دو حزب حاکم در ایالات متحده از شکاف‌های جمعیتی و هویتی بر مبنای سن، جنسیت، تحصیلات و شهری‌شدن برای کسب آرای بیشتر بهره می‌گیرند.

به گزارش راسخون به نقل از مشرق؛ در انتخابات میان‌دوره‌ای ۶ نوامبر، حزب دموکرات توانست بیش از ۳۰ کرسی بیشتر از انتخابات گذشته کسب کند. تحلیل‌ها نشان می‌دهد مناطق شهری یا مناطقی که از تعداد تحصیلکردگان، جوانان و زنانِ‌ بیشتری برخوردارند، رأی خود را بیشتر به صندوق آبی ریخته‌اند.

بررسی سابقه این روند نشان می‌دهد دست کم از نیمه‌های دوره ریاست‌جمهوری بوش این شکاف وجود داشته است و آنها تقریباً همان روشی را در تبلیغات خود پیشه کردند که سال ۲۰۰۶ میلادی آنها را تقریباً با همین تعداد کرسی به پیروزی رسانده و تا ۲۰۱۰ بر مجلس آمریکا مسلط نگه داشته بود.

قطعاً بخشی از تغییر آرا فارغ از اینکه نامزدها به چه حزبی وابسته باشند، به شخص آنها، ارتباطات عمومی‌شان با مردم در حوزه انتخابیه، دسترسی‌شان به رسانه‌های اثرگذار و عملکردشان در دوره مسئولیت مربوط است. اما در اینجا فرض می‌کنیم چنین مواردی استثنا است و اقبال به نامزدها را به حزب متبوعشان نسبت می‌دهیم.

تغییر آرای مناطق مختلف به سمت دموکرات‌تر شدن (کمان‌های آبی) و جمهوری‌خواه‌تر شدن (کمان‌های قرمز). اندازه کمان‌ها

زنان

۵۹% از آرای زنان در این انتخابات به صندوق آبی ریخته شد، کمااینکه دو سوم از حوزه‌های انتخابیه‌ای که دموکرات‌ها توانستند از چنگ جمهوری‌خواهان خارج کنند، به یاری یک نامزد زن انجام شد. نامزدهای زن، که برخی از آنها از اقلیت‌های نژادی، مذهبی و جنسی بودند، نقش تعیین‌کننده‌ای در جلب توجه رأی‌دهندگان داشتند، آن هم در شرایطی که حزب جمهوری‌خواه و شخص رئیس‌جمهور به مردسالاری و شیء‌انگاری زنان متهم است.

ترامپ با تشخیص این حربه تلاش کرد در روزهای پایانی از کسانی چون ایوانکا و سارا سندرز برای تبلیغ نامزدهای حزب جمهوری‌خواه بهره گیرد، اما کافی نبود، مخصوصاً برای جلب نظر زنان مجرد که ۶۶% از آنها در این انتخابات نامزد دموکرات را ترجیح داده‌اند.

 

طبقه متوسط

حوزه‌های انتخابیه‌ای که از اوضاع اقتصادی بهتری برخوردار بوده‌اند، بیشتر به نامزدهای دموکرات رأی دادند. ترامپ بسیار تلاش کرد بر موضوعات اقتصادی دست بگذارد و نوید بهبود را بدهد، اما این وعده‌ها رأی مناطق کمترثروتمند را جلب می‌کند، نه طبقه متوسط. نرخ بیکاریِ پایین، نرخ فقرِ پایین و درآمد متوسطِ بالا عمدتاً به نفع دموکرات‌ها عمل کرده است، هر چند بعید نیست همین نشانگرها در انتخابات میان‌دوره‌ای بعد که در صورت پیروزی مجدد ترامپ در اواخر دوره ریاست‌جمهوری وی قرار می‌گیرد، همین کارکرد را داشته باشد.

استثنای این قاعده، ۲۰% پایینِ جامعه آمریکا بوده‌اند، یعنی مناطقی که کمترین میزان افراد با درآمد متوسط را داشته‌اند.

اگر حوزه‌های انتخابیه را بر مبنای میزان افراد دارای درآمد متوسط به ۵ دسته تقسیم کنیم (۵ ردیف در تصویر بالا) مناطق ثروتمندتر به دموکرات‌ها (آبی) تمایل نشان داده‌اند. استثنای این قاعده، ۲۰% پایین جامعه آمریکا است.

حوزه‌هایی که مرزبندی آنها تغییر کرد

تغییر فاحش آرای دموکرات‌ها در پنسیلوانیا که یک دادگاه ایالتی مرزهای تعیین‌شده برای حوزه‌های انتخابیه را به ضرر جمهوری‌خواهان تغییر داد، نمی‌تواند علت دیگری به جز این داشته باشد. در حالی که یک سوم از کرسی‌ها از آنِ دموکرات‌ها بود، با این تغییر به دو سوم رسید.  

اساساً یکی از مهمترین روش‌های تغییر آرا در ایالات متحده آمریکا، تغییر مکرر مرزبندی حوزه‌های انتخابیه است. مهمترین سواستفاده‌ای که از این طریق انجام می‌شود، قراردادن نامزدهای خارج از دو حزب حاکم در اقلیت است. فرض کنید یک منطقه در یکی از ایالات متحده دارای درصد بالایی از شهروندانی است که خود را مستقل (بدون جهت‌گیری نسبت به یکی از دو حزب) معرفی می‌کنند. در تقسیم‌بندی حوزه‌های انتخابیه این منطقه را به دو قسمت تقسیم کرده و هر قسمت را به یک منطقه مجاور ضمیمه می‌کنند تا آرای آنها نسبت به هواداران حزب دموکرات و جمهوری‌خواه در اقلیت قرار گیرد، در حالی که در وضعیت قبلی می‌توانستند یک نماینده به مجلس بفرستند.

 

سفیدپوستان؟

در حالی که ترامپ در سال ۲۰۱۶ میلادی رأی خوبی از سفیدپوستان دریافت کرد، حالا نتایج آرای انتخابات میان‌دوره‌ای مجلس آمریکا نشان می‌دهد دو سوم از کرسی‌هایی که تغییر رنگ داده، به مناطقی مربوط است که دست‌کم ۶۰% سفیدپوست دارند. آیا زیاده‌روی‌های ترامپ در سیاست‌های مهاجرتی موجب جداشدن بخشی از سفیدپوستان از جمهوری‌خواهان شده است؟

این البته در کلیت نتایج انتخابات صادق نیست. اگر همه کرسی‌های دموکرات را (و نه آنها که از چنگ جمهوری‌خواهان خارج شده) در نظر بگیریم، تنها ۸۷ کرسی (از حدود ۲۳۰ کرسی) به حوزه‌های انتخابیه‌ای تعلق دارد که بیش از ۶۰% از شهروندانش سفیدپوست هستند. ۵۴% از آرای سفیدپوستان به صندوق قرمز ریخته شده  و در آن سو ۹۰% از سیاه‌پوستان، ۷۷% از آسیایی‌تبارها و ۶۹% از لاتین‌تبارها نامزد دموکرات را برگزیده‌اند.

 

شهری‌ترها

تنها در ۵ حوزه انتخابیه از حوزه‌هایی که دموکرات‌ها تواستند کرسی جمهوری‌خواهان را از آنِ خود کنند، بیش از ۲۵% روستایی وجود دارد. در واقع هر جا روستاییان بیشتر بوده‌اند، شانس پیروزی جمهوری‌خواهان به مراتب بیشتر بوده است. از آن سو در مناطقی که زندگی مردم، ‌ شهری‌تر شده، آرای دموکرات‌ها سرریز کرده است.

در مجموع، ۶۵% از ساکنان مناطق شهری به دموکرات‌ها رأی داده‌اند و از آن سو، ۵۶% از مناطق روستایی نامزد جمهوری‌خواه را برگزیده‌اند.

کرسی‌های به دست‌آمده برای جمهوری‌خواهان (قرمز) و دموکرات‌ها (آبی) در ۵ دسته از حوزه‌های انتخابیه. دسته‌های بالاتر شامل مناطق شهری‌تر هستند که نشان می‌دهد در سه دسته بالایی تفاوت کرسی‌ها به نفع دموکرات‌ها بسیار چشمگیر است.

جوان‌ترها

هر چه سن افراد پایین‌تر باشد، احتمال رأی‌دادن آنها به نامزد دموکرات بیشتر می‌شود. آمار نشان می‌دهد حدود دو سوم از گروه سنی ۱۸ تا ۲۹ ساله به دموکرات‌ ها رأی داده‌اند و در آن سو، ۵۰% از گروه سنی ۵۰ سال به بالا نامزد جمهوری‌خواه را برگزیده‌اند.

هر چه سن افراد پایین‌تر باشد، احتمال رأی‌دادن آنها به نامزد دموکرات بیشتر می‌شود.

تحصیل‌کرده‌ها

حدود یک سوم از مردم آمریکا دارای تحصیلات دانشگاهی هستند. حالا در مناطقی که تجمع این افراد بیشتر بوده و بیش از ۴۰% از ساکنانش تحصیل‌کرده‌اند، دموکرات‌ها بهتر نتیجه گرفته‌اند. آمار نشان می‌دهد حوزه‌های انتخابیه‌ای که در دوپنجمِ بالایی جامعه آمریکا از نظر تحصیلات قرار گرفته‌اند، پیروزی دموکرات‌ها بیشتر رخ داده اما در سه پنجمِ پایینی پیروزی‌ها عمدتاً به حزب جمهوری‌خواه رسیده است.

کرسی‌های به دست‌آمده برای جمهوری‌خواهان (قرمز) و دموکرات‌ها (آبی) در ۵ دسته از حوزه‌های انتخابیه. دسته‌های بالاتر شامل شهروندانِ بیشتری با مدرک کارشناسی هستند.

در مجموع ۵۵% از دارندگان مدرک کارشناسی در آمریکا در انتخابات اخیر به نامزد دموکرات رأی دادند.
 

جمع‌بندی

ویژگی‌های جمعیتی یادشده معمولاً به گونه‌ای مشابه عمل کرده است. لیسانسه‌ها تنها در انتخابات ۲۰۱۴ از دموکرات‌ها رو برگرداندند و زنان در انتخابات ۲۰۱۰ تمایل تقریباً مساوی به دو حزب نشان دادند. اما سفیدپوستان در چهار انتخابات میان‌دوره‌ای به جمهوری‌خواهان رأی داده‌اند و شهری‌ها و جوان‌ها نیز همواره هوادار دموکرات‌ها بوده‌اند. با این حال آنچه در این انتخابات نسبت به ادوار گذشته چشمگیرتر بوده است، تفاوت آرای شهری‌ترها، زنان و جوان‌ها به دو حزب است که در ۶ نوامبر با اختلاف زیاد، نامزدهای دموکرات را برای مجلس نمایندگان برگزیدند.

تعمیق این اختلافات ممکن است به یکی از معضلات اجتماعی و سیاسی در جامعه آمریکا بدل شود زیرا شکاف هویت سیاسی بر شکاف جمعیتی منطبق می‌شود. با این حال دو حزب حاکم معمولاً نشان داده‌اند در مواقع بحرانی با یکدیگر مصالحه کرده و با تدبیری مانند تغییر مرز حوزه‌های انتخابیه، نتایج آرا را به تعادل نزدیک می‌کنند.
 

منابع

https://www.vox.com/midterm-elections/2018/11/7/18068486/midterm-election-2018-results-race-surburb
https://www.usatoday.com/story/news/politics/elections/2018/11/07/elections-results-2018-wealthy-voters-women-democrats-won-house/1918202002
https://www.theguardian.com/us-news/ng-interactive/2018/nov/07/blue-wave-or-blue-ripple-a-visual-guide-to-the-democrats-gains
https://en.wikipedia.org
https://thehill.com/homenews/state-watch/326995-census-more-americans-have-college-degrees-than-ever-before



 


 

مطالب مرتبط
چرا «وقف» کنیم؟
پرسپولیس نایب قهرمانِ «قهرمان» شد
از رویای «فوکویاما» تا آغاز سنت الهی «زوال آمریکا»