در برهه ای هستیم که بانوان به بهانه های مختلف عفت و حیاء را از چوب آویزان کردند و شاید بد نباشد در مجالی دیگر به انگیزه این کارهای غیر متعارف بپردازیم، اما با این رویکرد و تمایل عده ای از مردان به علایق همسران خود-فارغ از نیت ها و مطالبات مفروض- باید بیشتر سراغ یک واژه دینی به نام غیرت برویم تا شاید در این بی ثباتی تعصبات دینی و ناموسی، تعریفی دوباره این مفهوم را به جایگاه خود برگرداند.

راسخون : با این مقدمه باید گریزی هم به فیلم "لاتاری" ساخته کارگردان فیلم ماجرای نیم روز داشته باشیم.

خلاصه این فیلم که درباره قاچاق دختران است، اینطور روایت می شود: امیرعلی و نوشین قرار است با هم ازدواج کنند، اما خانواده نوشین دچار یک ورشکستگی سنگین شده اند. پدر دختر مخالف ازدواج است و از طرفی فردی به نام سامی، نوشین را برای کار در یک شرکت حسابداری (بعدا می فهمیم مدلینگ) انتخاب می کند و به دوبی ترانسفر می کند.

پدر دختر موافق است چون نیما پسربزرگ در زندان گرفتار شده و 300 میلیون بدهی بالا آورده است، چند روز پس از عزیمت نوشین به دبی خبر خودکشی او می رسد و امیرعلی دیوانه‌وار به دنبال حقیقت می‌رود. او تنها نیست؛ حاج موسی رزمنده سال‌های دور و مربی فوتبال امروز با او به دوبی می رود... . و آنچه قصه فیلم را به جلو می برد، غیرت و تعصب این جوان به همسرش است که در نهایت کارگردان به بیننده این حساس بودن را می فهماند که ناموس مورد اهمیت است و نباید نسبت به آن بی تفاوت بود.

غیرت چیست

علمای اخلاق در تعریف غیرتی که مورد تأیید آنها است، چنین آورده اند: غیرت و حمیّت؛ یعنی تلاش در نگهداری آنچه حفظش ضروری است. این صفت در قالب مطلوبش، از شجاعت، بزرگ منشی و قوت نفس انسان سرچشمه می ‏گیرد و یکی از «ملکه»های شریفه نفسانی ‏است.[1] اصل غیرت به دور از افراط و تفریط ها و کجروی ها، از جمله صفاتی است که موجب مباهات بوده و در احادیث، از خداوند نیز به عنوان غیرتمند یاد شده است.[2]

غیرت را در اصطلاح می توان به موارد زیر تقسیم کرد :
 

 1- غیرت انسانی. 2- غیرت دینی. 3- غیرت ناموسی. 


در این موارد آنچه مورد بحث است غیرت دینی است همان چیزی که در بسیاری از کشور ها وجو داشت ودارد وتا جاییکه مرد که می مرد زن را در کنارش دفن می کردند و ی در این ما بعد از مرگ برادر، همسرش را به عقد برادر کوچک تر می کردند تا عروس شوهر مرده از محیط خانواده بیرون ازدواج نکند. قطعا در این بین افراط و تفریط هایی وجود دارد و فرم ایده آل غیرت همان حسایت مرد نسبت به حفظ شئونات دین همسرش است. حال این شئونات شامل ارتباطات کلامی و نوع پوشش و ... است و لذا خدوند مردان را "قوامون علی النساء" قرار داد تا به مدیریت کلان نان بپردازند.

چند نکته:

1- قطعا طبق نظر مراجع مرد در نوع پوشش همسرش نمی تواند دخالت کند اما همه می دانیم که اجازه خروج از منزل زن، در اختیار همسر است که با این اهرم بتواند مدیریت خانواده را بدست بگیرد و به تعبیری غیرت ناموسی خود را اعمال کند.

2- یک عده روشن فکر همیشه در حال اعتراض هستند که این حرف ها نماد تبعیض جنسیتی است و زن را تبدیل به کالا می کند و زن خودش می تواند برای مصالح خود تصمیم بگیرد.

در جواب باید بگوییم که اگر منظور از اجازه نگرفتن زن درس خواندن و شرکت در امور مهم است بله ما هم با شما موافقیم و در فقه هم ماحثش مشخص است، اما اگر به خاطر احساسات و حس زیبایی جویی زنان کمی در مدیرت خود دچار مشکل بشوند و بالتبع کیان خانواده و ارتباط با همسر در آینده اگر دچار مشکل شود همین روشنفکران نمی گویند این هم از عاقبت دین داری و .... الان بسایری از خانم ها و خانواده های مذهبی به این حق مردان ایمان و باور دارند و خیلی ها اعتراف دارند که با این حق واگذار شده به مردان، امنیت روانی و عاطفی زن حفظ می شود. اگر هم در مواردی که جامعه و حکومت کم کاری نکرده باشد، باید علت مفاسد ر در کم رنگ شدن این مفهوم پیدا کنیم.

پی نوشت: 

[1]. نراقی، مهدی، جامع السعادات، ج ۱، ص 301، اعلمی، بیروت، چاپ چهارم، بی تا.

[2]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 5، ص 535، دارالکتب الاسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.
/2759/