همه شئونات جامعه اعمّ از اقتصاد، سیاست، فرهنگ و... به امنیّت و آرامش گره خورده است. امنیّت به جنبه نظامی خلاصه نمی‌شود، ولی همان هم بستر ساز ایجاد آرامش در جنبه‌های دیگر اجتماعی می‌باشد و این رابطه دو طرفه است.

قرآن کریم از امنیّت به‌عنوان یک نعمت خدائی یاد می‌کند و چه زیبا می‌فرماید: «وَ اذْکُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِیلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِی الْأَرْضِ تَخَافُونَ أَنْ یَتَخَطَّفَکُمُ النَّاسُ فَآوَاکُمْ وَ أَیَّدَکُمْ بِنَصْرِهِ وَ رَزَقَکُمْ مِنَ الطَّیِّبَاتِ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ؛ و به‌خاطر بیاورید، هنگامی را که شما در روی زمین، گروهی کوچک و اندک و زبون بودید؛ آن‌چنان که میترسیدید مردم شما را بربایند! ولی او شما را پناه داد و با یاری خود تقویت کرد و از روزی‌های پاکیزه بهرهمند ساخت؛ شاید شکر نعمتش را بجا آورید!»(الأنفال‏26)

قرآن‌کریم از کلید واژه «امن» در آیات مختلفی استفاده کرده و در معنائی نزدیک به امنیّت در واژگانی همچون «سلم»، «سلام»، «سکینه» و موارد دیگر آیات متعددی وجود دارد (رک:دائره المعارف قرآن کریم،واژه امن).

وجود برخی از کیفرهای دنیائی مانند بعضی از حدود و قصاص هم اشاره به کسانی دارد که به امنیّت اجتماعی آسیب وارد می‌کنند. سارق در سرقت به امنیّت اقتصادی ضربه میزند(مائده38). تجاوز به عنف به امنیّت اخلاقی آسیب میزند(نور2)، تهمت و یا همان قذف به امنیت اجتماعی لطمه زده و باعث شکسته شدن آبروی دیگران می‌شود(نور4) و به‌طور کلی هر چیزی که باعث از بین رفتن امنیت اجتماعی در جامعه شود باید با آن به تناسب جرم، مقابله شود(مائده33) برای این امور و بسیاری دیگر عقوبت‌های دنیائی در اسلام قرار داده شده است تا این نکته را نیز گوشزد کرده باشد که جامعه هرچه اسلامی‌تر، امنیّت آن نیز بیشتر خواهد بود.

گرچه شمارش آثار امنیّت از حوصله خارج است، امّا توجه به برخی از مهمترین آنها می‌تواند جلوه‌ای از شکر نعمت باشد. قرآن کریم به برخی از آنها توجه داده است تا علاوه بر آنکه منافع آرامش اجتماعی را گوشزد کرده باشد به ضرورت وجود امنیت برای هر جامعه ای تذکّر دهد. از جمله برخی از آثار امنیّت«امکان سیاحت و مسافرت»(سباء18)؛ «امکان تحقیق درباره حقایق عالم»(توبه6)؛ «گرایش و علاقه به عبادت خداوند»(نور 55) و (قریش3و4) و بسیاری دیگر را می‌توان نام برد. ناگفته پیداست که بیان قرآن جنبه انحصاری ندارد و برکات دیگری در سایۀ امنِ درخت امنیت وجود دارد که قرآن‌کریم متعرّض آن نشده و یا برای مفسّران نمایان نشده است.

تاریخ گواهی می‌دهد که جوامع امن در عرصه‌های مختلف به پیش رفته و در اثر گذر زمان توانسته‌اند جنبه‌های رفاهی و آسایشی خود را نیز فراهم آورند، ولی به محض خدشه در این نیاز مهمّ، شاهد افول دستاوردها بوده‌ایم. جستجو در آیات قرآن پرده از دو رکن مهم برای ایجاد امنیّت در جامعه برمی‌دارد. با جریان این‌دو در تک‌تک افراد جامعه و همچنین سطح اجتماعی و حاکمیّتی شاهد ظهور آرامش در سطح عمومی خواهیم بود. در سوره انعام میفرماید:«الَّذِینَ آمَنُوا وَ لَمْ یَلْبِسُوا إِیمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولٰئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ، (آری) آنها که ایمان آوردند، و ایمان خود را با شرک و ستم نیالودند، ایمنی تنها از آن آنهاست؛ و آنها هدایتیافتگانند!».(انعام82)؛

ایمان و عدل باعث دریافت تکوینی آرامش در سطح عمومی خواهد بود. ایمان به خداوند باعث باور به حضور خدای حاکمی است که گذشته از رحمت بی‌انتهایش، از ظلم‌ها و ستم ها انتقام خواهد گرفت و این دوعامل رسوخ کرده در انسان‌ها باعث شکل‌گیری رفتار و در نهایت اجتماع سالم و خداترس خواهد شد. این جامعه از هر گونه نا امنی‌های اقتصادی همچون اختلاس و رشوه و... مصون بوده و ناهنجاری‌های فرهنگی در آن مشاهده نمی‌شود زیرا این جامعه خود را در برابر رفتار‌های فرهنگی خود مسئول می‌داند و به نوبه خود تلاش دارد تا به امنیت فرهنگی اجتماع کمک کند.

 پایه امنیت در مکتب ابراهیم(علیه السلام) ایمان و عدل است و این دو رکن هر وقت وجود داشت، جامعه بشری روی سعادت را در هر قسمت از عرصه‌ها که امنیتش را تأمین نماید خواهد دید و چشید. در نهایت باید گفت، امنیت دارای عرصه‌های متعددی است که تأمین هر یک از آنها به اصلاح دیگر جنبه‌های آن کمک می‌کند. در غیر این‌صورت همان امنیت داشته نیز از دست خواهد رفت. پس برای به دست آوردن امنیّت اقتصادی و بهبود وضع معیشت به امنیت شهری و اجتماعی آسیب نزنیم.