نگاهی کوتاه به سریال گیلهوا و نسبت آن با استکبارستیزی و قحطی بزرگ!
هیچکدام از کاراکترها بویژه شخصیتهای تاریخی از جمله میرزا کوچکخان و فضاسازیهای "گیلهوا"، باورپذیر نبودند و تصویرسازی از دلدادگان سریال هم فارغ از هرگونه نوآوری از جنس عاشقانهها بود.
اینجا مسئله، مسئله پخش یک سریال تلویزیونی مطرح نیست، بلکه بحث هدر رفتن سرمایهای است که مقصر آن نظارت لازم بر پروژههاست که در زمان پیشتولید، تولید و پس از تولید آنچنان که باید و شاید دقت لازم بر نظارت سریالهای تلویزیونی نمیشود.
بالاخره 11 آبان تلویزیون تصمیم گرفت "گیلهوا" را پخش کند؛ سریالی که اردلان عاشوری آن را کارگردانی کرده و در شهرهای سیاهکل، کیاشهر و تهران تصویربرداری شده است. بهروز شعیبی نقش "میرزا کوچکخان جنگلی" را بازی کرد و حمیدرضاپگاه، ستاره اسکندری، امیرحسین صدیق، مهدی زمین پرداز، امیر حسین هاشمی، مهران رجبی و پریا مردانیان نیز در این مینیسریال به ایفای نقش پرداختند.
تازهترین سریال تلویزیونی اوج با نام "گیلهوا" ملغمهای از عشق، خشونت، مبارزه، زندگی و تاریخ را در بستر گوشهای از حماسه جنگلیها به تصویر کشید که بنا داشت با رویکرد معنوی و ارزشی، راوی یک عاشقانه تاریخیاجتماعی باشد اما نه عاشقانه بود و نه تاریخی و نه اجتماعی! در واقع تاریخ، جنگل و مناسبات اجتماعی آن دوران، بهانههایی بودند تا سازندگان این مینیسریال که بزرگترین مشکل آن، ضعف پژوهشهای تاریخی، اجتماعی و هنری بود و مخاطب همواره با داستان عاشقانه میان مسلمان و مسیحی مواجه میشود که این داستانها را بارها در سریالها و فیلمهای سینمایی دیدهایم. ماجرای احمد (قهرمان اصلی داستان) که عاشق دختر مسیحی میشود که به خاطر قحطی از تهران به شمال آمدهاند.
"گیلهوا" فاقد جذابیتهای داستانی، نمایشی، بصری و تصویری بود و کاراکترهای آن بیشتر تیپ و بری از شخصیتپردازی بودند؛ آنچه به عنوان مناسبات زندگی خانوادگی و اجتماعی و شرایط کمرنگ سیاسی سالهای جنگ و قحطی در ایران تکرار شد، کلیشه فیلمها و سریالهایی بود که با استفاده از لوکیشن شمال کشور و تصاویر کارتپستالی توسط برخی سازندگان شمالی این نوع آثار به تصویر درآمده بود.
سریال "گیلهوا" بسیار آشفته و سطحی داستان نابسامان خود را به پایان رساند؛ در قسمت آخر این سریال که میتوانست به صحنهای شورانگیز از مبارزه میان جنگلیها و مردم با انگلیسیها تبدیل شود به دلیل سطحینگری و نگاه ناپخته هنری سازندگان این سریال، بسیار نامطلوب به پایان رسید؛ در این صحنه مردمی که برای کمک به اسرای هم ولایتی خود تا پایگاه انگلیسیها آمدهاند را نشان داد که بسیار سادهلوحانه توسط آنها دستگیر میشوند. در حالیکه این قسمت میتوانست با حمله مسلحانه اهالی و واکنش اسرا در داخل اردوگاه انگلیسیها و حضور پرجنبش میرزا کوچکخان جنگلی و یارانش، به "گیلهوا" شور و هیجان امپریالیستی داده و درام سطحی این سریال را به یک اثر قالب تأمل تبدیل کند؛ اما این مهم نیز مورد توجه سازندگان سریال قرار نگرفته است.
استفاده از منابع تاریخی از جمله بهرهوری عوامل تولید "گیلهوا" از کتاب "قحطیبزرگ" چنانچه ضمن وفاداری به مضامین آن با کاربلدی هنرمندانه همراه میشد شاید میتوانست از این سریال، اثری به یادماندنی استکبارستیز بسازد که به دلیل ضعفهای فراوان، "گیلهوا" به این توفیق دست نیافت.
اخبار مرتبط
تازه های اخبار
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}