اگر جنس فروخته شده از اشیایی است که زود فاسد می ‌شوند در این صورت، چنان‌چه مشتری برای بردن آن اقدام نکند و فروشنده ملاحظه کند که آن چیز فاسد خواهد شد، می‌ تواند آن ‌را به دیگری بفروشد.
 
به گزارش راسخون، فقها چهارده گونه حق فسخ برای معامله بیان کرده ‌اند که از آن‌ ها به عنوان «خیار» هم تعبیر آورده ‌اند : 
 
* حق فسخ مجلس
 
فروشنده و خریدار تا وقتی در مجلس (جایی که در آن ‌جا خرید و فروش انجام شده است، مانند مغازه و فروشگاه) هستند، می‌ توانند معامله را بر هم زنند. قابل ذکر است چنان‌ چه بایع و مشتری با هم از مجلسی که در آن، بیع انجام شده است، خارج شوند، ولی هنوز از هم فاصله نگرفته ‌اند؛ این حق به حال خود باقی است.
 
* فسخ غبن
 
اگر فروشنده به کمتر از قیمت بازار بفروشد یا مشتری گران ‌تر از قیمت بازار بخرد و پس از معامله متوجه این نکته شوند؛ در این صورت، هر کدام که مغبون شده است می ‌تواند معامله را بر هم زند به شرط آن‌ که تفاوت، قابل توجه باشد و در هنگام معامله از نرخ بازار اطلاع نداشته ‌اند.
 
* فسخ عیب
 
چنان‌ چه جنس یا آن ‌چه در مقابل آن پرداخت می‌ شود معیوب باشد و طرف مقابل اطلاع نداشته باشد، او می‌ تواند تفاوت قیمت بگیرد یا معامله را بر هم زند. تذکر لازم این‌که تشخیص «عیب» به نظر عرف یا کارشناس است.
 
* فسخ شرط
 
فروشنده و خریدار می ‌توانند در ضمن قرارداد، شرط جواز فسخ بگذارند؛ بدین معنی که هر دوی آنان می ‌توانند زمانی را برای فسخ احتمالی معین کنند. این حق می ‌تواند برای یکی از آن ‌ها نیز اختصاص یابد.
 
* فسخ تخلف شرط
 
چنان ‌چه در قرارداد بیع، چیزی ضمن عقد قرارداد، شرط گردد و آن شرط حاصل نشود، طرفی که به نفع او شرط شده است می ‌تواند معامله را فسخ کند.
 
* فسخ تدلیس
 
اگر یکی از دو طرف معامله، مال خود را بهتر از آن ‌چه هست، نشان دهد؛ به‌ طوری که قیمت مال در نظر مردم زیاد شود؛ در این صورت، طرف مقابل پس از اطلاع می ‌تواند معامله را فسخ کند.
 
* فسخ رؤیت
 
اگر مشتری جنسی را که در صدد خرید آن است، ندیده، بلکه برای او توصیف کرده‌ اند و پس از خریدن، ملاحظه کند ویژگی‌ هایی که برای او بیان کرده ‌اند وجود ندارد؛ مشتری می ‌تواند بیع را بر هم زند. همین ‌طور است اگر مشتری قبلاً آن جنس را دیده و بر همان اساس بخرد و پس از معامله ملاحظه کند که جنس تغییر کرده و اوصافی را که قبلاً دیده است وجود ندارد. البته آن ‌چه نسبت به بایع گفته شد، در مورد چیزی که به وی منتقل می‌ گردد نیز جریان دارد.
 
* فسخ تبعض صفقه
 
اگر مشتری مثلاً دو جنس را با هم خریداری کند و به هر علتی یکی از آن دو جنس قابل تحویل گرفتن نباشد، مشتری ملزم نیست جنس دیگر را خریداری کند بلکه می‌ تواند معامله در مورد جنس دیگر را هم فسخ کند.
 
* فسخ تأخیر

 
اگر جنس خاصی فروخته شده، ولی هنوز تحویل مشتری نگردیده است و شرط تأخیر در پرداخت کالا یا عوض آن نشده باشد، در این صورت، تا سه روز معامله لازم است و اگر مشتری در این سه روز مراجعه کرد، نسبت به آن کالا اولویت دارد؛ ولی پس از سه روز، فروشنده می ‌تواند معامله را فسخ کند و آن جنس را به دیگری بفروشد.
 
* فسخ حیوان

 
اگر جنس فروخته شده یا آن ‌چه در مقابل جنس فروخته شده پرداخت می ‌گردد، حیوان باشد؛ هر کسی که حیوان به او منتقل می‌ گردد تا سه روز حق فسخ معامله را دارد.
 
* فسخ شرکة
 
چنان ‌چه فروشنده یا خریدار پس از قرارداد متوجه شود در مالی که به او منتقل شده با شخص دیگری شریک شده، می ‌تواند شراکت را نپذیرفته، معامله را بر هم زند.
 
* فسخ تعذر تسلیم
 
هرگاه جنس یا عوض آن، از قابلیت پرداخت و تحویل خارج گردد، طرف مقابل می ‌تواند معامله را بر هم زند؛ مثل این‌ که ماشین سرقت شود یا پرنده پرواز کند و قابل دسترسی نباشد.
 
* فسخ آن ‌چه زود فاسد می ‌شود

 
اگر جنس فروخته شده از اشیایی است که زود فاسد می ‌شوند در این صورت، چنان ‌چه مشتری برای بردن آن اقدام نکند و فروشنده ملاحظه کند که آن چیز فاسد خواهد شد، می‌ تواند آن ‌را به دیگری بفروشد؛ گرچه پول آن را از مشتری دریافت کرده باشد. البته باید پول مشتری اول را به وی برگرداند.
 
* فسخ تفلیس
 
اگر فروشنده پول را از مشتری دریافت نکرده و پس از معامله متوجه شود مشتری «مفلس» شده است، در این صورت او بین دو گزینه مخیر است: یکی این که معامله را بر هم زده، جنس فروخته شده را از وی پس گیرد و دیگری این ‌که به معامله وفادار بماند و برای دریافت پول خود صبر کند.
 
تهیه و تنظیم : حجت الاسلام والمسلمین سیدجعفر ربانی.
 
منبع  : هفته نامه افق حوزه
/2759/