به گزارش راسخون به نقل از خبرگزاری تسنیم از اصفهان، نیرنگ گرگ صفتانی دل ساده لوحانی را سیاه کرد، سیاه‌تر از سیاهی آسمان آلوده شب، عزمشان را جزم کردند که قساوت را به حد اعلی برسانند و قاسم‌هایی که شهادت را شیرین‌تر از عسل می‌دانستند و علی اکبرهایی که جگر گوشه‌اند و اربا اربا شدند تا قدر بدانیم که "امنیت نه آسان است نه ارزان".

نا آرامی و فتنه زیبا نیست اما جبران زیباست، جبران بی وفایی کوفیان، و بسیجی خالق این زیبایی است.

اواخر آبان‌ماه بود میان آن همه شلوغی و همهمه، در سرمای ناجوانمردانه پائیزی، در دل سیاهی شب، دل‌هایی سیاه‌تر از آسمان شب شد.

سردی قساوت تمام وجودشان را در بر گرفت و بی رحم‌تر از گله گرگی شدند...

گردان برگشت اما میثم میان گله گرگ تنها ماند.

در میان درگیری‌ها میثم را به گوشه‌ای کشیدند و انگار واقعه‌ای تکرار شد، هر کسی با هر چه در دست داشت می‌زد، غریب گیر آوردنت...گویی تمام تاریخ به یکباره تکرار شد، فرق شکافته شده پدر، بازوی کبود مادر... تن اربا اربا شبیه ترینِ به پیامبر...بازار شام...

 نفرتی چرکین را به تصویر کشیدند که سرش به نا کجا آباد می‌رسد، از بسیجیانی که همیشه ثابت قدم و پیشتاز و مظلوم و مخلص‌ترین بوده‌اند. آنها که سهمشان همیشه طعنه‌ها و تهمت‌ها بوده این بار هم خوب از خجالتشان در آمدند و اما وَمَکَروا وَمَکَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَیرُ الماکِرینَ.

طولی نمی‌کشد که آه مظلوم دامان پر ننگتان را خواهد گرفت و وقت آن می‌شود که سخن امیرالمومنین(ع) که می‌فرمایند: روز انتقام مظلوم از ظالم، شدیدتر از روز ستم کردن ظالم بر مظلوم است. روزگارتان را تیره و تار کند.

پس از اعلام خبر گرانی بنزین عده‌ای سوء استفاده‌گر از وضعیت ایجاد شده و اعتراض به حق مردم پس از آن اقدام به آشوب و بر هم زدن امنیت شهر کردند.

اغتشاشگران از هیچ اقدامی برای برهم زدن نظم و امنیت شهر دریغ نکردند، از حمله به بانک‌ها و پایگاه‌های بسیج گرفته تا حمله و به آتش کشیدن پمپ‌های بنزین و حتی خانه‌های مردم، نحوه حمله و آشوب‌ها به گونه‌ای بود که به وضوح به این نکته می‌شد رسید که این اقدامات از سوی دشمنان قسم خورده جمهوری اسلامی سناریویی چیده شده بود.

در همین حین بسیجیان جان بر کف مثل همیشه وارد صحنه شدند تا به دشمنان بفهمانند ایران، عراق و سوریه نیست که بتوانند با ایجاد آشوب‌های مقطعی امنیت را از آن سلب کرد.

میثم یکی از این بسیجیانی بود که شامگاه یکشنبه در جهت حفظ امنیت و ناموس مردم وارد صحنه شد و به صورت وحشیانه مورد حمله قرار گرفت و اکنون بیش از 300 بخیه در بدن خود دارد.

با این جوان بسیجی درباره حوادث آن شب به گفت‌وگو پرداختیم که صحبت‌های این بسیجی جان بر کف که نقاب از چهره واقعی اغتشاشگران برمی‌دارد قابل تامل است.

وی از آغاز ماجرا اینگونه می‌گوید: پس از مشاهده به آشوب کشیدن شهر توسط عده‌ای با توجه به رسالت ذاتی که برعهده بسیجیان است برای تامین امنیت عازم منطقه خیابان امام خمینی (ره) رهنان شدیم، آنها به خیاط خانه شهید عرب حمله کردند، چند اتوبوس را به آتش کشیدند، به خانواده‌ها حمله ور شدند و... . اینجا دیگر خط معترضان از اغتشاشگران جدا شده بود و ما براساس وظیفه خود راهی میدان شدیم.

این جوان بسیجی در روایت حمله اشرار می‌گوید: برای حفظ جان و مال مردم وارد میدان شدیم اما آشوبگران به ما حمله کردند، در حالی که دست خالی بودیم و قصد آسیب زدن نداشتیم.

او وقتی به عنوان نفر آخر در میدان می‌ماند و از سوی اشرار محاصره می‌شود، اتفاقی که نباید می‌افتد. میثم از زمانی می‌گوید که چگونه مورد هجوم 30-40 آشوبگر با قداره قرار گرفت و...