التماس‌های محرمانه

به گزارش راسخون به نقل از جام جم؛ به گفته جلیلی زمانی که وی به عنوان معاون اروپا- آمریکای وزارت خارجه مشغول ایفای وظیفه بود آمریکایی‌ها از طریق سفارت سوئیس یادداشت‌هایی را برای ایران ارسال می‌کردند. او در این باره توضیح داد: رئیس‌جمهورشان نامه‌هایی به رهبر انقلاب می‌فرستاد و عنوان می‌کرد که ما در باتلاقی به نام عراق گیر افتاده‌ایم و ما را کمک کنید. این نامه ها امروز در سفارت سوئیس موجود است؛ آن را منتشر کنند یا به دست ترامپ برسانند تا بخواند.» با جستجویی در سایت‌ها و فضای مجازی، می‌توان سوابق این نامه‌نگاری‌ها را یافت که در همان مقطع از سوی مقامات آمریکایی و مقامات کشورمان رسانه‌ای شد. برخی از دست‌اندرکاران سیاست خارجی هم جزئیات بیشتری از این نامه‌نگاری‌ها و درخواست‌هایی که مقامات آمریکایی از ایران داشته ارائه می‌کنند. برخی از این نامه‌نگاری‌ها و استمدادهای مقامات آمریکایی از ایران را در اینجا مرور کرده‌ایم:
 

ریاست‌جمهوری اوباما، دوران رونق نامه‌نگاری

با روی کارآمدن باراک اوباما رویه جدیدی در عرصه دیپلماسی آمریکا رخ داد. اوباما در تلاش بود به منظور تقلیل هزینه‌های ایالات متحده در منطقه به جای بهره‌گیری از نیروی سخت از سیاست نرم در برابر مخالفان آمریکا بهره گیرد. از این رو سلسله نامه‌هایی را در مقاطع مختلف خطاب به حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای رهبر انقلاب ارسال کرد. درباره تعداد و محتوای این نامه‌ها به جهت منتشر نشدن اصل آن، نظرات دقیقی وجود ندارد. اما با این وصف برخی مقامات ایرانی و آمریکایی و همچنین کارشناسان سیاسی درباره آن به اظهار نظر پرداخته‌اند.

حکایت نامه اول: برابر با برخی گزارش‌ها اولین نامه اوباما خطاب به رهبر انقلاب در اردیبهشت88 و درست چند هفته قبل از برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری ارسال شد. با این وصف، سعدا... زارعی کارشناس سیاست خارجی در گفت‌و‌گو با جام‌جم ارسال اولین نامه را مربوط به اوایل سال 87 می داند. به‌گفته وی،‌ خطاب این نامه به شخص اول نظام و در واقع بیانگر این واقعیت است که آمریکایی‌ها در پی این هستند که با بالاترین سطح نظام وارد گفت‌وگو شوند. اوباما در آن نامه مدعی شد که می خواهد فصل جدیدی را در مناسبات ایران و آمریکا باز کند. زارعی، واکنش به این نامه را متفاوت اعلام کرد و گفت: در همان مقطع، فضایی در داخل ایران وجود داشت که مبتنی بر بدگمانی بود و این مساله مطرح بود که آمریکایی ها در حال اجرای عملیات فریب هستند و می‌خواهند موضوعی را به نتیجه برسانند و از این رو از ادبیات تشویقی استفاده می‌کنند ولی عمر این ادبیات تشویقی تا زمانی است که آنها به هدفشان برسند و اگر به اهداف خود نرسند بار دیگر از ادبیات انتقادی و انکاری علیه ایران استفاده می‌کنند. بنابراین به جز مطالعه نامه اول باراک اوباما عملا اقدام خاص دیگری از سوی ایران صورت نگرفت. به‌گفته زارعی نامه دوم یا به تعبیر رسانه‌ها نامه‌ اول در اردیبهشت 88 با تفصیل و پیشنهادهای بیشتر و روشن‌تر در خصوص مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی بود. زارعی لحن نامه مذکور را مودبانه می‌داند که سعی داشت از موضع برابر صحبت کند و حتی در آن نامه به طور ضمنی و نه صریح به نقش آمریکا در کودتای 28 مرداد اشاره شده بود. ارسال این نامه‌ها با توجه به شرایط قوی منطقه‌ای ایران در سال‌های 87 و 88 در عراق و افغانستان و یمن بود. در عین حال بنا به گفته محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام به این نامه پاسخ داده شد. همچنین سردار سرتیپ  یدا... جوانی در گفت‌و‌گو با برنامه «من طهران» شبکه العالم گفت که رهبر معظم انقلاب این نامه را با احترام پاسخ داده‌اند اما هیچ‌گونه تعهدی برای همکاری با آمریکا را نپذیرفته و ضمنا از سیاست واشنگتن در برابر ایران در چند دهه گذشته انتقاد کرده‌اند.

 

نامه‌های بی پاسخ

حکایت نامه دوم: دومین نامه اوباما به رهبر انقلاب پس از انتخابات سال 88 و در شهریور همان سال  نوشته شد. به نوشته سی‌ان‌ان در این نامه اوباما درخواست مذاکره برای حل مسائل دو کشور را مطرح می‌کند. سیاستگذاران کاخ سفید خلاف محتوای نامه پیشین، قول‌های خود را به طاق نسیان سپردند و در تحلیل‌های خود از حکومت ایران به عنوان نظامی رو به سقوط یاد می‌کردند و حتی بگفته سعدا... زارعی بعد از شکل گیری آشوب‌های بعد از انتخابات ریاست جمهوری 88، نیروهای نظامی خود را به سمت مرزهای شرقی ایران گسیل و حتی به نوعی جمهوری اسلامی را تهدید به حمله نظامی کردند. طبعا در چنین شرایطی واکنش‌ به نامه مذکور با بی اعتنایی کامل مواجه شد. رهبر معظم انقلاب در خطبه‌های نماز جمعه معروف 29 خرداد سال 88 با اشاره به نامه‌ای که رئیس‌جمهور آمریکا برای ایشان نوشته بود و ضمن مخالفت با زورآزمایی‌های خیابانی آن مقطع و نقل‌قول برخی مقامات آمریکایی در آن هنگامه، مبنی بر این‌که ما منتظر چنین روزهایی بودیم که مردم به خیابان‌ها بریزند، فرمودند: «این سخنان در حالی بیان می‌شود که از آن طرف نامه می‌نویسند و ابراز علاقه برای روابط و اظهار احترام به جمهوری اسلامی می‌کنند. کدام را باید باور کرد؟»

همچنین ایشان در خطبه‌های نماز جمعه در بهمن‌ماه سال 90 بار دیگر به موضوع نامه‌نگاری اوباما اشاره و عنوان کردند: «بدون هیچ دغدغه‌ای عهدشکنی می‌کنند، زیر قولشان می‌زنند، زیر حرفشان می‌زنند، نه از خدا خجالت می‌کشند، نه از خلق خجالت می‌کشند، نه از طرف مذاکره خجالت می‌کشند؛ راحت دروغ می‌گویند! من نمونه‌های زنده دارم -که حالا در اینجا جای بحثش نیست؛ شاید آن وقتی که لازم باشد، عرض بکنم- همین اظهاراتی که آمریکایی‌ها کردند، رئیس‌جمهور آمریکا کرد؛ نامه‌ای که به ما نوشت، جوابی که ما دادیم؛ بعد عکس‌العمل و اقدامی که آنها با مضمون آن نامه‌ها کردند. اینها یک روزی در اختیار افکار عمومی دنیا -آن وقتی که لازم باشد- قرار خواهد گرفت؛ خواهند دید که اینها چه جوری‌اند، حرفشان چقدر اهمیت و ارزش دارد، وعده‌شان چقدر ارزش دارد.»

حکایت نامه سوم:نامه سوم اوباما در دی 90 ارسال شد. در آن زمان مذاکرات هسته‌ای ایران به‌واسطه زیاده‌خواهی‌های طرف‌های  مقابل به بن بست رسیده بود و در چنین شرایطی اوباما اقدام به نگارش نامه سوم کرد. آن موقع غربی‌ها تهدید کرده بودند که نفت ایران را تحریم خواهند کرد و در نقطه مقابل مقامات ایرانی در واکنش اعلام کردند که اگر تهدید غرب عملی شود احتمال بستن تنگه هرمز وجود دارد. علی مطهری نماینده مردم تهران در مجلس در خصوص این پیغام باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا گوشه‌ای از محتوای این نامه را تشریح کرد. وی در خصوص جزئیات این پیغام گفت: در این پیغام هم گفته شده که بستن تنگه هرمز خط قرمز ماست و هم این‌که درخواست مذاکره مستقیم کرده‌اند. به‌گفته مطهری  اوباما در این پیغام برای مذاکره و حل و فصل اختلافات فی‌مابین اعلام آمادگی کرده است اما قسمت اول این پیغام از موضع تهدید و قسمت دوم هم از موضع دوستی و مذاکره بیان شده است.

 

درخواست کمک برای مقابله با داعش

حکایت نامه چهارم: این نامه نوامبر ۲۰۱۴ در آستانه ضرب‌الاجل مذاکرات هسته‌ای ایران و گروه 1+5 فرستاده شد. برخلاف سه نامه قبلی که خبر ارسالشان نخست از طرف منابع ایرانی اعلام شده بود، این دفعه رسانه‌ آمریکایی به نام وال استریت ژورنال خبر این نامه را منتشر کرد. باراک اوباما در این نامه به منافع مشترک ایران و آمریکا اشاره کرده و مطالبی درباره حملات آمریکا علیه داعش گفته بود. آن موقع سیاست‌های نظامی  ایالات متحده در عراق به بن بست رسیده بود و  از سویی دیگر ایران کماکان بر ادامه فعالیت صلح آمیز هسته‌ای خود تاکید می‌کرد.

در 24  شهریور 93 رهبر معظم انقلاب در سخنانی از درخواست‌های پنهانی دولت آمریکا از ایران خبر دادند و فرمودند: «در همان روزهای سخت حمله داعش به عراق، سفیر آمریکا در عراق طی درخواستی از سفیر ما در عراق می‌خواهد که ایران و آمریکا جلسه‌ای برای مذاکره و هماهنگی درخصوص داعش داشته باشند. سفیر ما در عراق، این موضوع را به داخل کشور منعکس کرد که برخی مسؤولان هم با این جلسه مخالفتی نداشتند اما من مخالفت کردم و گفتم، در این قضیه ما با آمریکایی‌ها همراهی نمی‌کنیم زیرا آنها نیت و دست آلوده‌ای دارند و چگونه امکان دارد که در چنین شرایطی ما با آمریکایی‌ها همکاری کنیم.»

 به‌گفته علاءالدین بروجردی عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، آمریکایی‌ها از روی ناچاری دست نیاز به سمت جمهوری اسلامی دراز کردند و حتی برای وزارت خارجه ایران یادداشت رسمی ارسال کردند. با این وصف ایران به این واکنش درخواست مثبت نشان نداد اما مقامات عالیرتبه عراقی برای حل مشکلات این کشور از ایران درخواست حضور در این مذاکرات را کرده‌اند. بروجردی با اشاره به برگزاری سه دور مذاکرات میان نمایندگان ایران و آمریکا خاطرنشان کرد که طرف‌های آمریکایی در این گفت و گوها به صورت غیرمنطقی بر خواسته‌های خود پافشاری کردند و عملا مذاکرات را به بن‌بست رساندند و این رفتارها باعث شد که آمریکایی‌ها در عراق با ضررهای مالی و جانی هنگفتی مواجه شوند.