایستی تا انتهای فیلم صبر داشته باشیم. نمادپردازی فیلم هم ساده و روان است، مانند گودال و کورهی معدن مس، قالی که بافت آن با کودکی یونس شروع میشود و اتمامش در پایانبندی فیلم است و رادیویی که تنها هدیه و یادگاری یونس به الفت بوده. در نتیجه فیلم در مقام نخستْ مخاطب عام را برای خود برگزیده است و با دریافت جایزهی فیلمِ برگیزدهی تماشاگران جشنواره فیلم فجر، به هدفش رسیده.
فصل پایانی فیلم تقریبا در ۱۰ دقیقه بسته میشود که به نسبت سایر فیلمهای داستانی زمان کوتاهتری دارد. در نتیجهی کوتاهی این زمان، ضربآهنگ فیلم بالاتر میرود و اضطراب و بیقراری الفت، بیننده را در خود حل میکند. شیار ۱۴۳ در خلق لحظههای احساسی کاملا موفق است؛ بازی فوقالعاده مریلا زارعی (سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن)، تدوین بجا و سکوتهای عمیق و در ورای همه اینها متن واقعگرایانه و ملموس فیلم، باعث این موفقیت شدهاند.
بازی باورپذیر و کارگردانی سلامت، هرچند از فضایل یک فیلم است ولی آن چنان نادر و نایاب نیست که صِرف اینها فیلم را از جریان کلی سینمای دفاع مقدس ایران بیرون بیاورد و در یادها باقی بگذارد. نرگس آبیار از منظری به مسئله دفاع مقدس میپردازد که کمتر در فیلمهای بعد از جنگ دیده شده است و همین است که «شیار ۱۴۳» را از جریان کلی سینمای دفاع مقدس ممتاز میکند.
جنگی که در فیلم آبیار وجود دارد، آنی نیست که صحنههایی از رشادت و فتح و سربلندی داشته باشد. هشت سال دفاع مقدس در فیلم شیار ۱۴۳ از فاصلهای دور دیده که نه، شنیده میشود. اطلاعات ما از جنگ محدود میشود به گزارشهای کوتاهی که رادیو پخش میکند و اطلاعاتی که پایگاه بسیج روستا ندارد. و اینها همه چیزهاییست که الفت میداند و نمیداند. علاوه بر این، نه الفت نه چهار جوانی که عزم رزم کردهاند و نه حتی مسئول بسیج روستا هیچ کدام حرفی راجع به محتوای جنگ و دفاع نمیزنند. جنگ برای الفت چیزی نیست مگر جای خالی یونس. نه شکایتی دارد نه میتواند شرایط را تغییر دهد. چارهای نیست مگر انتظار بر لبهی این گودال خالی بیکران. الفت میلّهای مادرانه خودش را نیز سرکوب میکند. حتی نمیخواهد آرزو کند که پسرش مثل بقیه جوانها که درسشان را خواندهاند، کسی شده باشد. او وظیفه خود را تحمل این شرایط میداند یا به قول خودش «[مگه] میتونم راضی نباشم؟»
شیار ۱۴۳ سرگذشت جوانانی است که جانشان را فدا کردند و مادرانی که در انتظار جانشان به لب رسید. کسانی که از انتظارشان امیدی به چیزی نبستند مگر پارهای از تن کسی که پارهای از تنشان بوده.
محمد رزاقی
منبع : سایت الف
/987/
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}