ویرایش عکس آبان ماه 98

درس خارج، عالی‌ترین سطح دروس حوزه علمیه است. این دوره به صورت سنتی، پس از طی دو دوره مقدمات و سطح آغاز می‌شود.

به گزارش راسخون ، از آن جایی که درس خارج، متن محور نیست و ارائه درس توسط استاد خارج از متن خاصی صورت می‎گیرد، به آن درس خارج گفته می‎شود. مشخص نیست که از چه زمانی عنوان «درس خارج» به این مرحله نهایی از تحصیلات حوزوی گفته شده است، اما به طور قطعی می‌توان گفت که در یک قرن اخیر از این عنوان استفاده می‌شده و تصویر درس خارج فقه آخوند ملامحمدکاظم خراسانی که آیت‌الله شیخ محمدحسین غروی اصفهانی (کمپانی) و آیت الله بروجردی در آن دیده می‌شوند، قدیمی‌ترین تصویر از درس خارج در یک حوزه علمیه شیعه است.

در ادامه به تاریخچه و چگونگی و سیر یکی از مشهورترین دروس خارج معاصر یعنی درس خارج فقه مقام معظم رهبری اشاره میکنیم که از کتاب روایتی از زندگی و زمانه حضرت آیت‌الله سید علی خامنه‌ای اقتباس شده است .
 

استاد خارج فقه

در دوران ریاست جمهور جلسات تفسیر قرآن ادامه داشت اما آیت‌الله خامنه‌ای تدریس خارج فقه را از سال 69 آغاز کرد؛ درسی در موضوعاتی مانند جهاد، قصاص و مکاسب محرمه که از آن تاریخ تاکنون ادامه دارد. (1)

تذکرات مهم برای حوزه

31 شهریور 70 در آغاز دومین سال تدریس درس خارج فقه 14 نکته از دغدغه‌هایش را درباره‌ی حوزه‌ها گفت. از نقش حوزه‌های علمیه در طول تاریخ گفت و این که «متأسفانه این جزو مباحث کم تحقیق شده و کم کار ماست! باید همه بدانند حوزه‌ی علمیه از جهات مختلف برای جامعه یک نقش حیاتی دارد و همان طور که عرض کردیم این باید مورد تدبر قرار بگیرد. یعنی کسانی روی این فکر کنند، تحقیق کنند، مواد لازم را جمع‌آوری کنند و در این زمینه فکر نو ارائه نمایند.» او از لزوم برنامه‌ریزی دقیق وحساب شده برای حوزه‌های علمیه گفت: «باید گروه‌های متخصص و متمحض در برنامه‌ریزی برای این کار باشند. بنشینند و مرتب به حوزه‌ی علمیه و مسیر آن نگرش داشته باشند و برای فردا و فرداهایش برنامه‌ریزی‌های علمی کنند.» (2)

ضرورت تحول در فقه

رهبری معتقد است: «در حوزه‌ها اساس، فقاهت است. فقه باید پیشرفت بکند... این پیشرفت، هم از لحاظ عمق است و هم از لحاظ سعه و فراگیری مسائل زندگی. فقه باید عمیق بشود؛ عمیق‌تر از آنچه که هست. همچنان که شما نگاه می‌کنید، فقه زمان علامه‌ی حلی رضوان‌الله علیه، از فقه زمان شیخ انصاری عمیق‌تر است. یعنی با آراء و نظرات گوناگون برخورد کرده و در طول زمان، عمق و پیچیدگی خاصی پیدا کرده است... امروزه فقه ما باید احکام معاملات را خوب برسد، احکام اجاره را به شکل جهانی خوب نگاه کند، احکام انواع و اقسام قراردادها را از شرع مقدس استنباط و بیان کند. خیلی از این‌ها است که امروزه برای ما روشن نیست. شما ببینید یک مضاربه‌ی ما که برای آن خیلی هم تره خرد نمی‌کردیم می‌تواند علی‌الفرض بانکداری را اداره بکند. خیلی خوب چرا ما در کتب فقهیه و ابواب مختلف فقهیه تفحص لازم نکنیم تا راه‌هایی را برای اداره‌ی زندگی پیدا نماییم؟ پس هم از لحاظ سطح بایستی پیشرفت بکند وگسترش بیشتری پیدا نماید و هم از لحاظ روش. همین روش فقاهتی که عرض شد، احتیاج به تهذیب، نوآوری و پیشرفت دارد. باید فکرهای نو روی آن کار بکنند تا این که بشود کارایی بیشتری به آن داد.» (3)

ضرورت فراگیری علوم اسلامی دیگر

آیت‌الله خامنه‌ای در آغاز درس خارج فقه سال 70 به نکات مهم دیگری نیز اشاره کرد؛ «در عین حالی که فقاهت اساس امر است، نباید از دیگر علوم اسلامی در حوزه‌ها غفلت بشود. مثلاً می‌بایست علم قرآن، شناسایی قرآن، فهم قرآن و انس با قرآن به عنوان یک علم و یک رشته در حوزه‌ها وجود داشته باشد. طلاب ما باید قرآن یا لااقل بخشی از قرآن را حفظ کنند، یا حداقل با آن مأنوس باشند. چقدر مفاهیم اسلامی در قرآن هست که اگر ما بخواهیم در فقه بحث کنیم، به فکر آن‌ها نمی‌افتیم. این انزوای قرآن در حوزه‌های علمیه و عدم انس ما با قرآن، برای ما خیلی مشکلات درست کرده است و بعد از این هم خواهد کرد و به ما تنگ نظری خواهد داد... تفسیر هم که یک علم مستقل است، همین طور است. حدیث، آشنایی با حدیث، علم حدیث، شناخت حدیث که غور در این علم، به دسته‌بندی‌های خوب، فهرست‌بندی‌های خوب و استفاده‌های خوب منتهی بشود که متأسفانه از همه‌ی آن‌ها ما الان محروم هستیم همین طور است.
در رجال که باید کار و تحقیق بشود، همین طور است. اگر چه کتاب‌های خوبی نوشته شده، لکن در عین حال انسان احساس می‌کند که خلاء عظیمی در رجال وجود دارد. ما از همین شناخت و معرفت رجال است که می‌خواهیم حجت را برای خودمان در باب سنت به دست آوریم. باید روی آن کار بشود. تاریخ هم همین طور بسیار مهم است. حتی از تاریخ هم می‌شود در فقه استفاده کرد. بسیاری از مسائل فقهی هست که به تاریخ ارتباط پیدا می‌کند ولی ما کمتر به این ارتباط توجه کرده‌ایم و حتی آن را کشف نکرده‌ایم. البته من تاریخ را به عنوان یک علم مستقل عرض می‌کنم یک علم اسلامی است؛ بایستی کسانی در آن کار کنند. فلسفه هم اگر چه در حوزه‌ها رایج است اما در حقیقت باید گفت که مهجور است. فلسفه باید در حوزه‌ها رواج پیدا کند... تبحر در فلسفه به این معناست که ما بتوانیم از تمام افکار فلسفی موجود دنیا که به شکل ساعت نگاری پیش می‌رود و ساعت به ساعت فکر فلسفی مطرح می‌شود و از ماده‌ی فلسفه‌ی موجود خودمان مطلع باشیم و در مقابل فلسفه‌های غلط و انحرافی، خودمان را در حال آماده باش نگه داریم و احیاناً اگر نقطه‌ی مثبتی در آن‌ها هست، از آن نقطه‌ی مثبت استفاده بکنیم». (4)


15 شهریور 1374، آغاز درس خارج فقه در سال تحصیلی جدید، آیت‌الله خامنه‌ای: «اگر ما در گذشته علمایی داشتیم که حرف می‌زدند یا می‌نوشتند یا شبهات را برطرف می‌کردند و یا معارف می‌گفتند، امروز چند برابر آن تعداد، با کیفیت‌های بالا مورد نیاز است.»

 ضرورت فراگیری علوم روز دنیا

«حوزه باید از پیشرفت‌های جهانی در همه‌ی مسائلی که به علوم اسلامی ارتباط پیدا می‌کند مطلع بشود و خود را با آن‌ها هماهنگ کند. مثلاً امروز در باب جامعه‌شناسی مفاهیم جدیدی مطرح می‌شود که این مفاهیم، با حوزه‌ی کار علمای دین ارتباط پیدا می‌کند. فرض کنید مفاهیم جامعه‌شناسی یا تاریخی مارکس در داخل اجتماعات می‌آید و وسیله‌ای برای القاء تفکرات ماتریالیستی و فلسفی مارکس می‌شود. مباحث اجتماعی یا اقتصادی مارکس، بامسائل فلسفی مارکس از هم جدا هستند. اگر چه این‌ها را به هم قفل و زنجیر کرده و ارتباط داده است، لکن مقوله‌های جدایی هستند. ماتریالیسم یک مقوله است. سوسیالیسم علمی در باب اقتصاد یک مقوله‌ی دیگر است. یا طبقات اجتماعی آن طوری که مارکس در تحول تاریخی که همان مبنای سوسیالیسم علمی است ترسیم می‌کند، یک حرف دیگر است اما همان مسائل اقتصادی و همان مفاهیم اجتماعی می‌آیند در ذهن فلسفی مخاطبان خودشان اثر می‌گذارند؛ آن وقت حوزه‌ی علمیه برای مقابله با ماتریالیسم، این دفعه شروع به تلاش و راه رفتن می‌کند!


28شهریور 1378، درس خارج فقه، آیت‌الله خامنه‌ای: «امروز روزی نیست که ما به نام دین و از زبان دین بتوانیم سختی را بگوییم که سست باشد، یا هدفی را ترسیم کنیم که نتوانیم آن را از معارف اسلامی استخراج نماییم.»

چرا ما از اول متوجه نباشیم که چه چیزی دارد در دنیا فراهم و فراورده‌ می‌شود، تا به افکار بشر داده بشود، تا خودمان را از ریشه آماده کنیم؟ بنشینیم تا 100 سال بعد از مرگ مارکس که افکار او همه جا منتشر شد و وارد کشور ما گردید و چهار نفر از بچه‌های ما رفتند توده‌ای یا مارکسیست شدند و خدا را انکار کردند، آن وقت تازه به این فکر بیفتیم که حالا مثلاً علیه بی‌دینی و بی‌خدایی آن‎ها کتاب بنویسیم! این درست است؟ راهش این است یا نه، اگر از همان وقتی که تفکرات اقتصادی یا اجتماعی مارکسیسم یا هر مکتب دیگری داشت ریشه می‌گرفت و جوانه می‌زد من به عنوان مثال مارکسیسم را می‌گویم که حالا امروز در دنیا دیگر از مارکسیسم تقریباً خبری نیست. امروز باز چیزهای دیگری هست. چنانچه حوزه‌های علمیه متوجه بودند و خودشان را هماهنگ می‌کردند و پیش می‌بردند، می‌توانستند به موقع و بجا آن افکار صحیح اسلامی را بدهند و نگذارند که در موضع تدافعی قرار بگیرند؛ همیشه موضع تهاجمی و تبیینی داشته باشند. پس بایستی خودشان را با افکاری که به نحوی با مسائل اسلامی ارتباط پیدا می‌کند، هماهنگ نمایند...» رهبری معتقد است: «حوزه باید با سبک‌های نوین تحقیق آشنا بشود... حوزه باید به سمت تخصصی شدن پیش برود... در حوزه باید به تبلیغ به صورت جدی توجه بشود. یعنی برای تبلیغ برنامه‌ریزی شود... فکر وحدت دین و سیاست را، هم در تفقه و هم در عمل دنبال بکنید... ما امروز در باب اداره‌ی کشور به مسائلی برخورد می‌کنیم که مشکلات و معضلات دینی و فقهی ماست. ما پاسخ این‌ها را می‌خواهیم اما کسی جوابگو نیست. باید خودمان بنشینیم، یا آقایی را ببینیم و از او بخواهیم، یا فرضاً بگوییم در کتاب‌ها بگردند و جواب این مسئله را پیدا کنند. باید دستگاهی آماده باشد و تمام مشکلات و معضلات نظام را پیش‌بینی کند، نسبت به آن‌ها فکر کند، راه حل ارائه کند و جواب و پاسخ آماده را برای آن آماده نماید. این جزو وظایف حوزه‌های علمیه است. لذا متعلق به اسلام است و اسلام آن چیزی است که حوزه‌ی علمیه برای آن به وجود آمده است... در حوزه نسبت به ارزش‌های اسلامی، حداکثر عنایت و احترام بشود. مثلاً طلبه‌ی جبهه رفته و عمری در جبهه صرف کرده، بایستی ارزش والایی در حوزه داشته باشد... برای طلابی که درآمدی جز شهریه‌ها ندارند، از روش‌های جدید استفاده شود. بالاخره باید کارهایی انجام بگیرد؛ مثل خانه‌ی سازمانی، مثل بن مخصوص، مثل بیمه و از این قبیل... درحوزه باید از درگیر شدن با مسائل جناحی به شدت پرهیز شود... هر طلبه‌ای برای آینده‌ی زندگی علمی و فکری خودش برنامه‌ریزی کند، بی‌هدف در حوزه نماند.. این چنین نباشد که 10 سال، 15 سال، 20 سال بگذرد و همین طور بی‌هدف در حوزه باشند و پای این درس و آن درس بنشینند و فسیل بشوند. نه فایده‌ای برای مردم و نه فایده‌ای برای خودشان داشته باشند...
شاید یکی از مهمترین بلکه باید گفت مهمترین این مسائل... مسئله‌ی تهذیب اخلاق در حوزه‌های علمیه است... مسئله‌ی تهذیب اخلاق، مسئله‌ی ساده زیستی، مسئله‌ی اعراض از زخارف دنیا را بایستی در حوزه‌های علمیه جدی گرفت... در امتحانات طلاب که بسیار هم مهم است ممتحنین باید با روش خود، طلاب را از غور بی حاصل در بعضی از کارهای کوچک و ریز و عبارت‌ها و ریزه‌کاری‌ها و پرداختن به حواشی و امثال این‌ها برحذر بدارند و بیرون بکشند.» (5)

 تحول در کتاب‌های درسی حوزه

«این کتابهای درسی ما ابدی نیست... این چنین نیست که ما خیال کنیم تحصیل حتماً از طریق این کتاب‌هاست. نه، نگاه کنیم، عیب این کتاب‌ها را پیدا کنیم و یک کتاب بی‌عیب در اختیار بگذاریم. ببینیم آیا این ترتب علمی درست است یا درست نیست. اگر دیدیم درست نیست، شکل درستش را پیدا کنیم. هیئت‌هایی برای نوشتن کتاب، نوشتن مطالب جدید، فقه مقارن را در حوزه باب کردن و خلاصه روش‌های نو را در کتاب‌های درسی هم به کار گرفتن، باید اختصاص پیدا کند.» (6)

روایت‌هایی از جلسات درس خارج

آیت‌الله خامنه‌ای در جلسات درس در جایگاه استادی است و روابط رسمی حکومتی بر این جلسات حاکم نیست. در فضای استادی و شاگردی و اساتید درمی‌گیرد. آقای مروی می‌گوید: «هنگامی که اصرار برخی روحانیون و ائمه جمعه را برای پخش درس‌های خارج فقه رهبری از رادیو معارف به رهبری گفته، رهبری پرسیده بود درس همه پخش می‌شود؟ عرض کردم نه، فلان آقا و فلان آقا و فلان آقا درس‌های فقه‌شان پخش می‌شود. این سه نفر درسشان پخش می‌شود. ایشان فرمودند اگر رادیو، آن امکان را داشت که درس همه آقایان را پخش کند، درس ما را هم آخرش پخش کنند. اگر نه، این هنر نیست که چون رادیو و تلویزیون در اختیار ما هست، ما درس و برنامه‌های خودمان را مرتب پخش کنیم. نه، درس ما ضرورتی ندارد پخش بشود.» (7)

کتاب جهاد

دکتر محسن اسماعیلی که در اولین دوره‌ی جلسات درس خارج رهبری در سال 69 حضور داشته، می‌گوید: «معمولاً فقها درس خارج فقه خودشان را از «کتاب الجهاد» شروع نمی‌کنند اما ایشان این درس را از «کتاب الجهاد» شروع کردند. این موضوع کاملاً مرتبط با مسائل سیاسی، اجتماعی و نظامی است و بسیاری از مسائل مستحدثه را نیز شامل می‌شود... معمولاً درس ایشان با یک حدیث اخلاقی و یک موعظه یا نصیحت رفتاری شروع می‌شود... معمولاً درس ایشان با یک حدیث اخلاقی و یک موعظه یا نصیحت رفتاری شروع می‌شود... یکی از خصوصیات درس آیت‌الله خامنه‌ای این است که از قبل، رئوس اصلی درس‌ها را می‌نویسند و من یادم هست که «کتاب الجهاد» را که درس می‌دادند، نوشته‌های خودشان همراهشان بود... پایبندی ایشان به فقه جواهری بسیار جدی است. ایشان در مباحثی که ارائه می‌کنند و در اظهار نظرها کاملاً مقیدند که به همان روش قدما بحث کنند. در واقع ایشان به فقه سنتی پایبند هستند و به سنت اجتهاد تقید دارند... نوع تدریس ایشان نیز جالب توجه است. بالاخره ممکن است که در میانه‌ی درس کسی سوالی بپرسد که چه بسا بی‌ربط و نابجا باشد. این موضوع همیشه در درس‌های حوزوی اتفاق می‌افتد. اتفاقاً یکی از جذاب‌ترین بخش‌های درس نیز همین جاست که استاد چه واکنشی از خود نشان می‌دهد. اولاً ایشان با سعه‌ی صدر کامل با نظر مخالف برخورد می‌کردند و با آرامش ویژه‌ای به سوال کننده توجه می‌کردند که خود این موضوع جرأت سوال کردن و انتقاد کردن در درس را به انسان می‌داد. البته در این گفت و شنودهای طلبگی از مطایبه‌ها و شوخی‌هایی که در میان علما مرسوم است، زیاد صورت می‌گرفت و این خودش درس را با طراوت، شنیدنی و جذاب می‌کرد. یادم هست که یکی از دوستان در درس حاضر می‌شد اما معمولاً مطالعه نکرده سوالاتی مطرح می‌کرد. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به سوالات پاسخ می‌دادند. چند بار که سوالات رد و بدل می‌شد، به عنوان مزاح می‌گفتند: «حالا شما اجازه بدهید من آنچه را که مطالعه کردم بگویم و شما چیزی را که مطالعه نکردید باشد برای جلسه‌ی بعد.» یا به خاطر دارم در موردی به یک نفر گفتند: «حالا شما به حرف‌هایی که من زدم فکر کنید. شاید خدا به دلتان انداخت که حرف حق را بپذیرید.» یا مثلاً کسی اگر یک حرف خیلی عجیب و غریبی پای درس می‌گفت که تا به حال فقها نگفته بودند و با موازین فقهی خیلی سازگار نبود، ایشان می‌گفتند: «اجماع همه‌ی فقها با فرمایشی که آقای فلانی داشتند، شکسته شد». این طور درس را شیرین و جذاب‌تر می‌کنند.» (8)



درس خارج فقه، 15 شهریور 1374، آیت‌الله خامنه‌ای: «حوزه‌ای علمیّه باید مثل یک کارخانه‌ی تأمین کننده‌ی نیازهای جامعه، مرتّب کار کند و محصول خود را که همان محقّقان و مبلّغان و مدرسان و مؤلّفان و انواع قشرهای روحانی هستند، بیرون دهد.»

 روایتی از جلسات درس

سیدرضا اکرمی که سال‌هاست درس خارج فقه رهبری را تجربه کرده، معتقد است: «ایشان علی‌رغم اشتغالات و مسئولیت‌های فراوانی که دارند، اختصاص دادن سه روز هفته به درس و تدریس خودشان توفیقی است، هم برای ایشان و هم برای شاگردان. این امر باعث می‌شود که ایشان از مباحث فقاهت و اجتهاد نه تنها فاصله نمی‌گیرند بلکه همیشه درگیر آن هستند و به آن اهتمام می‌ورزند.» اکرمی می‌گوید رهبری از علمای پیشین بسیار با احترام یاد می‌کنند و هیچ‌گاه به یاد ندارد که نام علمایی مانند شیخ انصاری و آیت‌الله خویی در درس آورده شود و رهبری از آن‌ها تجلیل نکنند؛ «از امام راحل به عنوان استاد بزرگوار ما یا استاد اعظم یاد می‌کنند. من هیچ‌گاه ندیدم بدون پسوند نام ایشان را ببرند. حتماً نام بزرگان و اساتید را با تجلیل و ادب و احترام یاد می‌کنند اما در مباحث نقد و بررسی و اجتهاد و امثال این‌ها، خیلی با صراحت و شفافیت می‌گویند این سخن این جا اشکال دارد یا این جا دقّت نشده و امثال این‌ها و در این زمینه به صورت صریح نظرات خودشان را بازگو می‌کنند.» علم شناخت راویان حدیث (علم رجال) در حوزه بسیار مهم و ارزشمند است. اکرمی: «دانش رجال در حوزه‌های علمیه دانش گرانقدر و گران شأنی است. روایت ما، در کنار آیات قرآن مستند احکام قرار می‌گیرند. بر همین اساس، این روایات را باید کاملاً شناخت که اصلاً این حدیث از سوی معصوم صادر شده یا نشده و اگر صادر شده همه‌ی راویان آن مورد اعتماد هستند یا خیر؟ گاهی در یک حدیث شش نفر به عنوان راوی وجود دارد. باید مشخص شود که اصلاً این حدیث به امام صادق (علیه السلام) می‌رسد یا خیر؟ و دیگر این که خود راویانی که این احادیث را نقل می‌کنند، گاهی برخی دچار انحراف اعتقادی شده‌اند؛ مثل کسانی که قائل به وقف شده‌اند و گفتند امام هفتم همچنان امام است و امامت حضرت رضا (علیه السلام) را نپذیرفتند یا اعتقادات دیگر. اما در این جا این بحث مطرح می‌شود که شخصی که انحراف اعتقادی پیدا کرده حدیثی که نقل کرده درست است یا خیر؟ در برخی از موارد، ایشان به این جمع‌بندی می‌رسند که حدیث درست است ولو اعتقاد او مشکل پیدا کرده باشد که این فراوان پیش می‌آید. مقام معظم رهبری در درس نظرات رجالیین را کاملاً نقل می‌کند. مثلاً می‌فرمایند که مرحوم ممقانی این طوری گفته، غضائری طور دیگری گفته و نجاشی چنین و چنان گفته است؛ بعد ایشان در مباحث رجالی به صورت اجتهادی وارد می‌شوند و می‌گویند این حدیث اگر چه از نظر سند مشکل دارد اما به دلیل این که برخی از روایان جزو اصحاب اجماع هستند و حدیثی را که مورد قبول و اعتقاد نباشد اصلاً نقل نمی‌کنند؛ بنابراین حدیث مورد قبول است. از نظر بحث رجالی ایشان بسیار شیوا،گویا و جامع وارد می‌شوند و به نظر می‌رسد در سال‌هایی که در قم بوده‌اند تحت تأثیر دانش رجال آیت‌الله العظمی بروجردی (رحمه الله) نسبت به مسائل رجالی خیلی وقوف و احاطه پیدا کرده‌اند. مباحث تاریخ و مسائل زندگی ائمه اطهار فراز دیگری دارد که آن را در بحث اجتهادی خیلی دخالت نمی‌دهند اما در این زمینه نیز مسلط هستند. مثلاً شما همین کتاب «انسان 250 ساله» را نگاه کنید که در ارتباط با ائمه اطهار است. آن جا ایشان نگاه تاریخی و نظر تاریخی‌شان را مطرح می‌کنند و خیلی خوب و تحلیلی به زندگی ائمه می‌پردازند.» (9) آیت‌الله مومن با اشاره به جلسات روحانیون انقلابی پیش از انقلاب که در آن روحانیونی همچون آقایان منتظری، مشکینی، بهشتی، ربانی املشی، طاهری خرم‌آبادی و تعداد دیگری از علما شرکت می‌کردند اشاره می‌کند که آقا نیز از اعضای این جلسه بود؛ او می‌گوید از بحث‌های فقهی آقای خامنه‌ای در جلسات از همان زمان به نتیجه رسیده: «ایشان فردی است از جنبه علمی شایسته و خوش فکر که استنباط‌های قوی و در عین حال به روز از مسائل فقهی دارد... ایشان بسیار فاضل و ملاست و می‌تواند در ابواب مختلف فقه به شکل مستدل و دقیق بحث کند... ایشان قطعاً و بلاخدشه، مجتهد مطلق و در فقه و اصول و رجال بسیار متبحر است. مقام علمی ایشان فراتر از تشکیکات یک عده مغرض است. در آن جلسات هم بسیار اهل دقت نظر بودند و بسیار هم خوب استدلال و همه مسائل را بسیار خوب درک و طبعاً به همین کیفیت هم استنباط و اجتهاد می‌کردند.» (10) درس خارج فقه رهبری از سال 69 همچنان ادامه دارد.

پی‌نوشت‌ها:

1- دایرة المعارف بزرگ اسلامی، جلد 21، مدخل آیت الله سیدعلی خامنه‌ای.
2- آیت الله سیدعلی خامنه‌ای، سخنرانی در آغاز درس خارج فقه، 1370/6/31.
3- همان.
4- همان.
5- همان.
6- همان.
7- مصاحبه حجت الاسلام مروی با پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله خامنه‌ای.
8- گفتاری از دکتر محسن اسماعیلی رئیس دانشکده معارف اسلامی و حقوق دانشگاه امام صادق (علیه السلام) و عضو شورای نگهبان، پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله خامنه‌ای.
9- سیدرضا اکرمی در گفت و گو با سایت مشرق، 1393/4/28.
10- مصاحبه مجله پاسدار اسلام با آیت الله مومن، باز نشر در خبرگزاری فارس، 1393/3/10.

110