چهار روز پیش مردی که نخستین بار د رفضا به راهپیمایی پرداخت به آسمان پر کشید. الکسی لئونف کسی بود که رویای کیهان‌نوردی را معنا بخشید . امروز به بازخوانی آن ماجرای تاریخی در مدار 500 کیلومتری زمین می‌پردازیم.

 الکسی لئونف، نخستین انسانی که در فضا راهپیمایی کرد، جمعه 19 مهر 98 به علت کهولت سن درگذشت. او زاده 12 اسفند 1313/ سوم مارس 1935 بود. لئونف دو بار به فضا سفر کرد. پرواز نخست او که همراه پاول بیلیایف و بر عرشه ناو وسخد -2 انجام شد، سفری بسیار خطرناک بود. نه فقط به‌دلیل آن که او برای نخستین بار در تاریخ فضانوردی دست به راهپیمایی فضایی زد، بلکه به‌دلیل عیب و اشکال‌های متعدد فنی فضاناو وسخد.کارالیف (سرپرست وقت فضانوردی شوروی) قبل از سفر به آنها گفته بود: «باید خطر را بپذیریم و شما را راهی مدار زمین کنیم یا صبر کنیم سفینه بعدی آماده شود. به نظر شما چه باید کرد؟»
روس‌ها می‌دانستند فضانوردان آمریکایی برای انجام عملیات راهپیمایی فضایی آموزش دیده‌اند. سفینه جمینی را طوری ساخته بودند که بخش سرنشین‌دارش در خلأ هم صدمه نمی‌دید. به این ترتیب، کافی بود فضانورد آمریکایی در ناو را باز کند، دستش را بیرون ببرد و به عنوان «نخستین راهپیمایی در فضا» نام خود را به ثبت برساند. آنها نمی‌خواستند این مقام یعنی افتخار نخستین راهپیمایی در فضا را از دست بدهند؛ از همین رو بود که فورا گفتند: «ما الان کاملاً آماده پرواز هستیم!»

کارالیف وقتی دید فضانوردان آماده‌اند از بیلیایف پرسید: اگر رفیقت بعد از راهپیمایی در فضا نتوانست به سفینه برگردد، می‌توانی او را در فضا رها کنی و خودت برگردی؟! بیلیایف جواب داد: ما در تمرین‌ها این وضعیت را هم آزمایش کرده‌ایم. من می‌توانم او را به بخش فرودی ناو برگردانم. کارالیف نگاه عمیقی به او کرد و پرسید: اگر نتوانستی او را برگردانی چطور؟ در فضا رهایش می‌کنی؟!

بیلیایف لحظه‌ای سکوت کرد و بعد گفت: من این کار را نمی‌کنم. کارالیف سرش را پایین انداخت و به آهستگی گفت: پاول تو برای چنین سفری آماده نیستی!
بیلیایف بعد از درنگی کوتاه با صدایی خفه گفت: «اگر لازم باشد این کار را می‌کنم.» و کارالیف گفت: بروید آماده شوید.
 

و اینک آغاز ماجرا...

وسخد ــ 2 در روز 27 اسفند 1343 از پایگاه فضایی بایکونور به فضا پرتاب شد. سفینه در فاصله‌ای بسیار بالاتر از ارتفاع تعیین شده در مدار 500 کیلومتری زمین قرار گرفت. میزان سوخت سفینه کم شده بود و موتور محرکه تا مدتی منظم کار نمی‌کرد. اما لئونف باوجود این مشکلات تصمیم گرفت به هر قیمتی شده در فضا راهپیمایی کند. دریچه بین سفینه و اتاقک راهپیمایی را باز کرد و داخل آن رفت. دریچه بعد از خروج لئونف توسط بیلیایف بسته شد. هوای داخل اتاقک راهپیمایی را خالی کردند و بعد دریچه بیرونی باز شد. اینک همه چیز آماده بود تا انسان برای نخستین‌بار به فضای آزاد کیهانی قدم بگذارد. یک ساعت و 35 دقیقه بعد از پرتاب، یعنی در آغاز دور دوم، الکسی لئونف نام خود را به‌عنوان نخستین انسانی ثبت کرد که از ناو فضایی بیرون آمد و به راهپیمایی فضایی پرداخت. با گرفتن دستگیره‌های دریچه خروجی خود را به بیرون کشاند. گرچه با کابل محکمی به طول 5/35 متر به سفینه وصل بود، اما رها شدن در این فضای بیکران واقعا دل و جرات زیادی می‌خواهد.

لئونف بالاخره دل به دریا زد و دستگیره را رها‌کرد. اینک لئونف در فضا شناور بود... سکوتی مطلق اطرافش را گرفته بود. حتی صدای قلب خودش را می‌شنید. بعد از 12 دقیقه راهپیمایی، باید برمی‌گشت اما کابل اتصال به‌راحتی جمع نمی‌شد و مثل مار بوآ دور او پیچیده بود. از طرف دیگر، در شرایط خلآ فضایی، لباس باد کرد و نمی‌توانست در بازگشت، از دریچه عبور کند. فشار روانی و شرایط بغرنج لئونف را چند بار وادار کرد با زیرپا گذاشتن قوانین، خودسرانه عمل کند: فشار، هوای لباس را کم کرد و به 27/0 اتمسفر رساند. این درجه‌ای بود که کمتر از آن می‌توانست آب تشکیل‌دهنده خون فضانورد را به جوش بیاورد!

لئونف نه از طرف پا که با سر وارد شد و خود را به داخل راهروی ورودی کشید. حالا باید 180 درجه می‌چرخید تا دریچه خروجی را با دست ببندد. لئونف هیچ‌گاه به‌خاطر نیاورد چطور موفق شد در محفظه‌ای به قطر 120 سانتی‌متر، با لباس فضایی با طول 190 سانتی‌متر خودش را بچرخاند! وارد ناو شد و بی‌توجه به قواعد، بدون اطمینان از ایزوله بودن محیط، کلاهخودش را برداشت.
 

وقتی تنظیمات سفینه به‌هم بریزد!

مشکلات باز هم ادامه یافت. زمانی که کیهان‌نوردان اتاقک تاشو را از فضاناو جدا کردند میزان فشار هوا در داخل ناو افزایش یافت: 160، 220،180...!

وسایل برقی زیادی در ناو کار می‌کرد. یک جرقه کوچک می‌توانست انفجار ایجاد و ناو را تکه تکه کند. هفت ساعت در چنین وضعیتی بودند. بالاخره خوابشان برد تا اینکه صدایی شبیه انفجار آنها را از خواب پراند! اول فکر کردند به آخر راه رسیده‌اند، اما آتش‌سوزی و انفجار نبود. برعکس، فشار در کابین کاهش می‌یافت و به تدریج به حالت عادی برگشت. بعدا معلوم شد طی مدت راهپیمایی لئونف در فضا، زمان زیادی ناو به دور خودش نمی‌چرخید. از این رو، آن پهلوی ناو که به طرف خورشید بود تا حرارت 160 درجه گرم و پهلوی دیگر در سایه تا دمای منفی 140 درجه سرد شد! این ناهماهنگی حرارت، باعث تغییر شکل مختصری در بدنه ناو شده بود و فاصله آزاد مانده بین در و حلقه دور آن باعث می‌شد هوا بیرون برود. سامانه پشتیبانی حیات با هر کاهش فشار، واکنش افزایش میزان اکسیژن به فضای ناو را از خود نشان می‌داد در نتیجه میزان اکسیژن داخل ناو پیوسته افزایش می‌یافت. فشار تا زمانی که دریچه خروجی با صدای بلند در جای خود قرار گرفت، ادامه داشت سپس به حالت عادی برگشت.
 

هبوط در سرزمین ناشناخته!

مشکلات سفر وسخد-2 در اینجا به پایان نرسید. در زمان بازگشت، دستگاه سمت‌یابی خودکار خورشیدی فضاناو از کار افتاد و موتورهای ترمز سر وقت روشن نشد. ناو گردش دیگری را به دور زمین آغاز کرد. به کیهان‌نوردان دستور دادند آن را از حالت خودکار خارج کنند و به‌طور دستی فرود بیاورند. برای هدایت دستی ناو، درصد احتمال بسیار ناچیزی در نظر گرفته شده بود. به همین دلیل باید در وضعیت عجیب و غریبی قرار می‌گرفتند. لئونف باید از صندلی خود بلند می‌شد و روی بیسیم دراز می‌کشید و بیلیایف برعکس او! بیلیایف موتور سفینه را روشن کرد. طبق برنامه باید بخش فرودی از آن جدا می‌شد اما این اتفاق هم نیفتاد. ناگهان تکان سختی خوردند و شروع کردند به چرخیدن! بیلیایف بار دیگر مهارت خود را نشان داد و کنترل کار را به دست گرفت.

لئونف می‌گوید: ما در بالای مسکو قرار داشتیم و باید در همین دور فرود می‌آمدیم. خودمان باید منطقه فرود را انتخاب می‌کردیم: می‌توانستیم در خارکف، مسکو یا قازان فرود بیاییم، اما به‌دلیل وجود تاسیسات شهری، کار خطرناکی بود. لذا منطقه پرم را مناسب تشخیص دادیم، زیرا حتی اگر موتور هم در کارش دچار انحراف می‌شد تا کیلومترها شهری اطراف ما وجود نداشت.

سفینه بدون خطر فرود آمد. اما در آنجا کسی انتظارشان را نمی‌کشید. هیچ‌کس دقیقا نمی‌دانست ما کجا هستیم. خودمان هم از محل دقیق فرود اطلاع نداشتیم! فقط می‌دانستند ما سالم بازگشته‌ایم و سفینه در نقطه‌ای در جنگل‌های پرم فرود آمده است.

 آنها دو شبانه روز در لباس فضایی ماندند چون لباس دیگری نداشتند. در روز سوم کیهان نوردان را یافتند.

اما در مطبوعات آن زمان، خبر بازگشت لئونف و بیلیایف چنین چاپ شده بود: «کیهان‌نوردان ما در حال حاضر در ویلای شورای ملی در نزدیکی پرم در حال استراحت هستند.» البته نه در آن زمان و نه تاکنون، چنین ویلایی وجود خارجی نداشته است!

کیهان‌نوردان سپس به لنینسک برده شده و استراحت کردند و بالاخره در سوم فروردین 1344 به مسکو برگشتند.
 

خطر از بیخ گوشش گذشت!

یک سال بعد از آن راهپیمایی پرماجرا در فضا، الکسی لئونف به عنوان فرمانده نخستین گروهی از کیهان‌نوردان شوروی سابق که باید به ماه سفر کنند انتخاب شد و تمرین های سختی را شروع کرد. قرار بود شش ماه قبل از آمریکایی‌ها به ماه برسند اما به دلیل مشکل موشک بالابرنده کار نتیجه مثبت نداشت، آمریکایی‌ها جلو افتادند و برنامه سفر به ماه به‌کلی لغو شد.

بعد او را به بخش ایستگاه‌های فضایی منتقل کردند. او به‌عنوان فرمانده نخستین گروه اعزامی به ایستگاه فضایی با کیهان‌نوردان کوباسف و کلودین به مدت دو سال آموزش و تمرین داشتند. سه روز قبل از پرتاب، کوباسف دچار مسمومیت ریوی شد. به جای او ولادیسلاو ولکف را گذاشتند. اما ولکف نپذیرفت و فقط 11 ساعت مانده به پرتاب گروه کاملا عوض شد و اعضای علی‌البدل جای گروه اصلی را گرفتند. روز بعد پاتسایف، ولکف و دابروولسکی به فضا پرتاب شدند. متاسفانه این گروه به دلیل بروز یک نقص فنی در ناو سایوز زنده برنگشتند.

به این ترتیب لئونف از مرگ حتمی نجات یافت.
 

آخرین پرواز و عملیات الحاق

آخرین ماموریت فضایی لئونف، فرماندهی ناو سایوز ــ 19 بود در این سفر، والری کوباسف او را همراهی می‌کرد. آمریکا و شوروی سابق طی قراردادی در سوم خرداد 1351 برنامه‌ای را برای پروازی مشترک و انجام الحاق دو سفینه سایوز و آپولو در فضا تدارک دیدند.

برای انجام عملیات مشترک دو مشکل اساسی بروز داشت: سامانه اتصال دو ناو و فشار و تفاوت جنسیتی هوای دو سفینه سایوز و آپولو. هوای موجود در سفینه سایوز هوای زمین، مخلوط نیتروژن ــ اکسیژن با فشاری معادل فشار در سطح دریا بود. اما در آپولو از اکسیژن خالص با فشار فقط 33/0 اتمسفر استفاده می‌کرد. از سوی دیگر سامانه‌های الحاق در ناوهای سایوز و آپولو کاملا متفاوت بودند.

اگر می‌خواستند قسمت‌های اساسی آپولو یا سایوز را تغییر دهند لازم بود یک سلسله آزمایش‌های پر خرج تازه صورت گیرد. به‌همین دلیل به‌جای تغییر در خود ناوها، یک حلقه ویژه طراحی شد که بتواند از یک سمت به آپولو و از سمت دیگر به سایوز ملحق شود. این وسیله جدید یک استوانه به قطر 5/1 متر و طول 3 متر بود که به فضانوردان اجازه می‌داد از سفینه‌ای به سفینه مقابل - که کاملا با یکدیگر متفاوت است - بروند.

سایوز ــ 19 در روز 24 تیر 1354 راهی مدار زمین شد و هفت ساعت و نیم بعد، یک موشک ساترن‌ب‌ــ‌1 حامل سفینه آپولو به سرنشینی توماس استافورد، ونس برند، دانالد اسلیتن از پایگاه کاناورال به فضا پرتاب شد.

دو سفینه در ساعت 4 و 12 دقیقه بامداد 26تیر54 به‌هم متصل شدند. پس از الحاق، استافورد دریچه تونل اتصال را گشود و فضانوردان به ملاقات یکدیگر شتافتند.

پرواز هماهنگ دو سفینه، 44 ساعت و 30 دقیقه به طول انجامید و طی این مدت فضانوردان دست به پنج آزمایش مشترک زدند. آنها همچنین یک مصاحبه مطبوعاتی ترتیب دادند که از طریق مراکز هوستون و مسکو انجام می‌شد. سایوز ــ 19 ،سی‌ام تیر 54 به زمین بازگشت.

لئونف در سال 1361/ 1982 از فضانوردی کناره‌گیری کرد. بی‌شک، شیفتگان فضا و تاریخ فضانوردی شهامت او در انجام اولین راهپیمایی فضایی، را فراموش نخواهند کرد.


منبع: جام جم