با اتمام جشنواره فجر و اهدای جوایز سیمرغ بلورین، نوبت به بهترین کارگردانی رسید و طبق توقع مردم، این جایزه به ابراهیم حاتمی کیا رسید و ایشان برای دریافت جایزه بالای سن آمد و وقتی برای حرف زدن پشت تریبون آمد، خودش را سرباز نظام معرفی کرد و با انتقاداتی از مجری برنامه هفت و دیگر کسانی درک درستی از سرباز نظام بودن ندارند، سالن را ترک کرد.

راسخون : این اتفاق واکنش های متفاوتی را به دنبال شد. مثبت از این جهت که هشتک حاتمی کیا از دیشب تا امروز ترِند توئیتر شد و خیلی ها در دفاع از ایشان خود را سرباز نظام دانستند. منفی هم اینکه بله ایشان جایزه بگیر همیشه معترض جشنواره ها بوده و است و فیلم هایش سفارشی است. اما باید به نکاتی از حواشی این اتفاق اشاره کنیم تا کمی حق را ستوده باشیم و در تعیین مصداق هم دچار اشتباه نشویم.
 

1_تعجب هومن سیدی از عنوان جایزه اش


اگر شما به حاتمی کیایی که همه می دانیم صاحب سبک و اثر است و جنس فیلم هایش مثل بعضی کارگردان ها زنگ زده نخ نما و سفارشی اسکار نیست و در واقع با درک درست از نظام و ارزش های اسلامی فیلم را می سازد اعتراض دارید که بله ایشان همیشه جایزه می گیرد و ... چطور در جوایزی که خود آقای سیدی گفت: «هومون سیدی پس از اینکه در جایگاه ایستاد خطاب به مخاطبان گفت نمی دانستم چنین جایزه ای هم وجود دارد»، شاکی نشدید؟ چرا نگفتید این جایزه را از کجا در آوردند تا این فیلم ساز اصلاح طلب دست خالی نرود؟ خوب می دانیم که تعصب اجازه نمی دهد که راست را بگویید و اینکه فیلم های دفاع مقدس جوایز را در این جشنواره درو کرد، رمقی برایتان باقی نگذاشت. باشد که پرهیزگار شویم.
 

2_ حق با کیست؟


اینکه رئیس رسانه ملّی می گوید: «در این زمینه در برنامه هفت اشتباه کردند و تذکر لازم در این خصوص داده شده است. رییس سازمان صدا و سیما فیلم سینمایی «به وقت شام» را اثری منحصر بفرد و نمایانگر اقتدار و انسانیت جمهوری اسلامی دانست و تصریح کرد: از سردار حاج قاسم سلیمانی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که از ساخت این فیلم ارزشمند حمایت کردند سپاسگزاری می‌کنم.» شما هم کمی منطق بردار باشید جای دوری نمی رود، چرا تا رسانه از انقلاب و فرهنگ می گوید می شود میلی ولی به کام شما باشد، ملّی ست؟ اصلا چرا درباره فیلم فروشنده کسی نقدی نداشت و همه با دیدن این فیلم سبک آب از دهانتان می چکید و نگفتید سرمایه گزار چه کسی بوده و فرقی هم نداشت برایتان  که حامی فیلم عرب یا فارس بوده است اما زمان کوروش پرستی رگ گردنتان باد می کند که ما آریایی هستیم. فاطمه الرمیحی رییس اجرایی موسسه فیلم دوحه در گفت و گویی که همزمان با این رویداد سینمایی عنوان کرده که این موسسه از فیلم اصغر فرهادی حمایت مالی کرده و در این فیلم سرمایه گذاری کرده و در عین حال شش فیلم دیگری که در جشنواره کن 2016 راه یافته‌اند، از حمایت مالی این موسسه برخوردار شده‌اند.[1]
 

3_ کیا رستمی را کجای دلمان بگذاریم


اگر نقد حاتمی کیا را می خواهید باید پای نوشته سید شهیدان اهل قلم بنشینید تا بدانید حاتمی کیا چه می سازد. البته اگر آوینی برایتان آشنا باشد و نیاز به معرفی نداشته باشد. «شهید سید مرتضی آوینی در یادداشتی بر فیلم مهاجر: حاتمی‌کیا با روح اشیا سر و کار دارد نه با جسم آنها، و این مستلزم نحوی «رازدانی و رازداری» است که اصلاً مردم این روزگار سیطره‎ تکنیک و سلطنت ‎ابزار سال‌هاست که با آن غریبه‌اند و بگذارید راستش را بگویم: سینما نیز چه دشوار قالب معرفتی چنین عارفانه واقع می‌شود؛ اما شده است. حاتمی‌کیا توانسته است که بر تکنیک پیچیده سینما غلبه کند، حجاب‌های تصنع و تکلف و صورت‌گرایی را بدرد، از سطح عبور کند و به عمق برسد و با سینما همان حرفی را بزند که «حزب‌الله» می‌گوید. رودربایستی را کنار گذاشته‌ام؛ زدن این حرف‌ها شجاعتی می خواهد که با عقل و عقل ‎اندیشی و حتی ژورنالیسم جور در ‌نمی‌آید، چرا که حزب‌الله حتی میان دوستان خویش غریبند، چه برسد به دشمنان. اگرچه در عین گمنامی و مظلومیت، باز هم من به یقین رسیده‌ام که خداوند لوح و قلم تاریخ را بدینان سپرده است ...» [2]

می دانید فرق روح اشیاء با جسم آنها چیست آقای کیا رستمی؟ البته می دانید ولی به سبک خودتان و امروز شبکه های معاند اظهار نظری از آقای کیا رستمی را منتشر کردند که با این حرف ایشان که گفت: «اما فیلم خانه دوست ماند ولی فیلم های ایشان نماند» جواب حاتمی کیا را داده است. اصلا فیلم ایشان خوب اما واقعا کدام فیلم در اذهان مانده است؟ اظهار نظر های این افراد ما را یاد تیپ آقای مجید مشیری در آژانس شیشه ای که نقش فعال فرهنگی دعوت شده به جشنواره را داشت، می اندازد. که حاج کاظم خیلی دوست داشت هویتش مشخص بشود ولی شخصیت پنهانی را داشت و حرفی هم برای زدن نداشت و حاج کاظم او را محکوم به پنهان شدن پشت عینک دودی می کرد.

این هم نقد شهید آوینی بر فیلم «مشق شب شما» نقل می کنیم تا برسد به دست منتقدانی که ... : شهید آوینی همچنین در نقد فیلم «مشق شب»‌ ساخته عباس کیارستمی نوشته است: «بگذارید یک نفر هم حرف‌هایی مخالف با عادت‌های همگانی بزند، اگرچه به اعتقاد من هنوز هم رسانه‌ها متعلق به مردم نیست.

من فیلم «مشق شب» را این‌گونه توصیف می‌کنم: ده‌ها مصاحبه کشدار، تعدادی شات‌های معمولی تلویزیونی از مراسم صبحگاه بچه‌های مدرسه، به علاوه پشتوانه‌ای از یک شهرت کاذب که می‌تواند در یک جامعه بیمار سینمایی، یک فیلم معمولی تلویزیونی را به «مشق شب» تبدیل کند. حرف آخر را همین اول بزنیم: تا هنگامی که «بت‌پرستی» در میان ما رواج داشته باشد، «آدم‌ها» بزرگ می‌شوند نه «حقیقت» و آنگاه رفته رفته «حرف‌ها و افعال آن آدم‌های بت شده» جای «حق» را می‌گیرد و قضایای استدلالی بدین صورت در‌می‌آیند: «فلانی این‌چنین گفته است و چون فلانی چنین گفته، پس حق همین است.» البته بنده انکار نمی‌کنم که باید در برابر آدم‌هایی که به حقیقت رسیده‌اند همین گونه عمل کرد، اما ما کجا و حقیقت کجا!»[3] بهتر است مروجین کیارستمی کمی بیشتر سینمای معتقد را بشناسند و از حقیقت هم به دور نباشند تا بتوانند منصفانه به نقد سینمای ارزشی بپردازند و در حق و ناحق کردن مدیون باور های مردم نشوند.

حرف آخر را هم از سید شهیدان اهل قلم می نویسم که واقعا هنوز در فرهنگ و اهالی سینما غریب و نا آشنا است. «اما تو «ابراهیم جان»، بسیجی و عاشق بمان و جز درباره عشاق حق و بسیجی ها فیلم مساز، و هرگاه خسته شدی، این شعرگونه را که یک جانباز برایت نوشته است بخوان:
ای بلبل عاشق، جز برای گل ها مخوان!»

پی نوشت:

[1]. تابناک، کد خبر: ۵۸۹۰۹۴.
[2]. سایت آوینی، نقد فیلم مهاجر.
[3]. سایت آوینی، نقد فیلم مشق شب.
/2759/