به گزارش راسخون به نقل از ایسنا، احسان محمدی در عصر ایران نوشت: «در جهان سال‌هاست چین با فاصله زیاد از دیگران به‌عنوان «پرجمعیت‌ترین کشور دنیا» شناخته می‌شود. در جهانی که بیش از ۷میلیارد و ۷۰۰ میلیون نفر زندگی می‌کنند چین با یک میلیارد و ۴۲۰ میلیون نفر پیشتاز است و هند با جمعیت یک میلیارد و ۳۷۰ میلیون نفر به سرعت در تعقیب این کشور است و به احتمال فراوان از چین گذر خواهد کرد.

اما پرجمعیت‌ترین کشور دنیا نه چین و نه هند بلکه شبکه‌های اجتماعی هستند. بر اساس آمار بیش از ۵ میلیارد نفر به تلفن همراه دسترسی دارند، از این میان بیش از ۴ میلیارد نفر عضو شبکه‌های اجتماعی هستند. آماری شگفت‌انگیز! در این میان فیسبوک بیش از ۲ میلیارد نفر عضو، اینستاگرام با یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون نفر و ... پیشتازند! این یعنی خلق کشورهای جدید که در آن به‌جای شهروند با شبکه‌وند مواجه هستیم؛ افرادی که به‌واسطه شبکه‌های اجتماعی اخبار مشترک، دغدغه‌های مشترک، سلیقه‌های مشترک و در نهایت ذائقه‌های مشترک پیدا می‌کنند.

اگر در گذشته سیاستمداران یا راهبران اجتماعی تعیین می‌کردند مردم به چه چیزی فکر کنند و در مورد چه چیزی حرف بزنند، حالا این شبکه‌های اجتماعی هستند که هر روز به ما می‌گویند در دنیا چه خبر است؟ مهم‌ترین خبر روز چیست و باید به چه چیزی واکنش نشان دهیم؟ برای همین است که در چند دقیقه بعد از رخ‌ دادن حادثه‌ای مثل پلاسکو، سقوط هواپیما، غرق شدن سانچی یا عملیات تروریستی بسیاری از شهروندان در شبکه‌های اجتماعی حتی عکس‌های پروفایل‌شان را به شکل هم درمی‌آورند.

در چنین فضایی است که یک «چالش» همه‌گیر می‌شود. در واقع بر خلاف آن چه تصور می‌کنیم این تنها ما نیستیم که از شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کنیم بلکه این شبکه‌های اجتماعی هستند که با کلیک‌های خود ما اتفاقاً به نحوه فکرمان سمت و سو می‌دهند. وادارمان می‌کنند به چه فکر کنیم، به چه بخندیم و برای چه موضوعی اندوهگین شویم.

این امر به معنای مسخ آدمی نیست بلکه به معنی قدرت‌یافتن شبکه‌هایی است که خود انسان آنها را ساخته است؛ چیزی شبیه فیلم‌های علمی - تخیلی که دانشمندان در آزمایشگاهی موجودی را شبیه‌سازی می‌کنند و بعد آن موجود غیر قابل مهار می‌شود و شهر و دنیا را فتح می‌کند.

این واقعیت عصر حاضر است حتی اگر آن را برنتابیم. دهکده‌جهانی مد نظر مک‌لوهان به معنی واقعی شکل گرفته است، اینجا همه حتی به یک شکل عکس می‌گیرند و به اشتراک می‌گذارند. حتی فیگورهای بدن هم یک شکل شده است. دختران و زنان به‌صورت نیم‌رخ می‌ایستند، یک پایشان را از زانو کمی خم می‌کنند و حتی حالت لب، ابر و چشم‌ها مشابه است. یا دور هم دایره‌وار جمع می‌شوند و از پا و کفش‌هایشان عکس می‌گیرند و ... .

هیچگاه هیچ قدرتی در سراسر دنیا نتوانسته بود افراد پراکنده را خودخواسته این طور به انجام یک حرکت واحد ترغیب کند. شبکه‌های مجازی بدون زور، اجبار و تهدید از ما می‌خواهند که مثل هم فکر کنیم و همان را انجام دهیم. قدرت اینجاست. چاره فیلتر نیست، آن را به رسمیت بشناسیم و از ظرفیت‌های مثبت آن استفاده کنیم در غیر این‌ صورت تنها یک مصرف‌کننده خواهیم بود؛ یک مرغ مقلد!»