آغاز فصل تازه سینما در ۴۰ سالگی انقلاب اسلامی ایران + عکس و فیلم
سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر، شامگاه سهشنبه در پردیس تئاتر تهران، واقع در جنوب شرق تهران گشایش یافت.
سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر، شامگاه سهشنبه در پردیس تئاتر تهران، واقع در جنوب شرق تهران گشایش یافت.
به گزارش راسخون به نقل از خبرگزاری فارس، سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر، دقایقی قبل با اجرای منصور ضابطیان و با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، سرپرست سازمانی سینمایی، مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی، مدیرعامل خانه سینما و دبیر جشنواره فیلم فجر در پردیس تئاتر تهران، واقع در جنوب شرق پایتخت افتتاح شد.
به گزارش راسخون به نقل از خبرگزاری فارس، سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر، دقایقی قبل با اجرای منصور ضابطیان و با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، سرپرست سازمانی سینمایی، مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی، مدیرعامل خانه سینما و دبیر جشنواره فیلم فجر در پردیس تئاتر تهران، واقع در جنوب شرق پایتخت افتتاح شد.
منصور ضابطیان در ابتدای این مراسم از پخش زنده آن توسط شبکه نمایش خبر داد و سپس از حاضران خواست گوشیهای تلفن همراه خود را کنار بگذارند و جانانه کف بزنند.
ابراهیم داروغهزاده دبیر سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر در ادامه، متنی را که از پیش آماده کرده بود، قرائت کرد.
او در بخشی از متن خود آورده است: به همه سروران عزیز، مهمانان ارجمند و هنرمندان گرامی و مردم عزیزمان خصوصا اهالی گرانقدر جنوب تهران که امسال میزبان ما شدند خوش آمد میگویم. آمدهایم که سهم کوچکی از آن همه تلاش شان برای پیروزی انقلاب اسلامی را قدرشناسی کنیم. در این مناطق تهران کوچه به کوچه که نه حتی خانه به خانه نام شهیدانمان نام گذاری شده است و ما آمده ایم تا بگوییم به ایثارها و فداکاریهای شمایان در جای جای میهن عزیزمان ایران است که سینمای ایران جان گرفت، رشد کرد، بالغ شد و امروز افتخار آفرین برای این مرز و بوم شده است.
ابراهیم داروغهزاده دبیر سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر در ادامه، متنی را که از پیش آماده کرده بود، قرائت کرد.
او در بخشی از متن خود آورده است: به همه سروران عزیز، مهمانان ارجمند و هنرمندان گرامی و مردم عزیزمان خصوصا اهالی گرانقدر جنوب تهران که امسال میزبان ما شدند خوش آمد میگویم. آمدهایم که سهم کوچکی از آن همه تلاش شان برای پیروزی انقلاب اسلامی را قدرشناسی کنیم. در این مناطق تهران کوچه به کوچه که نه حتی خانه به خانه نام شهیدانمان نام گذاری شده است و ما آمده ایم تا بگوییم به ایثارها و فداکاریهای شمایان در جای جای میهن عزیزمان ایران است که سینمای ایران جان گرفت، رشد کرد، بالغ شد و امروز افتخار آفرین برای این مرز و بوم شده است.
عکس از جشنواره فیلم فجر ـ معین باقری
وی سینمای ایران را بزرگترین دستاورد انقلاب اسلامی دانست و افزود: سینمای ایران اکنون و در چهل سالگی پیروزی انقلاب اسلامی از دور دستهای ایران تا سراسر جهان پیام آور نجابت، انسانیت، صداقت، درستکاری و همه فضایل است. ادعای بزرگی نیست اگر بگویم سینمای نوین ایران خود بزرگترین دستاورد انقلاب اسلامی است و مظهر شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی به معنای واقعی آن است. آوازه افتخارات سینمای ما در همه جهان طنین انداز است و این سینما به سهم خود همه تلاش خود را کرده است که ندای آزادی و آزادگی باشد.
داروغهزاده در پایان گفت: به پیروی از وصیت امام راحلمان که دردمند و آرمانخواه است و به فرموده رهبر عزیزمان کلید توسعه کشور است. چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران را به همه شما مردم عزیز، هنرمندان و سیینماگران تبریک میگویم و امیدوارم روزهایی سرشار از طراوت و جوشش که در آثار امسال جشنواره نمایان است، در این ایام داشته باشیم. قدردان محبت همه همکارانم در ستاد برگزاری و همه سرورانم در سازمان سینمایی و وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی هستیم که این جشنواره حاصل کمک و حمایت همه این عزیزان است.
پس از صحبتهای کوتاه داروغهزاده، کلیپی از تصاویر فیلمهای شاخص سینمای ایران پس از انقلاب و با آهنگ «دلبر» از محسن چاوشی پخش شد.
آیین افتتاحیه سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر با معرفی داوران بخش تبلیغات ادامه پیدا کرد. علی نیک رفتار، آرش معیریان و احسان برآبادی داوران مسابقه تبلیغات سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر بودند که با تشویق حاضران در سالن به جایگاه آمدند تا جوایز این بخش را اهدا کنند.
سیمرغ بلورین بخش بهترین عکس به حبیب مجیدی برای فیلم «بمب، یک عاشقانه» تعلق گرفت. وی از پیمان معادی کارگردان فیلم و اساتیدش بهرام جلالی و ایرج تقیپور تشکر کرد.
طاها ذاکر برای طراحی پوستر فیلم «کوپال»، سیمرغ بلورین سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد.
روحالله موحدی برای فیلم «گرگ بازی» سیمرغ بلورین بهترین آنونس را دریافت کرد. وی از سیدمحمود رضوی و خانواده خود تشکر و جایزهاش را به همسرش اهدا کرد.
پس از صحبتهای کوتاه داروغهزاده، کلیپی از تصاویر فیلمهای شاخص سینمای ایران پس از انقلاب و با آهنگ «دلبر» از محسن چاوشی پخش شد.
آیین افتتاحیه سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر با معرفی داوران بخش تبلیغات ادامه پیدا کرد. علی نیک رفتار، آرش معیریان و احسان برآبادی داوران مسابقه تبلیغات سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر بودند که با تشویق حاضران در سالن به جایگاه آمدند تا جوایز این بخش را اهدا کنند.
سیمرغ بلورین بخش بهترین عکس به حبیب مجیدی برای فیلم «بمب، یک عاشقانه» تعلق گرفت. وی از پیمان معادی کارگردان فیلم و اساتیدش بهرام جلالی و ایرج تقیپور تشکر کرد.
طاها ذاکر برای طراحی پوستر فیلم «کوپال»، سیمرغ بلورین سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد.
روحالله موحدی برای فیلم «گرگ بازی» سیمرغ بلورین بهترین آنونس را دریافت کرد. وی از سیدمحمود رضوی و خانواده خود تشکر و جایزهاش را به همسرش اهدا کرد.
در ادامه، کلیپی از درگذشتگان یک سال اخیر سینمای ایران پخش شد که نمایش تصویر زندهیاد محب اهری بیشترین تشویق حاضران در سالن را به همراه داشت.
سپس کلیپی از تصاویر زندهیاد عزتالله انتظامی و صدای او پخش و یادش گرامی داشته شد. سپس از مجید انتظامی با حضور وزیر ارشاد، رئیس سازمان سینمایی و دبیر جشنواره فیلم فجر تقدیر به عمل آمد. وی در سخنانی کوتاه ابراز امیدواری کرد امسال سال پرباری برای سینما باشد.
در ادامه علیرضا شجاع نوری و علیرضا تابش از مدیران سینمایی روی صحنه آمدند و از «عزیزالله حمیدنژاد» مردی که گرمترین پلانهای سرد سینمای ایران را ساخته است، تجلیل کردند.
شجاع نوری که در «بانوی عمارت» با حمیدنژاد همکاری داشته گفت: او مانند چتر سیاه در سفر بارانی است، در ظاهرش سیاه است و لبخندش را کم میبینید، اما حامی است و کسی است که میتوان روی او حساب کرد.
تابش هم گفت: فکر کنم. حمیدنژاد ۲۰ ساله بود که با سیفالله داد وارد سینما شد و ثمره این ۴۰ سال فعالیت فیلمهایی است که در تاریخ ایران ماندگار شده و حتی برخی مخاطبان خارجی گمان میکردند این پلاتوها در استودیو ضبط شده است.
حمیدنژاد هم گفت: از نظر کمی و کیفی کارهایم در حدی نیست که نیاز به تجلیل داشته باشد. دوست داشتم زمانی اینجا بودم که کارهای بیشتری برای ملت ایران ساخته باشم، اما کارهایی را که ساختهام دوست دارم، چون دست به هر کاری نزدم.
وی ادامه داد: وقتی «هور در آتش» را ساختم، منتقدانی مانند مسعود محرابی، هوشنگ گلمکانی، خسرو دهقان و... از فیلم حمایت کردند و باعث شدند فیلمهای بعدی را بسازم.
شجاع نوری که در «بانوی عمارت» با حمیدنژاد همکاری داشته گفت: او مانند چتر سیاه در سفر بارانی است، در ظاهرش سیاه است و لبخندش را کم میبینید، اما حامی است و کسی است که میتوان روی او حساب کرد.
تابش هم گفت: فکر کنم. حمیدنژاد ۲۰ ساله بود که با سیفالله داد وارد سینما شد و ثمره این ۴۰ سال فعالیت فیلمهایی است که در تاریخ ایران ماندگار شده و حتی برخی مخاطبان خارجی گمان میکردند این پلاتوها در استودیو ضبط شده است.
حمیدنژاد هم گفت: از نظر کمی و کیفی کارهایم در حدی نیست که نیاز به تجلیل داشته باشد. دوست داشتم زمانی اینجا بودم که کارهای بیشتری برای ملت ایران ساخته باشم، اما کارهایی را که ساختهام دوست دارم، چون دست به هر کاری نزدم.
وی ادامه داد: وقتی «هور در آتش» را ساختم، منتقدانی مانند مسعود محرابی، هوشنگ گلمکانی، خسرو دهقان و... از فیلم حمایت کردند و باعث شدند فیلمهای بعدی را بسازم.
سپس با حضور علی اکبر صادقی، آتیلا پسیانی و رسول صدرعاملی از «ابراهیم حقیقی» طراح تیتراژ، گرافیست و طراح سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر تجلیل شد.
حقیقی در سخنانی گفت: دوستان پرسیدند گرامیداشت چگونه است. گفتم برای من قطعا خوشحال کننده است. از دومین جشنواره که پوستر کشیدم، همراه جشنواره شدم. در سال چهارم سیمرغ و در سال پنجم تندیس را طراحی کردم که تکامل یافتهاش تقدیم به هنرمندان میشود و زندگی آدمها همیشه پر از خوشی و حسرت است. خوشی من امشب از این است که در کنار عزیزانی هستم که افتخار سینمای ایراناند. آقای خسروشاهی که همه با صدایش بزرگ شدیم، عباس گنجوی و آقای حمیدنژاد را از سال ۵۰ میشناسم. آقای گنجوی آن زمان مثل امروز یکی از حرفهایترین تدوینگران سینمای ایران بود و خانم معتمدآریای عزیز که خوشحالم کارهای مشترک بسیاری با ایشان داشتم و این بزرگوارانی (خطاب به صدرعاملی، پسیانی و صادقی) که به من افتخار دادند اینجا هستند و همچنین آقای شجاع نوری عزیز. یاد آقای بهشتی هم میکنم که تندیس و سیمرغ از آن زمان طراحی شد. آن حسرت هم این است که از ۶ نفری که گرامیداشت میگیرند عزیزی بین ما نیست که ۱۵ یا ۱۶ سال حداقل ماهی یک بار بر سر میزی مینشستم که عزت الله انتظامی بود و مایه افتخار همه بود و انسانیت و تفکرش برای خانه هنرمندان بسیار راهگشا بود.
علی اکبر صادقی استاد هنرهای تجسمی در این آیین گفت: افتخار من این است که چهل و پنج شش سال است که با ابراهیم حقیقی دوست هستم که یک هنرمند واقعا والا و برجسته است.
حقیقی در سخنانی گفت: دوستان پرسیدند گرامیداشت چگونه است. گفتم برای من قطعا خوشحال کننده است. از دومین جشنواره که پوستر کشیدم، همراه جشنواره شدم. در سال چهارم سیمرغ و در سال پنجم تندیس را طراحی کردم که تکامل یافتهاش تقدیم به هنرمندان میشود و زندگی آدمها همیشه پر از خوشی و حسرت است. خوشی من امشب از این است که در کنار عزیزانی هستم که افتخار سینمای ایراناند. آقای خسروشاهی که همه با صدایش بزرگ شدیم، عباس گنجوی و آقای حمیدنژاد را از سال ۵۰ میشناسم. آقای گنجوی آن زمان مثل امروز یکی از حرفهایترین تدوینگران سینمای ایران بود و خانم معتمدآریای عزیز که خوشحالم کارهای مشترک بسیاری با ایشان داشتم و این بزرگوارانی (خطاب به صدرعاملی، پسیانی و صادقی) که به من افتخار دادند اینجا هستند و همچنین آقای شجاع نوری عزیز. یاد آقای بهشتی هم میکنم که تندیس و سیمرغ از آن زمان طراحی شد. آن حسرت هم این است که از ۶ نفری که گرامیداشت میگیرند عزیزی بین ما نیست که ۱۵ یا ۱۶ سال حداقل ماهی یک بار بر سر میزی مینشستم که عزت الله انتظامی بود و مایه افتخار همه بود و انسانیت و تفکرش برای خانه هنرمندان بسیار راهگشا بود.
علی اکبر صادقی استاد هنرهای تجسمی در این آیین گفت: افتخار من این است که چهل و پنج شش سال است که با ابراهیم حقیقی دوست هستم که یک هنرمند واقعا والا و برجسته است.
رسول صدرعاملی خطاب به ابراهیم حقیقی گفت: پوستر هویت فیلم بوده و فیلمها مشخص نیست کجا هستند ولی پوسترها هویت و شناسنامه فیلم هستند و من بسیار خوشحالم که در این سالها همکاری زیادی با شما داشتم. خواهش میکنم در این دوران کپیکاریهای مفتضحانه قدر گرافیستهای خوبمان را بدانیم؛ جای مرتضی ممیز و فرشید مثقالی خالی.
آتیلا پسیانی هم در این مراسم گفت: خوشحالم که در این مراسم هستم. تناسبی که بین فکر، طرح و اجرا در کارهای ابراهیم حقیقی است، اعجابآور است و او این نظم گرافیکیاش را در تمام کارهایش به کار میبرد.
آتیلا پسیانی هم در این مراسم گفت: خوشحالم که در این مراسم هستم. تناسبی که بین فکر، طرح و اجرا در کارهای ابراهیم حقیقی است، اعجابآور است و او این نظم گرافیکیاش را در تمام کارهایش به کار میبرد.
در ادامه مراسم افتتاحیه جشنواره، نوبت به آیین بزرگداشت فاطمه معتمدآریا رسید که با پخش فیلم بزرگداشت این هنرمند آغاز شد. در این کلیپ که به کارگردانی کیارش اسدیزاده ساخته شده بود، هنرمندانی مثل کمال تبریزی، سیف الله صمدیان، شبنم مقدمی، پانتهآ پناهیها، حمیدرضا آذرنگ، بهرام دهقان و همایون اسعدیان درباره او حرف زدند. همچنین احمد حامد همسر معتمدآریا تعدادی از ویژگیهای او را برشمرد.
برای تجلیل از فاطمه معتمدآریا، رضا کیانیان، علیرضا رئیسیان و همایون اسعدیان روی صحنه رفتند. کیانیان در این باره گفت: برای سیمین خیلی خیلی دیر بزرگداشت گرفتند و فکر میکنم برای فعالیتهای اجتماعیاش بود. من وقتی وارد سینما شدم، سیمین یک ستاره تمامعیار بود.
اسعدیان گفت: سینمای ایران پس از انقلاب نگاه خیلی خوبی به سینما و پشت صحنه آن نداشت. افراد بسیاری تلاش کردند شان و منزلت سینما را به آن بازگردانند و اعتماد مردم را برای ورود فرزندانشان به این حرفه جلب کنند که یکی از آنها سیمین معتمدآریا است.
سپس علیرضا رئیسیان درباره معتمد آریا گفت: دو نکته بگویم. اول اینکه دیگر چطور ممکن است خداوند به یک نفر بگوید هوایت را دارم. از ۶ بزرگداشت امسال ۵ نفرشان در فیلم اول من «ریحانه» حضور داشتند و این بزرگترین افتخار زندگی من بود. به اضافه استاد محمود کلاری عزیز که امسال داور هستند.
وی ادامه داد: نکته دوم اینکه جایی خواندم که خداوند در دو شکل ممکن است به کسی لبخند بزند. یکی زمانی که خیلیها بخواهند آدم بزرگی نشود و خدا بخواهد بشود و دیگری برعکسش. وقتی مردمی که با هنر جدی برخورد میکنند از ته دل دوستش داشته باشند و در قلب آنها جا داشته باشد و او کسی نیست جز معتمدآریا.
رئیسیان اظهار داشت: ۳ خصلت در ایشان را بگویم؛ چون من در اولین و دومین فیلمم با ایشان همکاری داشتم. اولی اخلاق حرفهای به معنای واقعی آدمی است که به حرفهاش احترام میگذارد و موقعیت خودش را به عنوان ستاره درک میکند و شما به شدت با او راحت هستید، وقتی با او کار میکنید. دوم درک والا از نقشی است که کار میکند. اصلا نیاز به توضیح آن پرسوناژ ندارد. آنقدر کیف میکنید زمانی که جلوی دوربینتان است که هیچ نکتهای را لازم نیست به او بگویید و و سوم، شعور اجتماعی بسیار بالا که یک نخبه میتواند داشته باشد و این سه تا اگر در کسی بود حتما آدم بزرگی است و خوشحالم که امشب برای یک آدم بزرگ، بزرگداشت گرفتیم.
سپس معتمدآریا برای آیین بزرگداشتش به جایگاه آمد و گفت: خوشحالم که به عنوان یک زن میتوانم گوشهای از احساسات انسانی مادرانه و خواهرانهام را با سینما تنها وسیلهای که بلدم به همه مردمم ابراز کنم. بزرگترین خوشحالی امشب برایم این است که خانواده عزیز سینما اینجا جمع هستند و من سهم کوچکی در این خانواده دارم. همکارانی که به دلیل دوستیها و تلاشهای بیدریغشان سینما را زنده نگاه داشتیم و به عنوان مهمترین هنر مردمی این دوران به آن چنگ زدهایم.
این بازیگر سینمای ایران ادامه داد: همه انتقادها از همه سو به سینما است؛ برای اینکه گوهری دستنیافتنی است و همه میخواهند به آن دست پیدا کنند. هر کسی از هر نقطهای که بتواند پیکان تیز انتقاداتش را به طرف ما میآورد ولی خانواده سینما، یک خانواده دوست داشتنی، محترم و معتقد به همه ارزشهاست. صنعت و هنر سینمای ما تنها چیزی است که بزرگترین سفیر فرهنگ سرزمینمان در همه جای جهان است. این است دلیل حملات گسترده به سینمای ایران. از همکارانم در خانه سینما که همه حقوق صنفی همکارانم را نگه میدارند تشکر میکنم.
معتمدآریا سپس به صحنه برگشت تا بگوید: در فیلم درخشان و جاندار که توسط دو فیلمساز جوان ۲۴ ساله ساخته شده که سنشان نزدیک به یک سوم سن من است، کار کردم که در جشنواره فجر به نمایش درمیآید و من نمیتوانم آنها را همراهی کنم. خواهش میکنم فیلمسازهای جوان را حمایت کنیم.
در ادامه مراسم افتتاحیه جشنواره، فیلم تئاتری به کارگردانی محمد رحمانیان با عنوان «سلام چهل سالگی» با موضوع جشنواره فیلم فجر در دورههای مختلف و خاطره بازی با جشنواره اجرا شد.
در ادامه مراسم نمایشی به کارگردانی محمد رحمانیان با حضور سمبلیک نمایندگانی از همه اقشار مردم ـ حتی تراجنسی ـ اجرا شد که در پایان با پیانونوازی رضا تاجبخش و تکخوانی یک زن به پایان رسید. اگرچه گروه کری از زنان با او همخوانی میکردند، اما صدای تکخوان زن بر صداها غالب بود!
ویدیوی آوازخوانی زنان را در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ببینید!
سپس نیما مسیحا با پیانونوازی تاجبخش، تیتراژ فیلم سینمایی «دستهای آلوده» با آهنگسازی زندهیاد بابک بیات به صورت زنده اجرا کرد. مسیحا همچنین قطعه «وطن، عشق، آزادی» را اجرا کرد.
در پایان با حضور بهمن فرمان آرا و مسعود کیمیایی از عباس گنجوی، تدوینگر باسابقه سینما تجلیل شد.
کیمیایی در سخنانی گفت: فیلم خاک، گوزنها و سفر سنگ را با عباس گنجوی کار کردم و او بیش از یک تدوینگر سینما میداند. فیلمت را میشناسد، فکر میکند و بعد از یک هفته جدول میدهد. ما روزهای سختی را باهم گذراندیم، روزهای برف و سرما و ساواک!
فرمانآرا هم گفت: با افراد زیادی در سینما آشنا شدم، اما فقط یک دوست دارم و آن عباس گنجوی است. ناصر تقوایی او را به من معرفی کرد و هر چه فیلم ساختهام او تدوین کرده است. شاهد ازدواج او و بزرگ شدن بچههایش بودهام و اگر تلفنی صحبت میکنیم و صدای من کمی افسردگی دارد، او سریع خودش را برای دیدنم میرساند. امروز از بزرگترها کمتر حرف زده میشود و اگر هم حرفی هم هست، گاهی بی احترامی میکنند. یا موقعی که شخص در بستر بیماری است، به ملاقاتش میروند و عکس میگیرند و در اینستاگرام منتشر میکنند!
گنجوی هم در این مراسم گفت: خیلی اهل حرف زدن نیستم. گاهی اتفاقاتی که در حوزه سینما رخ داده را مرور میکنم و میپرسم چرا؟ جوابی نمییابم. خیلی از شما یادتان نیست که شنیدن سرود «ای ایران» جرم بود! از نازی آباد تا شمیران را گشتم و این سرود را نیافتم تا اینکه یک خودی پیدا کردم تا این سرود را برایم پیدا کند. اما امروز آدمهای مختلف با تفکرات مختلف این سرود را درست میکنند. شما راویان ۱۴۰۰ ساله چگونه ظرف دو دهه اینقدر تغییر ایجاد کردید؟
در آخرین تجلیل، منوچهر اسماعیلی، ناصر ممدوح و منوچهر والیزاده روی صحنه آمدند تا از «خسرو خسروشاهی» صدای ماندگار دوبله ایران تجلیل کنند.
اسماعیلی در سخنانی گفت: برایم دلانگیز است که در بزرگداشت همراه ۶۰ سالهام شرکت دارم. از آغاز با هم بودیم و هستیم.
ممدوح هم گفت: آقای خسروشاهی عزیز همه بوده و هستند و با کار و صدایشان همه را شگفتزده کردهاند.
والیزاده هم اظهار داشت: این روزهای خوب و دیدنی را به همه تبریک میگویم و از برگزارکنندگان جشنواره تشکر ویژه دارم که به پشت صحنه سینما آمدند و دوبلور و تدوینگر را دیدند، انشاءالله طراح دکور و گریمور را هم ببینند.
وی ادامه داد: از ششم ابتدایی با خسرو بزرگ شدیم و روزهای جمعه از پدرمان پول میگرفتیم و در لالهزار سینما میرفتیم و لورل وهاردی میدیدم.
سپس خسرو خسروشاهی در میان تشویق حاضران برای برگزاری مراسم بزرگداشتش به جایگاه آمد. او در سخنانی گفت: من سالها در کنار شما بودم؛ در سایه، حالا زیر این نور آمدم و کمی دستپاچه ام. ۵ فیلم صداگذاری کردم که اکثر آدمهایی که کار کردند را اینجا میبینم. وقتی سینماگرها کارشان تمام میشد کارگردان میماند و مدیر دوبلاژ. همه میرفتند و ما میماندیم و دوبله شبانه روز و بالاخره میرساندیم ولی هیچ وقت به این حرفه توجه نشد. یک بار در فارابی یک لیستی گذاشتند و گفتند میخواهیم از این آقایان تجلیل کنیم و بعد هم پیشمان شدند. این کار دوبله را به حساب نمیآوردند، ولی الان اوضاع تغییر کرده. هر چند من فعالیت چندانی در دوبله ندارم. از وزیر، از معاونت و دیگران تقاضا میکنم به این حرفه بیشتر توجه کنند.
وی ادامه داد: زمانی برای دوبله خوب جایزه میدادند. یک بار خودم جایزه گرفتم زمانی که آقای داروغه زاده در موسسه رسانههای تصویری بود. شما که بیننده هستید میگویید فیلم خوب دوبله نشده، ولی هنوز اینهایی که اینجا هستند در کار دوبله هستند و فیلمها هم خوب هستند، اما به بدترین شکل دوبله میشود و متاسفانه به این فیلمها پروانه نمایش داده میشود. من خودم با جورج لوکاس برای «جنگ ستارگان» حرف زدم. کوبریک برای فیلمش از ما نمونه صدا میگرفت. برای فیلم «جنگیر» از مدیر دوبلاژ اسم خواستند.
خسروشاهی افزود: با آقای کیمیایی وقتی میخواستیم یک فیلم دوبله کنیم به هزاران راه فکر میکردیم. به این آسانیها نبود. بیایید داوری کنید و ببینید تا کجاها رفتیم. گروهبان و دندان مار را ببینید. اصلا یک دنیای عجیب و غریبی بود. یا فیلم شیرین که با کیارستمی کار کردیم. ایشان درباره دوبله حرفهای زیادی زدند. آقای اسماعیلی به ایشان یادآوری کردند که این حرفها در تاریخ میماند. ما با بزرگترین هنرپیشههای دنیا سروکار داشتیم، بعد در فیلم فارسی آمدیم.
فیلمی بوده که من برایش خرد و خمیر شدهام و گلویم آسیب دیده است. روزگار عجیبی را گذراندیم ولی من فروشنده صدایم نبودم.
پخش کلیپی با موضوع مادر و به مناسبت ایام فاطمیه پایان بخش مراسم افتتاحیه سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر بود.
برای تجلیل از فاطمه معتمدآریا، رضا کیانیان، علیرضا رئیسیان و همایون اسعدیان روی صحنه رفتند. کیانیان در این باره گفت: برای سیمین خیلی خیلی دیر بزرگداشت گرفتند و فکر میکنم برای فعالیتهای اجتماعیاش بود. من وقتی وارد سینما شدم، سیمین یک ستاره تمامعیار بود.
اسعدیان گفت: سینمای ایران پس از انقلاب نگاه خیلی خوبی به سینما و پشت صحنه آن نداشت. افراد بسیاری تلاش کردند شان و منزلت سینما را به آن بازگردانند و اعتماد مردم را برای ورود فرزندانشان به این حرفه جلب کنند که یکی از آنها سیمین معتمدآریا است.
سپس علیرضا رئیسیان درباره معتمد آریا گفت: دو نکته بگویم. اول اینکه دیگر چطور ممکن است خداوند به یک نفر بگوید هوایت را دارم. از ۶ بزرگداشت امسال ۵ نفرشان در فیلم اول من «ریحانه» حضور داشتند و این بزرگترین افتخار زندگی من بود. به اضافه استاد محمود کلاری عزیز که امسال داور هستند.
وی ادامه داد: نکته دوم اینکه جایی خواندم که خداوند در دو شکل ممکن است به کسی لبخند بزند. یکی زمانی که خیلیها بخواهند آدم بزرگی نشود و خدا بخواهد بشود و دیگری برعکسش. وقتی مردمی که با هنر جدی برخورد میکنند از ته دل دوستش داشته باشند و در قلب آنها جا داشته باشد و او کسی نیست جز معتمدآریا.
رئیسیان اظهار داشت: ۳ خصلت در ایشان را بگویم؛ چون من در اولین و دومین فیلمم با ایشان همکاری داشتم. اولی اخلاق حرفهای به معنای واقعی آدمی است که به حرفهاش احترام میگذارد و موقعیت خودش را به عنوان ستاره درک میکند و شما به شدت با او راحت هستید، وقتی با او کار میکنید. دوم درک والا از نقشی است که کار میکند. اصلا نیاز به توضیح آن پرسوناژ ندارد. آنقدر کیف میکنید زمانی که جلوی دوربینتان است که هیچ نکتهای را لازم نیست به او بگویید و و سوم، شعور اجتماعی بسیار بالا که یک نخبه میتواند داشته باشد و این سه تا اگر در کسی بود حتما آدم بزرگی است و خوشحالم که امشب برای یک آدم بزرگ، بزرگداشت گرفتیم.
سپس معتمدآریا برای آیین بزرگداشتش به جایگاه آمد و گفت: خوشحالم که به عنوان یک زن میتوانم گوشهای از احساسات انسانی مادرانه و خواهرانهام را با سینما تنها وسیلهای که بلدم به همه مردمم ابراز کنم. بزرگترین خوشحالی امشب برایم این است که خانواده عزیز سینما اینجا جمع هستند و من سهم کوچکی در این خانواده دارم. همکارانی که به دلیل دوستیها و تلاشهای بیدریغشان سینما را زنده نگاه داشتیم و به عنوان مهمترین هنر مردمی این دوران به آن چنگ زدهایم.
این بازیگر سینمای ایران ادامه داد: همه انتقادها از همه سو به سینما است؛ برای اینکه گوهری دستنیافتنی است و همه میخواهند به آن دست پیدا کنند. هر کسی از هر نقطهای که بتواند پیکان تیز انتقاداتش را به طرف ما میآورد ولی خانواده سینما، یک خانواده دوست داشتنی، محترم و معتقد به همه ارزشهاست. صنعت و هنر سینمای ما تنها چیزی است که بزرگترین سفیر فرهنگ سرزمینمان در همه جای جهان است. این است دلیل حملات گسترده به سینمای ایران. از همکارانم در خانه سینما که همه حقوق صنفی همکارانم را نگه میدارند تشکر میکنم.
معتمدآریا سپس به صحنه برگشت تا بگوید: در فیلم درخشان و جاندار که توسط دو فیلمساز جوان ۲۴ ساله ساخته شده که سنشان نزدیک به یک سوم سن من است، کار کردم که در جشنواره فجر به نمایش درمیآید و من نمیتوانم آنها را همراهی کنم. خواهش میکنم فیلمسازهای جوان را حمایت کنیم.
در ادامه مراسم افتتاحیه جشنواره، فیلم تئاتری به کارگردانی محمد رحمانیان با عنوان «سلام چهل سالگی» با موضوع جشنواره فیلم فجر در دورههای مختلف و خاطره بازی با جشنواره اجرا شد.
در ادامه مراسم نمایشی به کارگردانی محمد رحمانیان با حضور سمبلیک نمایندگانی از همه اقشار مردم ـ حتی تراجنسی ـ اجرا شد که در پایان با پیانونوازی رضا تاجبخش و تکخوانی یک زن به پایان رسید. اگرچه گروه کری از زنان با او همخوانی میکردند، اما صدای تکخوان زن بر صداها غالب بود!
ویدیوی آوازخوانی زنان را در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ببینید!
سپس نیما مسیحا با پیانونوازی تاجبخش، تیتراژ فیلم سینمایی «دستهای آلوده» با آهنگسازی زندهیاد بابک بیات به صورت زنده اجرا کرد. مسیحا همچنین قطعه «وطن، عشق، آزادی» را اجرا کرد.
در پایان با حضور بهمن فرمان آرا و مسعود کیمیایی از عباس گنجوی، تدوینگر باسابقه سینما تجلیل شد.
کیمیایی در سخنانی گفت: فیلم خاک، گوزنها و سفر سنگ را با عباس گنجوی کار کردم و او بیش از یک تدوینگر سینما میداند. فیلمت را میشناسد، فکر میکند و بعد از یک هفته جدول میدهد. ما روزهای سختی را باهم گذراندیم، روزهای برف و سرما و ساواک!
فرمانآرا هم گفت: با افراد زیادی در سینما آشنا شدم، اما فقط یک دوست دارم و آن عباس گنجوی است. ناصر تقوایی او را به من معرفی کرد و هر چه فیلم ساختهام او تدوین کرده است. شاهد ازدواج او و بزرگ شدن بچههایش بودهام و اگر تلفنی صحبت میکنیم و صدای من کمی افسردگی دارد، او سریع خودش را برای دیدنم میرساند. امروز از بزرگترها کمتر حرف زده میشود و اگر هم حرفی هم هست، گاهی بی احترامی میکنند. یا موقعی که شخص در بستر بیماری است، به ملاقاتش میروند و عکس میگیرند و در اینستاگرام منتشر میکنند!
گنجوی هم در این مراسم گفت: خیلی اهل حرف زدن نیستم. گاهی اتفاقاتی که در حوزه سینما رخ داده را مرور میکنم و میپرسم چرا؟ جوابی نمییابم. خیلی از شما یادتان نیست که شنیدن سرود «ای ایران» جرم بود! از نازی آباد تا شمیران را گشتم و این سرود را نیافتم تا اینکه یک خودی پیدا کردم تا این سرود را برایم پیدا کند. اما امروز آدمهای مختلف با تفکرات مختلف این سرود را درست میکنند. شما راویان ۱۴۰۰ ساله چگونه ظرف دو دهه اینقدر تغییر ایجاد کردید؟
در آخرین تجلیل، منوچهر اسماعیلی، ناصر ممدوح و منوچهر والیزاده روی صحنه آمدند تا از «خسرو خسروشاهی» صدای ماندگار دوبله ایران تجلیل کنند.
اسماعیلی در سخنانی گفت: برایم دلانگیز است که در بزرگداشت همراه ۶۰ سالهام شرکت دارم. از آغاز با هم بودیم و هستیم.
ممدوح هم گفت: آقای خسروشاهی عزیز همه بوده و هستند و با کار و صدایشان همه را شگفتزده کردهاند.
والیزاده هم اظهار داشت: این روزهای خوب و دیدنی را به همه تبریک میگویم و از برگزارکنندگان جشنواره تشکر ویژه دارم که به پشت صحنه سینما آمدند و دوبلور و تدوینگر را دیدند، انشاءالله طراح دکور و گریمور را هم ببینند.
وی ادامه داد: از ششم ابتدایی با خسرو بزرگ شدیم و روزهای جمعه از پدرمان پول میگرفتیم و در لالهزار سینما میرفتیم و لورل وهاردی میدیدم.
سپس خسرو خسروشاهی در میان تشویق حاضران برای برگزاری مراسم بزرگداشتش به جایگاه آمد. او در سخنانی گفت: من سالها در کنار شما بودم؛ در سایه، حالا زیر این نور آمدم و کمی دستپاچه ام. ۵ فیلم صداگذاری کردم که اکثر آدمهایی که کار کردند را اینجا میبینم. وقتی سینماگرها کارشان تمام میشد کارگردان میماند و مدیر دوبلاژ. همه میرفتند و ما میماندیم و دوبله شبانه روز و بالاخره میرساندیم ولی هیچ وقت به این حرفه توجه نشد. یک بار در فارابی یک لیستی گذاشتند و گفتند میخواهیم از این آقایان تجلیل کنیم و بعد هم پیشمان شدند. این کار دوبله را به حساب نمیآوردند، ولی الان اوضاع تغییر کرده. هر چند من فعالیت چندانی در دوبله ندارم. از وزیر، از معاونت و دیگران تقاضا میکنم به این حرفه بیشتر توجه کنند.
وی ادامه داد: زمانی برای دوبله خوب جایزه میدادند. یک بار خودم جایزه گرفتم زمانی که آقای داروغه زاده در موسسه رسانههای تصویری بود. شما که بیننده هستید میگویید فیلم خوب دوبله نشده، ولی هنوز اینهایی که اینجا هستند در کار دوبله هستند و فیلمها هم خوب هستند، اما به بدترین شکل دوبله میشود و متاسفانه به این فیلمها پروانه نمایش داده میشود. من خودم با جورج لوکاس برای «جنگ ستارگان» حرف زدم. کوبریک برای فیلمش از ما نمونه صدا میگرفت. برای فیلم «جنگیر» از مدیر دوبلاژ اسم خواستند.
خسروشاهی افزود: با آقای کیمیایی وقتی میخواستیم یک فیلم دوبله کنیم به هزاران راه فکر میکردیم. به این آسانیها نبود. بیایید داوری کنید و ببینید تا کجاها رفتیم. گروهبان و دندان مار را ببینید. اصلا یک دنیای عجیب و غریبی بود. یا فیلم شیرین که با کیارستمی کار کردیم. ایشان درباره دوبله حرفهای زیادی زدند. آقای اسماعیلی به ایشان یادآوری کردند که این حرفها در تاریخ میماند. ما با بزرگترین هنرپیشههای دنیا سروکار داشتیم، بعد در فیلم فارسی آمدیم.
فیلمی بوده که من برایش خرد و خمیر شدهام و گلویم آسیب دیده است. روزگار عجیبی را گذراندیم ولی من فروشنده صدایم نبودم.
پخش کلیپی با موضوع مادر و به مناسبت ایام فاطمیه پایان بخش مراسم افتتاحیه سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر بود.
مطالب مرتبط
«سلمان فارسی» تابستان ۹۸ کلید میخورد/ آخرین اخبار از روند تولید سریال «موسی(ع)»
انتخاب سلبریتیهای مؤدب برای اجراء در صدا و سیما
روایت خبرنگار صداوسیما از جلیقه زردی که با تصویر سردار قاسم سلیمانی ظاهر شد
اخبار مرتبط
تازه های اخبار
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}