یادم نمی رود در جشنواره فیلم فجر سال گذشته دوست داشتم ریسک کنم و فیلمی بی نام و نشان را ببینم که قرعه به نام  "انزوا" افتاد ولی با توجّه به اینکه اولین کارگردانی فیلم بلند، سازنده بود با بازی خوب امیرعلی دانایی فیلمی فوق العاده را به تصویر کشاند.

 راسخون : در جشنواره امسال به خاطر پر بودن سانس فیلم های مشهور، به سراغ فیلم "هایلایت" رفتم که با نکات تلخ و شیرین در فیلم روبرور شدم.

نقاط مثبت فیلم


1- بیان یکی از آسیب های خانواده

دوری مسافت به خاطر شغل همسر، همیشه باعث ایجاد شکافت هایی در بین خانواده ها شده بود. یادم نمی رود در سفری که به یکی از شهرهای ساحلی جنوب کشورداشتم راننده ماشین به بنده می گفت: «به خاطر دوری آقایون از منزل، بعضی خانم های متاهل دنبال ارتباط با پسر های مجرد در آژانس ها هستند.» در این فیلم هم قصه خیانت به خاطر دوری همسر و کار در معدن رقم می خورد که بسیار نکته ی خوب و دقیقی بود و می توانست این موضع پرداخت بیشتری هم داشته باشد ولی در همین حد هم مورد قبول بود.

نا گفته نماند فیلم های ما در بیان نکات آموزنده و اخلاقی و انتقال مفاهیم دینی، دست و پا بسته و گنگ بودند و نمی توانند قصه ای روان را برای مخاطب به تصویر بکشند و گمان می کنند ابتدا باید با خیانت و چند صفت زشت دیگر طرح موضوع کنند و بعد در یک یا چند سکانس کوتاه آن معروف یا صفت اخلاقی را بگویند بعد هم پایان فیلم، که این خیلی جالب نیست و نا خواسته طولانی بودن موضوع اثرش بیشتر از جواب کوتاهی است که در آخر فیلم بر مخاطب دارد. دقت کنید خداوند در قصه حضرت یوسف سکانس خیانت و نقشه فحشاء زلیخا را در یک آیه و  در نهایت ادب بیان می کند و حدود صد و چند آیه دیگر  به بیان نکات آموزنده می پردازد.

2- گذشت و بخشش در زندگی مشترک

در آموزه های دین ما بسیار به این صفت اخلاقی سفارش شده است، خصوصا اگر این مسئله در زندگی مشترک و مسائل خانوادگی باشد. در روایات هم توصیه به بخشش خطای همسر شده است.

البته جا داشت در بیان این نکته، فیلمنامه نقش مرد را در بوجود آمدن این آسیب پر رنگ تر می کرد  و به تعبیری تقصیر ها را واضح و روشن تقسیم می کرد و بیان می نمود که لطلافت زن با دوری مرد سازگار نیست و زود صدمه می بینید و نیاز به مدیریت مرد و پر رنگ کردن نقش خود در زندگی مشترک را دارد. حال این نقش خوب را با تماس روزانه و نوشتن نامه و فرستادن هدیه می توان به نمایش گذاشت.

نقاط منفی فیلم


1- قصه تکراری

اینکه بعد از چند دقیقه قصّه خیانت به همسر را به مخاطب لو بدهیم یعنی حرف خاصی برای زدن نداریم و فعلا ما را تحمل کنیم تا ببینید فیلم به کجا می رسد. اصل خیانت شاید معظل اجتماعی باشد ولی چرا دنیال نحوه ورود خاص به موضوع نبودند و اول داستان مخاطب را نا امید می کنند.

یادش بخیر چند سالی است جای "ابد و یک روز" خالی است و اینکه چقدر قصه اعتیاد و یک ازدواج خواهر خانواده مخاطب را دیوانه وار پای فیلم میخکوب کرد. اصلا چرا به روش مخالف، مفاهیم را انتقال نمیدهیم، مثلا جوری فیلم را بسازیم که مخاطب بفهمد اگر مراقب نباشیم گرفتار خیانت می شویم و کانون خانواده درگیر می شود.

2- بی تاثیری بازیگران در قوت فیلم

با اینکه فیلم بازیگر خاصی نداشت، و الته بعید هم بود با خواندن این فیلم نامه افراد معروف این همکاری را قبول می کردنند، ولی کارگزدان هم خلاقیتی در به کار گیری همین بازیگران به کار نگرفت و در واقع فیلم نامه ی ضعیف بازیگران و فیلم را بی روح و سر کرده بود و شاید با چند بازیگر تئاتر هم می شد این فیلم را ساخت و اینکه چطور جزو آثار راه یافته به جشنواره شد خودش جای تعجب دارد.

3- روند خسته کننده فیلم

فیلم نه دیالوگ خاص و ماندگاری داشت و نه صحنه هایی هیجان انگیز که مخاطب را دلخوش به دین ادامه فیلم کند. قصه که لو رفته و احتمال انتقام و دوستی ضربدری بین زن و شوهری که همسرانشان خیانت کردند خیلی قوت می گیرد. جالب است هر وقت مرد می خواهد ارتباطی با زن مورد بگیرد، همواره اظهار ندانم کاری و گیجی و بی برنامگی می کند و این در حالی است که در اولین با هم بودن زن به خانه مردی رفته و این در حالی است که همسران هر دوی آنها زنده و در کما هستند.

4- انتخاب زاویه ای تلخ برای انتقام

قطعا برای انتقام و جبران اشتباه شریک زندگی، راه های وجود دارد که در این فیلم کارگردان سخت ترین گزینه را انتخاب کرد و به نوعی شبیه سریال های ترکیه ای با ژانر خیانت شده بود. اما چرا باید انتقام با ایجاد رابطه با نامحرم باشد؛ اصلا چرا باید دو نفر که همسرانشان در کما هستند در چند لحظه با هم مانوس شده و کارگردان هم با اصرار و تکرا سکانس های عاشقانه این انتقام زشت را پر رنگ و برجسته جلوه دهد؟

قطعا پرداخت فیلم خوب نیست و به تعبیر منتقدان سینمایی، فیلم خوب در نیامده و حرفی خاصی برای زدن ندارد، زیرا نه بازیگیر کاری خاص انجام داد و نه قصه و نه جلوه های ویژه و دوربین و .... 


خلاصه :


اگر منظور کارگردان همان نکات مثبت بود که خدا ازشان قبول کند با اینکه بسیار بهتر هم می توانست به این مسئله اشاره کند و مخاطب را درگیر قصه تکراری نکند. اما اگر صرف ساختن نوشته خودشان بوده و با چند بازیگر فیلمی را روی پرده بردند، ثمره اش این بود که در سالن مخاطبانی خسته بوجود می آید و بیننده کنار دست بنده با خمیازه های پی در پی من نگران کرد که تا آخر فیلم چطور می خواهد فیلم را تحمل کند. و به نوعی بینندگان تعبیر فیلم کلوپی را بر زبان آوردند و گفتند وقتمان تلف شد که این برای جشنواره فجر، اتفاق خوبی نیست و در دراز مدت می تواند نگران کننده باشد. بهتر است دست اندرکاران این جشنواره دقت خاصی را در انتخاب فیلم ها داشته باشند و به هر دلیلی این دست فیلم های کسل کننده را با بهای بلیط دو برابر به خورد مردم علاقه مند ندهند.
/2759/